دسته‌ها
ترک استمنا ترک خودارضایی درمان خودارضایی مسائل جنسی مسائل جنسی پسران مسائل جنسی دختران

ترک خودارضایی ۲۰۱۸

ترک خودارضایی

presentation1ee

کتاب الکترونیکی (ebook) ترک خودارضایی و ترک عادت دیدن فیلم های سکسی

خود ارضا

با نام و یاد خدای بخشنده و مهربان

سلام و درود فراوان بر تمام کسانیکه مشتاق تجربه یک زندگی متفاوت و تشنه ی رسیدن به آرامش و یک زندگی پاک هستن !

بسیار مفتخریم که می توانیم با جنگ نرم و تهاجم فرهنگی که روز به روز در حال افزایش است،مبارزه کنیم و در این راستا قدمی کوچک ولی تاثیر گزار برداریم.

خدایا هزاران بار شکر میکنیم که میتوانیم جوانان و نوجوانان عزیز و با غیور کشورمان را از این عذاب روحی و ویرانگر (خود ارضایی و دیدن فیلم های پورن و سکسی ) برای همیشه با استفاده از پیام های ناخداگاه ذهن یا Subliminal Message که دقیقا برعکس پیام های مخرب رسانه ها و فضایی مجازی و اینترنت و ماهواره هست،که از احادیث و آیات الهی و ائمه اطهار و علم و دانش روز دنیا الهام گرفته شده نجات دهیم.

کنترل و مدیریت شهوت

هدف از ساخت این مجموعه:

متاسفانه نسل امروز تحت تاثیر جنگ نرم و تهاجم فرهنگی شدید قرار گرفته است و باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری شده است که در زیر به آنها اشاره میکنم:

افسردگی و تنهایی جوانان

خیانت در عشق و عاشقی

زودانزالی مردان و دلیل عمده طلاق

دیر ازدواج کردن

و….

متاسفانه در بین جوانان و نوجوانان باور ها و عقایدی وجود دارد که باعث میشود احساس گناه و یا آسیب های خودارضایی و دیدن عکس و فیلم های مستحجن نادیده گرفته شود،که این باور های غلط و اشتباه عبارتند از:

۱-اگر گناه بود،خدا جنس مخالف را نمی آفرید.

۲-از نظر علمی ثابت شده که هیچ ضرری ندارد

۳-خوب چیکار کنم فعلا شرایط ازدواج ندارم(هیچ درآمدی ندارم)

و…

من جملات بالا را بسیار شنیده ام که همه ی آنها اشتباه و بسیار خطرناک است و بخاطر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است.

تو میتونی ..

چند سوال ؟

چرا با وجود اینکه این گناه( یعنی فیلم مستحجن نگاه کردن و خودارضایی )برای سلامتی جسم و روح مضر است و بعد از مرتکب شدن این گناه احساس ناراحتی میکنیم و افسوس میخوریم ، پس چرا نمیتوانیم این گناه را برای همیشه از زندگی خودمان حذف کنیم؟چرا توبه میکنیم و بارها توبه ی خودمون را میشکنیم؟چرا نمیتوانیم برای همیشه پاک باشیم و گناه نکنیم؟

چرا نمیتوانیم به عهد و پیمان خود با خدا عمل بکنیم؟

و هزاران چرای دیگر…

ما در این بسته ی آموزشی ، روشی کاملا متفاوت با آنچه که در اینترنت موجود میباشد برای کنترل شهوت جنسی و همچنین ترک عادت هایی مثل خودارضایی و یا دیدن فیلم و عکس مستحجن و مبارزه با پورنو گرافی آماده کرده ایم و تمام نکات آن را مورد بحث قرار داده ایم و در نهایت مجموعه ی کاملی برای آموزش کنترل شهوت جنسی و ترک گناهان جنسی آماده شده است که انشالله مشکلات جوانان را حل میکند !

این روش ۱۰۰ درصد جواب میدهد ولی فقط برای افرادی که واقعا میخواهند این گناه را ترک بکنند.

اگر واقعا میخواهید موفق شوید و تصمیم خود را گرفته اید پس به شما تبریک میگویم !

(این روش بار ها و بارها تست شده است و نتیجه موفق آمیز بوده است)

دسته‌ها
ازدواج

حسودی کردن خواهر همسرم

حسودی کردن خواهر همسرم

بهم گفت در حدش نیستی ,بهم گفت لیاقتش نداری ,بهم گفت نامزد داره

سلام

من ارشد بهترین رشته مهندسی رو تو یکی از دانشگاهای خوب تهرون گرفتم .

کار خوب دارم تو جای خوب تو تهرون کار میکنم با درامد خوب . یه دختر دندونپزشک رو میخواستم

که دانشگاه پزشکی تهرون خونده . موقعیت پیش نیومد باهاش حرف بزنم . تا اینکه خواهرشو دیدم .

به خواهرش گفتم و گفتش که خواهرش نامزد داره. منم گفتم باور نمیکنم و اونم گفت که

خواهرم اولا نامزد داره اگرم نداشت در حد خواهرم نیستی که باهات ازدواج کنه .

میخوام بدونم منی که بهترین رشته رو بهترین دانشگاه خوندم چرا باید همچین حرفی بشنوم ؟

نظرات (۶۴) – نمایش (۱۵۳۲) – نمایش کادر نوشتن نظر

 

reza

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۰۲
Reply
۰۰
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

اگر منظورت برق شریف هست، بگو کی هستی تا خودم حسابت رو برسم!!!

خجالت نمیکشی آبروی دانشکده رو بردی؟؟؟؟؟ **** **** ** **** *****؟؟؟؟ آبروی بچه های ریاضی، جامعه مهندسی، همه مخترعین، همه برند های معتبر جهانی ، همه سازندگان تجهیزات پزشکی!!!! و همه فروشندگان و صنف و ……….. رو بردی

صدای بیل گیتس رو هم در آوردی!

تن جابز رو هم تو گور لرزوندی!!

حقته با پا برم توی حلقت!!

شوخی کردم ولی واقعا سمت ***** جماعت نرو! اینها نمیدونم چی شده اینقدر متوهم شدن!!! همون بهتر که خودشون با خودشون وصلت کنن!

اونروزی دختره معلوم نیست سال چندم ***** بود نوشته بود باید محققین هاروارد و MIT بیان ازم خواستگاری کنن که در حدم باشن!!!! یعنی فقط یه جمله گفتم اگر مدرک ***** ایران رو بردی افغانستان قبول کرد من دیگه حرفی ندارم!!!

چون تا جایی که من میدونم هر ***** بره اونور باید از صفر! بله از ترم اول بشینه دوباره بخونه! حتی اگر فوق تخصص گرفته باشه از دانشگاه تهران!!

اما من کرووور کروووووور دیدم بچه های دانشگاه آزاد تو رشته مهندسی پذیرش فول فاند از بهترین دانشگاه های جهان گرفتن ……. استنفوردم که اصلا دست برقی های شریفه!

من بتو چی بگم آخه ………

الان اس ام اس شیخ بهایی هم از اون دنیا اومد یه سری حرفای بد بهت زد!!

 

عمو رجب

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۱۴
Reply
۰۰
وقتی میگه نامزد دارم یعنی شمارو نپسندیدن یا دختره یا خواهرش!

چرا گیر میدی که حرفی بشنوی که برات سنگین باشه؟

بیخیالش شو و اصلا هم بحث اینو که من با تو همتراز و برابرم و …مطرح نکن که فقط خودتو سبک میکنی

 

حامد

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۱
Reply
۰۰
شاید این حرفو زده تا دیگه دنبالش نری و منظورش کم بودن شما نبوده ولی از اون طرف بعضی از دخترها خیلی افاده ای هستن و خودشون رو بیشتر از اون چیزی که هستند می بینند

 

مهندسی برق

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۵
Reply
۰۰
خب اصلا تو شریف درس خوندی..یا اصلا تو هاروارد یا استنفورد یا ام آی  تی درس خوندی..بابا اصلا  تو اروپا درس ۷ ندی. .مگه چیه؟ با یه دانشگاهو درس خوندن  میخوای بهت جواب رد ندن؟؟؟؟ عجباااااااااا

 

زهرا میم 

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۸
Reply
۰۰
چرا فکر میکنید حتما شما عیب داشتید که ردتون کرده؟!

اصلا ازکجا همچین حرفی زده؟!
برا چی برا خواهرش تعیین تکلیف کرده ؟!
اونا مگه بزرگتر تو خانوادشون نیست؟!
اون تو دل خواهرشه ؟! ازملاکاش خبر داره؟!
چرا مستقیم نرفتید حرفتونو به گوش خودتون بشنوید؟!؟!؟؟!؟؟؟؟؟؟

 

فرحناز

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۱:۰۷
Reply
۰۰
خاهره بهت میخوره یا نه؟خودش مجرده یا نه؟چشمش دنبالت هس یا نه ؟مجرده سن بالاس یانه؟اگه شوهر داره تو از شوهرش سرتری یا نه؟کلا خاهره دندانپزشکه از اون یکی خاهره سرتره یانه؟روابط خاهرا باهم خوبه یانه؟

…………..
ببین خیلی وقتا خاهرا یه دشمن خونین باهم .به عنوان مثال مادر منو خاهراش بدبخت کردن مثلاخاله بزرگه که شوهر داشت هر خاستگار خوبی برای مادرم پیدا میشد میپروند چون از شوهرش ناراضی بودو دقیقا به اونا همینو میگفت خاهرم بالاس به شما نمیدنش بیخود خودتونو سبک نکنین براش برین(دوستی خاله خرسه همینه)خاله کوچیکه هم صبر نکرد مادر منو شوهربدن بعد دنبال…بیفته با یه پسری شدیدا ریختن روهم وپدرشون هم برای جلوگیری از ابروریزی اول مادر منو بدبخت کرد بعد بافاصله کم اونو به همون پسره داد.
……………..
دربهترین حالت خاهره از دل دختره چه خبری داره شاید تو رو بخاد خدا میدونه حرفو باید به طرف زد یا دیگه…. مادرش نه خاهرش.البته حالا اگه فهمیدی نظر دختره مثبته مواظب سم پاشیای خاهرش باش که سردش نکنه….از ماگفتن

 

۲۶ ساله

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۱:۵۳
Reply
۰۰
برادر من شنونده باید عاقل باشه، ایشون از روی نادونی این حرفو زدن یه کوچولو ادب و معرفت داشتن قطعا ایجوری صحبت نمیکرد، دختر خوب هم کم نیست …

 

{}

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۱۳
Reply
۰۰
خخخخخ بیخیال شما چرا حرفشو به خودت گرفتی این حرف فقط واس رو کم کنی بوده دختره خیلی خودشو گرفته بوده موقع حرف زدن وقتیم دیده حرفشو باور نداری مدل حرفیدنتو یه جور توهین حساب کرده و سریع گارد گرفته

من ک پسرم شمارو ندیده حاضرم باهات ازدواج کنم 😀  اصلا خودتو درگیر این مسائل نکن خیلیا هستن ک فقط منتظرن یه بار نیگاشون کنی

 

{}

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۱۸
Reply
۰۰
راستی دوست عزیز مغرور نباش مغرور باشی از پسرام همین حرفارو میشنوی من خودم ببینم کسی خودشو گرفته انقد بهش تیکه میندازم ک شبم خوابش نبره ولی کسی ک همچی تمومه ولی خاکیه نوکرشم هستم از مدل حرف زدنتون و انتظاری ک از خودتون داشتین و دید خیلی بالایی ک از خودتوون دارین معلومه مغرورین با غرور همه رو از خودتون دور میکنین

 

honey

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۸
Reply
۰۰
بابا چ حساسی تو

خب اون گفته خواهرش که نگفته
حالا بر فرض ی چیزی گفته دلیل نمیشه که تو ناراحت شی
حالا ناراحت شدی دیگه چرا دلگیر میشی
گاهی باید به شعور بعضی شک کرد فقط همین

 

مهناز

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۹
Reply
۰۰
به نظرم شما سیکل هم نیستی.

 

امیررضا

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۸
Reply
۰۰
با نظر زهرا خانم موافقم باید از خود دختره خواستگاری میکردی روت نمیشد یه واسطه می فرستادی حالا هم دیر نشده یه تحقیق بکن ببین واقعا نامزد داره یا نه و کلا همونجوریه که خواهره گفت اگه شرایط مهیا بود شخصا یا با واسطه از خودش خواستگاری کن فقط اینم بدون که وقتی خواستگاری میکنی خواهره اینجوری برخورد میکنه وای به روزی که فامیل بشید انشاالله هرچی براتون خیره پیش میاد.

 

سوال کننده

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۷
Reply
۰۱
 خواهرش  همه چیزو درباره من نمیدونست ک اینو بهم گفتش . نمیدونست بهترین رشته رو بهترین دانشگاه خوندم . بهش گفتم ک باخاهرت مطرح کن . اونم گفت  خواهرش دانشگاه علوم پزشکی تهرون خونده و در حدش نیستی . تا اومدم بهش بگم ک من بهترین دانشگاه  بهترین رشته رو خوندم زود بلاکم کرد تو تلگرام . خواهرش زیاد در مورد من اطلاعات نداره ولی بازم من بهم برخورده . چون من برام کسر شان داره که  جواب اینچنین بشنوم .  خواهرش فقط در مورد رشتم اطلاع داشت ولی نمیدونست ک صنعتی شریف بودم

 

منصوره

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۲
Reply
۰۰
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام آقای نویسنده

وقتی کسی با شما بد صحبت کرد دلیلی نداره شما بد باشید،اول ببینید که اوشون خودش یه مشکل داره اونم اینکه اینجور فخرفروشی کرده،من نمیدونم دخترخانمی که به شما این حرفو زد خودش چی میخونده،به هرحال پزشکی باشی یا مهندس و معلم و.. هرکی که باشی،اگه خدا نخواد نمیتونی،فردای هیچ کس معلوم نیست،بدون اذن خدا برگی از درخت نمیفته،خوبه آدم خودش متواضع باشه تا دیگران ببرنش بالا
متاسفانه پزشکیا و دندون پزشکیا یه جورایی توهم زدن و دچار غرور کاذب شدن،نتیجه ش هم میشه که بگن بذارید پزشکیا خودشون با خودشون وصلت کنن و اونا ما را در حد خودشون نمیبینن و این جور صحبت ها
بقیه هم بدبین میشن
من دارم امسال میخونم برا رشته تجربی که ان شاءا… پزشکی قبول بشم،خواهرم این پست شما رو برام تعریف کرد واقعا ناراحت شدم،خدا کنه روزی نیاد که من غرور بگیرم و یا کسی اینطور راجع به منم بخواد فکر کنه
________________
به reza :
خیلی بامزه بود،اگرچه یه جورایی ****** رو زدید،تو اون پست هم بدجور زدید ولی خوب میگید،حرفاتونو قبول دارم،منم سه ترم مهندسی عمران دولتی خوندم یه همچین دیدگاهی مثل شما داشتم،متاسفانه باید سیاست داشته باشیم نگیم چجوری دیگه
یه سوال هم دارم،شما الآن هم دانشجو شریف هستید؟اگه بله،یه زحمت دارم اگه بپذیرید
از پیش از پاسخ تون ممنونم

 

سوال کننده

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۴
Reply
۰۰
نذاشت حرفمو تموم کنم بگم ک  بهترین دانشگاه بودم زود بلاکم کرد ش. چرا باید همچین رفتاری کنه؟ چون فقط خواهرش علوم پزشکی تهرون خونده

 

اوهوم

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۷
Reply
۰۰
خب راست گفته اون پزشک بوده .تو مملک ما هم شغل پزشکی از همه شغلا بالاتره

شمام ناراحت نباش

 

فریال میم 

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۲
Reply
۰۰
چیزی که عوض داره گله نداره!

شما پسرا دنبال دخترای پزشکی و دندون و داروسازین!

اونا دنبال پسرای پووووووووووولدارررررررر و نه صرفا درسخون!

ظاهر بینی که فقط قد و قیافه نیست!درسخون بودن هم دلیلی بر شوهر خوب بودن نیست!

آخه اون چه میدونه فقط پاس کردن ۳ واحد مغناطیس اندازه کل واحدای رشته ی دندونش انرژی بره!

دلم برای بچه های فنی کبابه علی الخصوص برقیا  😐

 

پسر۵۲

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۸
Reply
۰۰
شاید نیستی

 

بهمنی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۹
Reply
۰۰
ولش کن چیزی که زیاده دختر.من دانشجوی علوم پزشکیم از پزشکا زن نگیر که پشیمون میشی بدم پشیمون میشی

 

^@^

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۰
Reply
۰۰
منم دکترای برق دارم و استاد دانشگاه حداقل ۵-۶ تا پزشک یا دندانپزشک پشت تلفن منو رد کردند و نزاشتند حتی یک جلسه برم صحبت کنم , بعضی هاشون هم آشنا بودند , می گند ما فقط با هم رشته وصلت می کنیم , خیلی بیش از حد متوهم هستند , من همیشه برام سوال بوده از پسر هایی که این رشته ها رو خوندن یعنی همشون دنبال همسر هم رشتشون هستند , یعنی احتمال این که تعداد زیادیشون نتونند با پزشک ازدواج کنند زیاده ولی نمی دونم اینا چرا اینقدر خودشون رو تافته ی جدا بافته می دونند

 

سعید۷

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۷
Reply
۰۰

بع reza

دهنت سرویس ! ای توی روحت !پام توی حلقت

همین الان یه مسیچ از بهایی اومد که گفت من اس ام اس ندادم اون پیامک بود مردک!

اینقد  با ادبیات اجنبه ی تن منو توی کور نلرزونید

 

 

حدیث بانو

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۱:۳۷
Reply
۰۰
برادر من همه زندگی که مدرک و دانشگاه نیس.شاید همین غرور رو در شما دیدن که خوششون نیومده.بعدم رو حرف خواهرش حساب نکنید شاید حسودیش شده اینو گفته….شما باید با خود طرف یا بزرگترش صحبت کنید.اینقدرم به مدرکتون ننازید زندگی مشترک بجز مدرک و تحصیلات به چیزای دیگری هم نیاز داره…..

به reza: بهتره در جریان باشید که دانشگاه علوم پزشکی تهران بین ۲۸۰۰ دانشگاه برتر جهان رتبه ۶۹۰ داره و همه جا مدرکشو قبول دارن.بعدم اگه دانشگاه آزاد اینقدر پیشرفت کرده بود این همه مهندس بیکار نداشتیم…….

 

باران

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۷
Reply
۰۰
چرا هرکسی که تودانشگاه معتبردرس میخونه فکر میکنه همه چی تموم بابام جان شاید دلش پیش کس دیگه ای بوده خواهرش خواسته کلاس بذاره اگه ایشون ادب داشتن هیچوقت این حرف نمیزدن اگه ازدواج هم میکردی به مشگل برمیخوردی برو خداروشکرکن با ادمایی که خودشون ازت بالا میگیرن مراوده نکن

 

آنام

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۷
Reply
۰۰
وااااااااا

خوب شما ایشون رو باید از پدر و مادرش خواستگاری کنی!!!

 

نیل

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۲:۵۵
Reply
۰۰
با خود دختره صحبت کنید شاید نظر خودش این نباشه …..یه چیزی رو کلی میگم منظورم به شما نیست لایق بودن یا نبودن ادمارو مدرک تحصیلیشون مشخص نمیکنه …برتری ادما به تقواشونه…ملاک ادما واسه ازدواج متفاوته بعضی ها ملاکشون ادمیته مدرک تحصیلی براشون مهم نیست …بازم میگم بهتره با خود دختر خانم یا مادرشون صحبت کنید

 

پرتو خورشیدی*متاهل*

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۵:۲۷
Reply
۰۰
هیچوقت از خواهر کسی نظر نپرسین نتیجه ش میشه این

از خودش باید نظر میپرسیدین

 

دانشجوی پزشکی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۸:۰۲
Reply
۰۰
به رضا:شما خیلی دلت پره ها! اتفافا خیییییلی از همکلاسیهام با مهندس ازدواج کردن وکاملا راضین. ما خودمونو نسبت به کسی برتر نمیبینیم، شما خودت فکر کن،دختر دانشجوی پزشکی،که به احتمال ۹۰درصد تخصص میگیره وشایدم بالاتر هم بره، ودرامد خوبی داره،میتونه با یه ادم بادرامد معمولی،با مدرک معمولی ازدواج کنه؟مدرک به هیچ وجه برای کسی شخصیت نمیاره اما واقعا تحصیلات رو نباید درنظر گرفت برای تفاهم داشتن در اون؟بنظر شما بین این افراد بعدها اختلاف پیش نمیاد؟ذات زن اینطوره که تکیه کنه به همسرش،ذات مرد هم تکیه گاه بودن رو میخواد،ایا این موضوع مشکل ایجاد نمیکنه؟ خواهشا هم اینقدر حرف او خانم رو مدرک نگیرین که گفته هاروارد میخوام و… (البته تاجایی که یادمه اون خانم مهندسی خونده بود، نه پزشکی ودندون)من و اطرافیانم اینجوری فکر نمیکنیم والویت اولمون اخلاقه وبعد تحصیلات،هیچوقت از ادم بد اخلاق تحصیلکرده ی بابهترین مدرک خوسمون نمیا ،همونطور که همکلاسیهای متاهلم رو براتون اول کامنتم مثال زدم. این که برتر بینیم رو خواهشا اینقدر تکرارنکنید،کسی به هاروارد به قول شما فکر نمیکنه.

به سوال کننده:شاید خواهرش از دلش خبر داره و میدونه کسیو دوست داره، شایدم واقعا نشون شده ی کسی باشه.شما مشکلی نداری،اما به موقعیت خودتون مغرور نباشین.ملاک افراد باهم متفاوته.همونطور که بالا گفتم،مدرک بالاتر نشونه ی برتری و چیزی کم نداشتن نیست.خیلی ملاکهای دیگه هم به وجود داره

 

نورا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۰:۱۲
Reply
۰۰
من خودم دانشجو دندونم اما دلم میخواد شوهرم مهندس باشه و تو یه کارخونه کار کنه یا اگرم دندون پزشک بود با هم یه جا کار کنیم چون واقعا از بعضی از منشیا و دستیارای دندون پزشک میترسم انقد که برای دکتر ناز و عشوه میان و جوریم آرایش میکنن که انگار اومدن عروسی. شما هم بنظرم قید اون دختر رو بزن ؛ دختر پزشک بنظرم باید با یه دانشجو پزشکی ازدواج کنه مثلا شاید یه مهندس نتونه با شبکاری و کشیکای خانومش کنار بیاد

 

مریم

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۰:۲۱
Reply
۰۰
معلومه اصلا عاشق نیستی . گفته که گفته.تو اولین برخورد که کسی کسی رو نمی شناسه.اونم تو فضای مجازی چیزی جدی نیست. از اسمش معلومه مجازیه.تازه بعضی وقتها خواهرها حسودند.تو باید جدی واقعی تو دنیای واقعی رو خودش کار کنی. بری ببینی واسطه بفرستی .خودت برو. مهم اینه که بخای زندگی کنی تنها نباشی. عمرتو مجرد نمونی. رشته توواون اصلا مهم نیست. الان یه رشته داریم بیکاری بیکاری بیکاری. اگه دکتری بگیری تازه مثل من بیکاری پیگیر ازدواج کردن باش. بیشتر سعی کن.می خوای سه تا فوق لیسانس برق شریف بهت معرفی کنم که باپول باباشون کار می کنن.

 

به فریال میم

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۲
Reply
۰۰
شمام نمیدونی پاس کردن  امتحانایی که استاد واست یه بیماری رو مثال میزنه که ۷_۸نوع بیماری مختلف داره و برای راه حل دادن برای درمانش،هر کدوم از بیماریها رو بخوای درست کنی،یه ور دیگه خراب میشه،چقققققدر سخته… تازه با جون ادم هم طرفی.

 

یه دانشجوی شریفی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۰:۴۱
Reply
۰۰
سلام

مشکل از خودته دوست عزیز ، توشریف درس خوندن یعنی در هر صورت مقصری
!
اگه بری خارج میگن طرف عرق ملی نداره ، کشورشو ول کرده رفته برای خارجی ها کار میکنه و…
اگه بمونی با یه حقوق بخور نمیر میگن طرف بی عرضه بوده ! نتونسته بره خارج !
اگر بگی شریف درس خوندم چرا باید در به در دنبال یه کار ساده بگردم ، میگن مغروره ، فکر کرده حالا چکار کرده شریف درس خونده …
از طرفی دوستان دانشگاه آزادی هم گاهی وقت ها لطف میکنن و EQ شون رو به رخ ما
میکشن و میگن که ما وقتی داشتیم درس میخوندیم کار هم کردیم ، زن هم گرفتیم ، ۷ ترمه هم تموم کردیم !! شما فقط بلدید درس بخونید…
تقصیر خودته عزیز من . تو مملکتی به دنیا اومدی که بچه که به دنیا میاد دیفالت مهندسه ! مدرک مهندسی گرفتن از خرید موبایل ساده تره !!! تو مملکتی به دنیا اومدی که استادای بعضی دانشگاه هاش جزوه میدن ۱۰ صفحه بعد توش ۵ تا سوال مشخص میکنن اونوقت از این ۵ تا سوال سه تا شو تو امتحان میارن بازم با ارفاق و نمودار بردن دانشجو هاش قبول میشن ! اونوقت تو نشستی تا نصف شب داری کتاب زبان اصلی میخونی که یه قسمت از پروژه ی فلان درس رو بفهمی چی شد ! تو مملکتی درس خوندی که پایان نامه هاشونو میخرن – یه سر به انقلاب بزنین – و جالب تر اینه که خیلی از همین دانشجوهای شریف که نمی تونن کار پیدا کنن و خرجشونو در بیارن مجبورن پایان نامه بنویسن . تو مملکتی درس خوندی که آگهی میزنن سفارش مقاله ISI با انتخاب ژورنال و تعدا cite !!!
آره دوست من ! بعد این همه درد سر و درس خوندن و مقاله و پروژه دولت حاضر نیست از دوسال سربازیش یه کم برات کوتاه بیاد بلکه هر سال شرایطشو سخت تر میکنه ، مدرکو  هم گرون تر میکنه که مجبور بشی همینجا بمونی و به خودت فحش بدی که اگه میرفتم دندون پزشکی تو یه شهرستان میخوندم الان حقوقم ده برابر بود تا این که رفتم بهترین رشته ی مهندسی تو بهترین دانشگاه ایران خوندم !!!
اینکه پزشکی هم تو این مملکت انقدر فرق میکنه به خاطر درامدشه . سعی کن پول در بیاری اونوقت همه همسطحت میشن !! اگرم بری خارج و بعد چند سال برگردی شدیدا کلاست میره بالا اونموقع هم خیلی ها همسطحت میشن!!!
ولی یه توصیه بهت میکنم زندگی کردن با پزشک ها شرایط خاص خودش رو داره و شاید برای هر کسی قابل تحمل نباشه ( منظورم ساعت های کاریشونه ) حتما بهش فکر کن
امیدوارم کسی ناراحت نشه درد و دل بود

 

حسین آقا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۱:۱۸
Reply
۰۰
بزار  دانشچوهای پزشکی کلاس بزارن  اونقد کلاس بزارن تاآخرش  باهاش  یه مجتمع  آموزشی بزنن…

ما هم خدایی داریم…
غصه نخور پسه بخور…
غرور نداشته باش…
خواستگاری تو تلگرام هم دیگه  از اون حرفا بود..جلل خالق.

 

سوال کننده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۱:۲۲
Reply
۰۰
 وقتی این حرفو بهم زد و تو ایمو و تلگرام بلاکم کرد  رد تماس داد و مسدودم کرد اینقد پریشون حالشدم ک شبش نتونستم بخوابم . تا دو روز نتونستم درست حسابی غذا بخورم

 

نرگس جونی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۱:۴۳
Reply
۰۰
شما پدر مادر نداشتی تا به اونها بگو…..

احتمالا منظورش همین بوده

 

سوال کننده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۱:۵۰
Reply
۰۰
 خیلی پریشون حال بودم حالا ک نظراتو خوندم حالم بهتره. حرفی ک بهم گفتش  دردناک بود . مگه  چیشون بالاتره . رتبه ای ک اورده منم همین رتبه رو کنکور اوردم . مگه میخوان با کی ازدواج کنن .اشنامون میخواست بره خواستگاری  دختر پزشک  پرسیده بودن که پزشکی یا نه اونم گفت نه گفته بودن لازم نیست بیای خواستگاری . پسره خیلی باسواد بودش و  پروزه های  مهم صنعتی  تو دستش بود .

 

سوال کننده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۲:۰۱
Reply
۰۰
 هر دختری حتی دخترای عالیمرتبه دانشگاهی ک بودم ک همه دختراش نمونه بودن باهام ازدواج میکردن .  شده ی سوال تو ذهنم نمیره ک مگه این دخترای دارو و دندون اینا فک میکنن کین ک راحت جواب رد میدن . هوشم اگ بالاتر نباشه ازشون کمتر نیستش . چرا باید بدون اینکه حرف طرفو بشنون بگند نه

 

دانشجوی داروسازی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۲:۱۱
Reply
۰۰
چرا اینقد نسبت به ما بدبینین؟چون خواستین و گفتیم نه؟چطور شما ها به رشتتون مینازین نوبت ماها که میشه اخ و پیف میشه.در ضمن من خودم از اونام که برام فرقی نداره مهندسی خونده باشه یا پزشکی دندون دارو.مهم ادم بودنشه

 

عشق من

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۲:۲۲
Reply
۰۰
انسانیت ادم به مدرک تحصیلیش و دانشگاهی که توش درس خونده نیست به میزان شعور و معرفت و قدرت درک و خداشناسی هست که تو اون دانشگاه بهش یاد دادن. کسی که اینا رو یاد گرفته و به بلوغ عقلی رسیده باشه چه دختر چه پسر معیارای متعالی و معقولانه تری رو در نظر میگیره و براساس اون همسر خودش رو انتخاب میکنه. پاکدامنی و تعهد و ایمان مهمترین چیزی هست که یه دختر باید داشته باشه نه رشته و نوع دانشگاه چون وظیفه اصلیش در کنار درس و اشتغالش چیز دیگه ای هست که توضیحش مفصل میشه .                                                                                                                                         دوست عزیز شما بهتره ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی دختره و بیشتر بشناسید بعد باشناخت و انتخاب عاقلانه اقدام کنید و نباید به خواهرش میگفتید چون ممکنه یه کم حسودی کرده باشه و اونکه نظر خواهرش رو نسبت به شما نمیدونسته بهتر بوذ با خود دختره یا از طریق خانواده اقدام میکردید.   موفق باشید

 

به رضا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۳:۰۹
Reply
۰۰
خیلی تند میری داداش!بچه های پزشکی اتفاقن بچه های خوبی هستن چون با درد مردم سروکار دارن. از اینترنی به بعد که درگیر رشته ی تحصیلیشونمیشن واقعن بچه های خوبی میشن. این از این. اما بچه های دندانپزشکی یکم مغرورن علتشم اینه که به اندازه ی بچه های پزشکی سختی نمیکشن اما اسمشون میشه خانم دکتر! خب این طبیعتن قدری مغرورشون میکنه. درباره ی مدرک پزشکی ایران هم سخت در اشتباهید خیلی از کشورهو پزشکی ایران رو قبول دارن مثلن مردم باکو برای درمان اکثرن به ایران میان چون سطح پزشکی ایران خیلی از کشور خودشون بالاتره چه برسه به افغانستان!  کشورهایی مثل امریکا هم اگر یه پزشک عمومی بره اونجا باید امتحان علوم پایه بده و درصورت قبولی(که صددرصد هم قبول میشه) باید از علوم پایه یعنی از سال سوم پزشکی شروع به ادامه ی تحصیل در مقطع پزشکی بده و چون طول دوران تحصیل در رشته ی پزشکی در امریکا خیلی کمتر از ایرانه خیلی زود هم میتونه تخصص و فوق تخصص بگیره.

اینارو گفتم که بدونید براحتی نباید حرفی به زبون بیارید که اطلاعات علمی و عینی درموردش ندارید. وگرنه خود من فنی مهندسی خوندم. اما چون خواهر و برادرم پزشکی خوندن و واقعن دیدم که با چه سختی هایی در طول دوران تحصیلشون مواجه بودن و خصوصن دوران رزیدنتی چقدر سخت بهشون گذشت این حق رو به شما نمیدم که اینیدر راحت در موردشون نظر بدید. توی دوران رزیدنتی بنده خدا ۳۶ساعت بکوب بیمارستان بیدار بود و توی این ۳۶ساعت فقط ۲ساعت اجازه داشت بخوابه. خارج از این دو ساعت حتی اجازه ی اینکه روی تخت بیمار بشینه رو هم نداشت. چیزی که تصور انجامش برای شما محال ممکنه!پس اینقدر راحت و سرسری در مورد دیگران قضاوت نکن

 

به رضا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۳:۱۴
Reply
۰۰
اینم بگم که دلیل عمده ی اینکه کشورهایی مثل امریکا پزشک های ما رو مجبور میکنن دوباره اونجا شروع به تحصیل کنن اینه که رفرنس های ما و اونا یکی نیست. اونا و یک سری از کشورها رفرنس هاشون با ما فرق داره و خب طبیعتن حتی پزشک عمومی هم برای طبابت در اون کشورها بابد رفرنس های اونها رو مطالعه کرده باشه که استانداردهاشون یکی بشه

همه ی این مواردی هم که بهتون گفتم درباره ی پزشکی بود نه دندانپزشکی! درباره ی دندانپزشکی اطلاعات چندانی ندارم

 

به سوال کننده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۳:۱۹
Reply
۰۰
شاید همین خواهرخانمی که شما باهاشون صحبت کردید احتمال داده بوده که میخاید از خودش خواستگاری کنید و با خواستگاری شما از خواهرشون بهشون برخورده و بلاکتون کرده. شایدم اگر ایشون از خواهرشون بزرگتر باشن دوست نداشته باشن که برای خواهرکوچیکه خواستگار بیاد. به هرصورت حرف خواهرشون به نظر من ملاکی برای نظر اون دخورخانم درباره ی شما نیست

 

به اسم من چی کار داری بچه جون

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۸
Reply
۰۰
خخخخخ

حالا همه دکتر شدن
داداش حتما که چون یه دانشگاه و رشته خوب درس خوندین که نباید
همه بهتون بعله بگنo_O
بعدشم شاید خواهر دختر ازتون خوشش نیومده باید نظر خودشو بدونین
به شرطی که اگه نظرش مثل خواهرش بود اعتماد به نفستونو از دست ندین.

 

به اسم من چی کار داری بچه جون

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۹
Reply
۰۰
خخخخخ

حالا همه دکتر شدن
داداش حتما که چون یه دانشگاه و رشته خوب درس خوندین که نباید
همه بهتون بعله بگنo_O
بعدشم شاید خواهر دختر ازتون خوشش نیومده باید نظر خودشو بدونین
به شرطی که اگه نظرش مثل خواهرش بود اعتماد به نفستونو از دست ندین.

 

سوال کننده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۴:۳۹
Reply
۰۰
منم احساسی میکنم ک بهش برخورده . وقتی دیده که من خواهرشو میخوام پیش خدش احساس کوچکی کرده از اینکنه نتونسته مث ابجیش باشه

 

به دانشجو پزشکی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۵:۲۱
Reply
۰۰
نظرم تکرار میکنم تا تایید بشه

ببین دنیا به کجا رسیده شما دانشجو پزشکی به برق میگی معمولی! فعلا به لطف دولت و خوابیدن صنعت اکثر پزشکان (عده کمی وجدان دارن )که دلال تشریف دارن خون مردم تو شیشه کردن . شاید یه روزی برعکس شد و  پزشک ها بیکار شدن (که با این ظرفیت ها و دانشگاه ازاد و بین الملل و …) دور از دسترس نیس . شما هم با این غرورت همون بهتر با همکلاسی های عفیفت ازدواج کنی که بتونی با درامدش کنار بیای
به اقای نجفی
دلیل تایید نشدن نظر قبلیم هم نفهمیدم نه فحشی دادم نه چیزی الانم یه اکثر اضافه کردم که مدیون اون عده معدود با وجدان نشم .

 

رویا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۵:۴۰
Reply
۰۰
من خودم دندون می خونم.اکثر دوستام که ازدواج کردن با مهندس بوده تازه چقدرم بولدار و باشخصیتن و دانشجوهای بسر رشته ی ما با همکلاسی هاشون ازدواج نمی کنن چرا؟چون می گن زن باید به کار خونش برسه و اکثرا با زن خونه دار ازدواج می کنن و میگن زنی که شب خونش نباشه و همش در گیر کار کردن باشه رو نمی خوایم.و تازشم دوستام یا شوهرشون یکی از معروف ترین مهندس هاست و شرکت مهندسی یا صنعتی دارن.و کم می بینم که همکلاسی هام با هم ازدواج کنن.خودمم خواستگار مهندس داشتم ولی به خاطر مساعلی مثل اعتقادات یا…. ردشون کردم نه بخاطر مهندس بودنشون.از نظر من تازه بعضی مهندسا خیلی وضع مالی بهتری نسبت به دکترا دارن.

 

-_-

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۷:۰۳
Reply
۰۰
آقای سوال کننده

همش رو نندازین گردن اون خانوم
شما تو تلگرام خاستگاری کردی؟! تلگرام جای خاستگاریه؟! کاره به این مهمی تو تلگرام؟! منم بودم بلاک میکردم!!!
شما باید خیلی جدی با خودش صحبت میکردین شرایطتون رو توضیح میدادین یا از طریق خانواده اقدام میکردین
خواهرش‌شاید از سر دوست داشتن زیاد، حسادت یا هر‌چیز دیگه ای این حرف رو‌ زده!
با خودش حرف بزنین اگر هم ردتون کرد شاید دلایل دیگه ای داشته باشه که ربطی به رشته و دانشگاه نداشته باشه
در هر صورت تو تلگرام خاستگاری کردن اونم از‌ طریق خواهرش خیلی کاره اشتباهی بود

 

سپیده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۷:۱۵
Reply
۰۰
با دانشجوی پزشکی کاملا موافقم.

انقدر به پزشک ها گیر ندین من خودم پزشکی نخوندم ولی همیشه به پزشکها احترام میذارم و میدونم قشر زحمت کشی هستن همش سرشون تو کتاب هست شاید ماها از ارشد کتابهامون یه ذره قطور بشه ولی اونها از اول درس های سخت دارن.

حالا پسرها زن پزشک نگیرن نمی میرن.

اتفاقا ثابت شده زوج هایی که هم رشته هستن تو زندگی با هم خوشبخت تر هستن و بهتر همو درک میکنن الان من استادهایی دارم که هم رشته هستن واقعا خوشبخت تر هستن از استادهایی که خودشون یه رشته دیگه خوندن خانومشون یه رشته دیگه.

یه کلام مثل مرد بگین چشمتون به درامد خانومتون هست.

 

دانشجو

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۰
Reply
۰۰
خب مگه تو دانشجوی شریف شدی همه چیز تموم شد!

خودشون تافته جدا بافته میدونن به همون دلیلی که تو میدونی
واقعیته که الان درامد پزشک بالاتره و همه ی ان چیزی هایی که تو خودتو در حد یه دختر مثلا دانشجوی دانشگاه درجه ۲میدونی
شانسیه دیگه چندسال دیگه شاید از این رونق بیفته

 

sa

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۵
Reply
۰۰
بنظرم شانس آوردید که با این خانواده وصلت نکردید چون همین رفتار نشون میده خانواده بی شخصیتین.

مطمئنا کسی که تحصیلات ارشد یا دکترای رشته های فنی و مهندسی و … داره از لحاظ سوادی از کسی که مثلا رشته پزشکی خونده خیلی بالاتره. مخصوصا اگه دکترا داشته باشه . جون خیلی بیشتر درس خونده .

 

sa

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۰
Reply
۰۰
در ضمن زندگی کردن با کسی که رشته های علوم پزشکی خونده کلا سخته. چون اوایلش مدام شیفتن و وقت و بی وقت باید برن سرکار.

خیلی از آقایون حاضر نیستن با خانومایی با این تحصیلات زندگی کنن.
امیدوارم به کسی برنخوره چون واقعیتو گفتم و خیلیا رو دیدم که قبول نکردن.

 

لایک

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۴
Reply
۰۰
لایک به ” به رضا”

بالاخره کسی پیدا شد که حرف دل ما رو بزنه…
گرچه همیشه یه عده هستن که وجهه ی یه عده زیاد رو خراب میکنن.
هیچ کس درک نمیکنه ک وقتی مدتی با یه بیمار در ارتباطی و بهش روحیه و امید میدی و …بعد فرداش بیای و ببینی تختش خالیه چه حالی میشی…
یا برعکس هیچ کس نمیدونم وقتی یکی رو از یه درد رها میکنی و میبینی که الآن سالم و سلامت شده و برات دعای عاقبت به خیری میکنه چه حس خوبی داره.
به نظر من هیچ کس بجز یه پزشک نمیتونه شرایط زندگی یه پزشک رو درک کنه و باهاش کنار بیاد…

 

ساحل ….

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۱
Reply
۰۰

به  اقای رضا :

لطفا در مورد موضوعی که اطلاعات نداری اینقدر راحت نظر نده و توهین نکن به یه قشری  ..

اینجوری اول  کم بودن شخصیت و کوچیکی  خودتو نشون میدی !!!!

رشته پزشکی شرایطش با بقیه رشته ها توی دنیا متفاوته ..

مثلا توی امریکا و انگلیس برای پذیرش تخصص هر پزشکی از هر جای دنیا بیاد از المان .. از ایران .. از هند .. از افغانستان  از کانادا  حتی پزشکی که توی انگلیس تحصیل کرده بخواد بره امریکا تخصص بگیره …همه باید ۳ مرحله امتحان رو پشت سر بزارن وقی قبول شدن وارد تخصص میشن ..

ایران هم  به جز مدرک تخصصی امریکا و انگلیس مدرک هیچ کشوری رو قبول نداره مگر اینکه وارد دوره های تکمیلی بشن ..

خیلی هم واضحه چون سیستم اموزشیشون متفاوته …

 

 

مشاور خیر خواه

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۸:۵۰
Reply
۰۰

سلام

برادر عزیز من یک سری از صحبتهای دوستان وشما روخوندم بهترین راه اینه که با خودش صحبت کنی وترس اینکه بهت جواب رد بده رو نداشته باش اگه هر کی با یه جواب رد افسرده بشه هیچی دیگه هیچ ازدواجی سر نمیگیره چون خانمها دوست دارن از همون اولش ناز کنن وشما نیت خواهر ایشون رو که نمیدونی پس با خودش ونه رو از خودش بشنوی بهتره البته در برخورد با ایشان اصلا” در مورد مدرکم رو از کجا گرقتم ومهندسی چی هست وچیزای دیگه از این قبیل اجتناب بکن که این حمل بر خود ستایی میشه که خانمها اصلا” میانه خوشی باهاش ندارن و دوست دارن طرفشون متواضع باشه البته اگه خودش پرسید موردی نداره که بگی . موفق باشی ستاره بچییییینی

 

reza

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۹:۱۷
Reply
۰۰
سلام

دوستان اول بگم که اون پست اول رو شوخی نوشتم! و قسمتهاییشم متاسفانه حذف شد ولی توش حقایقی هم بود!

اینکه سیستم آموزشی متفاوته بهانه است! بهرحال مهم اینه که به شماها توی آمریکا و کانادا و خیلی کشورهای پیشرفته پذیرش نمیدن! و باید تشریف ببرید از کلاس اول مطالعه بفرمایید 🙂

ولی طرف دانشگاه آراد باشه، حتی واحد شلغم تپه! ولی مهندس باشه و معدل بالا باشه، و مقاله داشته باشه، بهترین دانشگاه های آمریکا پذیرش دکترا حتی فول فاند میتونه بگیره!!!(چیزی که واسه خیلی پزشکی ها آرزوئه!)

بعدشم، ما تا چند سال پیش پزشک از پاکستان و هند وارد میکردیم و وضعمون داغون بود! بعدشم یهو جمعیتمون ۲ برابر شد. و همه ی این اتفاقات دست به دست هم داد تا پزشکهای ایران، به دلیل کمبود شدید، درآمد خیلی بالایی بتونن بدست بیارن و پزشکی تو ایران جزو مشاغل پر پول بشه!

اما الان اخبار نشون میده هزاران هزار پزشک عمومی که رفتن تدریس کنکور میکنن!! و یا حتی مسافرکشی میکنن (سرچ کنید خبرهاش هست). چون دیگه ظرفیت ها زیاد شده توی عمومی و مردم هم غالبا پیش عمومی نمیرن!

و هنوز چون ظرفیت تخصصی پایینه، درآمد متخصصین نسبتا! خوبه که اونم ان شاءالله تا چند سال دیگه متعادل میشه!!!!

ضمنا خیلی از پزشکی ها تخصص قبول نمیشن! پس صرف دانشجوی پزشکی شدن خیلی هنر نیست و اصلا معلوم نیست این شحص بتونه در آینده درآمد زیاد داشته باشه! چون مهمترین مرحله اش هنوز مونده و اونم قبول شدن تخصص هست!

تازه تخصص بگیره و طرحش رو بره و اجازه مطب بگیره، سالها باید خاکخوری کنه تا ۴ تا مشتری بتونه جمع کنه!!!!

هرچند الان دولت با کمال نامردی از بیت المال به شماها حقوق چند میلیونی میده، ولی بالاخره چند سال بعد همه ی اینها تموم میشه و شرایط نرمال میشه مثل همه دنیا!

الانم مردم ما بیشتر اون چنتا دکتر معروف قدیمی رو میبینن که درآمد آنچنانی دارن، وگرنه خیلی پزشکها درآمدشون خیلی معمولی و در حد یک کارمنده!!!!!!!!!

الان تو آمریکا و خیلی کشورهای پیشرفته، درآمد پزشکها کاملا درآمد معمولیه و اصلا شغل خاصی حساب نمیشه و حتی پایین تر از خیلی شغل های دیگه مثل مهندسی برق یا کامپیوتر هستش! (سرچ بفرمایید حقوق سالانه مشاغل در آمریکا یا هر کشور پیشرفته دیگه رو!)

—————————

ضمنا در مورد مهندسی و برق شریف هم بگم!

اینم با یه تابو قدیمی هست و ملت ما هنوز توی برق و شریف گیر کرده!

اولا هرکس میره شریف نخبه نیست! چون با رتبه هزار و منطقه ۳ میشه شریف برق قبول شد! حتی با رتبه های خیلی بیشتر هم گویا شده اند!!!!(حتی صدای رییس دانشکده هم درومد!)

ولی مثلا طرف رتبه ۱۰۰ کشوری باشه و منطقه ۱ باشه، نمیتونه بره برق شریف، و میره برق تهران! ولی یکی دیگه با رتبه ۳۰۰ منطقه ۲ میره برق شریف!

پس خیلی بچه های دانشگاه های دیگه مثل تهران و امیرکبیر از خیلی از شریفی ها بهترن! ولی خب بخاطر سهمیه منطقه ای نمیتونن برن شریف!!

بعدشم الان من دیدم پارسال دانشگاه امیرکبیر تو رنک usnews تونست رتبه ۹۰ بگیره! البته دانشکده ی علوم کامپیوترشون! ۹۰ یعنی تاپ در حد بین المللی!

ولی بقیه دانشگاه ها و دانشکده ها همه بالای ۱۰۰۰ هستن!

دیگه دوره ی این اسمها گذشته! الان باید سواد داشته باشی!

من دیدم برق شریف نتونسته از کرنل پذیرش بگیره، اما یه دانشگاه آزادی کار بلد، تونسته فول فاند بگیره!!! پس دیگه دوره این پز دادن های الکی که مخصوص بیسوادهاست گذشته!

مقاله هات رو رو کن!

کدوم ژورنال؟ با چه آی اف ای؟

سایتیشن هاشو بیار ببینیم چنتاست!

کجا تونستی پذیرش بگیری؟

چه پروژه ی عملی تاحالا انجام دادی!

اینطور بحث ها مال بیسواد هاست و من هیچوقت توش شرکت نمیکنم!

ولی چون این پزشکیا خیلی متوهم شدن، محض رضای خدا و درمان ایشان چند خطی به طنز نوشتم … اگر کسی ناراحت شد ببخشید!

****البته انصافا پزشک در حد جهانی هم داریم … بعضی اساتید دانشگاه تهران مقاله شون ۱-۲ هزار ارجاع خورده! و در حد استاد بین المللی هستن!

اما نه هر حوجه پزشک یا مهندس که ۴ تا تست کنکور زده و حالا ادعاش میشه!!!!

(بیچاره رئیس بنیاد نخبگان میگفت طرف رتبه ۵۰۰ ریاضی اومده میگه من نخبه ام حقمو بدید! بچه ۱۸ ساله که راه خونه شون رو بلد نیست و ۴ تا تست حفظ کرده حالا ادعای نخبگیش میشه و از ما حق و حقوق میخواد!!!! )

 

دانشجوی پزشکی به به دانشجوی پزشکی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۶
Reply
۰۰
من برق رو معمولی ندونستم خانم یا اقای محترم.،منظورم از فرد معمولی، یه شخص با مدرک ودرامد معمولی بود…امیدوارم این حرفمو سند نگیری که به پول و مدرک اهمیت میدین… توی کامنت قبلیم گفتم،تحصیلات یه موضوع مهمیه که باید توش تفاهم داشت

داشت،حالا میخوان از رشته های متفاوت باشن. الان قضیه براتون جا افتاد ایاااا؟تو کامنتم هم گفته بودم خیلی از همکلاسیهام با غیرپزشک ودندانپزشک اردواج کردن،که اینو مثل اینکه نخوندین

 

یه پزشک

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۵
Reply
۰۰

سلام.من تازه پزشکی مو تموم کردم.همسرم پزشک نیست .زمانی که اومد خواستگاریم فوق لیسانس میخوند وتازه دکترا قبول شده.اون هم نه از بهترین دانشگاه.از یکی از دانشگاهای متوسط به بالای کشور داره مدرک میگیره.

مساله مهم اینه که همسرم بدون پارتی تونسته یه پست خیلی عالی تو یکی از ارگان های مهم کشور به دست بیاره که من اگه تخصص پر درامدی هم قبول بشم نمیتونم اندازه ای که ایشون تا حالا سرمایه دارن درامد داشته باشم.

نمیگم درامد خیلی مهمه ولی زن ذاتا دوس داره مردش ازش بالاتر باشه.مهم نیست کدوم دانشگا و چه رشته ای خوندا اقای محترم.

مهم اینه که اینقد عرضه داشته باشی که زنت بهت افتخار کنه و همیشه بهت تکیه کنه

 

کابوی تنها

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۱:۴۹
Reply
۰۰
ببین تو دایم تو صحبتات میگی

من بهترین رشته دارم

بهترین کار داریم

بهترین دانشگاه بودم

بهترین ….

خب این رفتار جنابعالی که خیلی بدتر است وقتی آدم می خواد بره خواستگاری اول اینکه مثل بچه آدم با خانوادش مطرح می کند بعد با همکاری اونا میره جلو

بعد به نظر دیگران احترام میذاره اتفاقا تو دچار توهم شدی که میگی نباید کسی به من نه بگه چون من بهترین هستم

در صورتی که هر کسی برای خودش  یک سری معیارها داره که با توجه به اون انتخاب می کند ظاهر اخلاق ایمان خانواده فرهنگ این موارد چیزایی بود که ممکن تو با اون همخوانی نداشته باشی

از طرفی ممکن تو و اون دختر بهترین باشید اما دلیلی نمیشه حتما زوجی خوبی باشید

راستی چقدر مهارت های زندگی بلدی آقای بهترین

 

به دانشجوی پزشکی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۰۰
Reply
۰۰
دقیقا میخام بگم به درامد اهمیت میدید الان اکثر درامدها بین یک تا دو تومن هست .که از دید پزشکان و دلالان زیر متوسط و زیر معمولی محسوب میشه . بنابراین شما که به تفاهم داشتن تو درامد اعتقاد ویژه ای دارید . بهتره با پزشکان اغلب با ایمان (البته اگر ایمان براتون مهم باشه وگرنه که کارتون راحته) ازدواج کنید .دلالان و دزدها و اختلاسگران هم درامد های بالا دارن. در کل بنده پزشک که چه عرض کنم دانشجوی پزشکی ندیدم که به واسطه رشتش غرور نداشته باشه حتی شما غرور تو صحبتاتون واضحه البته تقصیر شما هم نیست من مطمئنم اگر مثل کشورهای صنعتی مهندس ها درامدهای بیشتری از پزشک ها داشتن اون وقت باید ناز مهندس ها رو میکشید . کلا اغلب ایرانی ها ظرفیت چندان بالایی ندارن حتی خود من !

 

مجید ۹۴

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۵:۵۲
Reply
۰۰
حسادت عزیز من حسادت…!!

برو با خود دختره صحبت کن اینجوری که معلومه خواهره حسابی حسوده…!!
ضمن اینکه میتونی از هم رشته ای های خودتم دختر انتخاب کنی.
البته این دیگه نظر شخصیه اما من از این پزشکیا اصلا خوشم نمیاد و نمیتونم زندگی باهاشون رو تصور کنم.(منظورم شغلشونه نه خودشون).

 

ب

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۶:۵۵
Reply
۰۰
حرف ادمای حسودو باور نکنین

اگه یک پزشک آمریکایی هم بیاد ایران نمیتونه طبابت کنه و باید مراحلی رو بگذرونه
دلیلش هم مشخصه چون به اقتضای مکان، بیماری های شایع هر منطقه فرق میکنه و برای همین لازمه هر پزشکی برای بیماری های همون منطقه آمادگی کسب کنه
الان معمولی ترین پزشک عمومی هم میتونه بیشترین درآمد رو به راحتی داشته باشه .بله کسی که حتما میخواد تو بالاشهر تهران مطب بزنه شاید مطبش موفق نباشه چون ظرفیت اونجا پر شده.ولی تو اقصی نقاط ایران و حتی تو اقصی نقاط تهران میتونه با بهترین درآمد حتی بیشتر از بیست میلیون در ماه کار کنه حتی اگه تخصص نگرفته باشه و حتی اگه تو طرحش باشه.اجازه بدین دیگه در مورد متخصصان صحبت نکنم چون درآمد اونا مثل روز روشنه
اگه درآمد شما کمه نباید مثل ادمای چشم تنگ امیدوار باشی درآمد بقیه بیاد پایین.باید امیدوار باشی و تلاش کنی درآمد خودت بیاد بالا

 

زری ۲۷

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۶
Reply
۰۰
دستشون درد نکنه. . من نه پزشکم نه مهندس،، ولی غرور از حرفات میباره، بخاطر همین میگم دستش درد نکنه.

 

پرتو خورشیدی*متاهل*

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۳:۲۷
Reply
۰۰
آدم مغرور باید گیر یکی عین خودش بیفته

 

  • شنبه ۱۹ دی ۹۴
  • ۱۱:۵۵
Reply
۰۰
یه چیزی بگم نمیدونم چرا اینا که پزشکی میخونن احساس میکنن خدا شدن نمیدونم این اعتماد به نفس مضاعف از کجا اومده شاید به خاطر ما هاست زیادی بهشون بها دادیم پرو شدن

البته ببخشید از اون دکتر هایی که واقعا معنای اصلی کارشونو میدونن وخیلی هم ماهند
دسته‌ها
عاشقانه

از محیط کار شوهرم میترسم

از محیط کار شوهرم میترسم

محیط کار شوهرم پر از دختره ,همکار های شوهرم دختر هستن ,سروکار شوهرم با دختر هاست

سلام

شش سال پیش بیست و یک ساله بودم و دانشجوی دندانپزشکی که با همسرم اشنا شدم.

همسرم ۳۱ ساله بود مردی نسبتا جذاب و بسیار مودب و محترم و با وضع مالی خوب بود .

یه خونه در یکی از بهترین محله های تهران و یک اپارتمان در شمال کشور داشت.

از نظر اعتقادات مذهبی و سیاسی کاملا مثل هم بودیم و ایشون تازه فوق لیسانس قبول شده بود.

خلاصه بجز تحصیلات خودش از همه نظر به من سر بود. البته خانواده من از نظر تحصیلات

از خانواده ایشون بهتر بودند .خلاصه در تمام این شش هفت سالی که با ایشون زندگی

کردم جز خوبی و محبت و احترام ازشون چیزی ندیدم.

با اینکه تو خونوادشون رسمه زن ها بسیار کاری هستن و زشته مرد خیلی کار کنه ولی

همسرم در امور منزل و در مهمانی ها بسیار هوای منو داره. راستش من یه دختر ریزه

میزه و سبزه هستم.خانواده همسرم خیلی به سفیدی اهمیت میدن و فهمیدم که

همسرم هم جز معیاراش زیبایی و قد بلندی هم هست. که من ندارم.

همش فکر میکنم که نکنه همسرم از انتخابش پشیمونه. و فکر میکنم چرا منو انتخاب کرده

با این که ریزه میزه و سبزه هستم.البه چهرم به گفته خیلیا نازه.همسرم خودش فوق العاده سفید و قد بلنده.

الان که همسرم دکترا قبول شده نگرانیم بیشتر شده. توی همکلاسی هاش و

همکاراش انقد دخترای قد بلند و خوشگل هستن که میترسم اونا رو با من مقایسه کنه.

همش سعی میکنم بیشتر به خودم برسم و شیکان پیکان باشم ولی ادمی که بیستو

هفت سال با شلختگی زندگی کرده خیلی سخته درست شه. البته شلخته که نیستم. ولی ادم خیلی اراسته ای هم نیستم.

تو رو خدا کمکم کنید از این فکرا بیرون بیام

دسته‌ها
اطلاعات جنسی

میگه دوست دارم ولی نه برای ازدواج

میگه دوست دارم ولی نه برای ازدواج

میگه عاشقتم ولی ,میگه دیوونتم ولی نمیتونم ,میگه دوست دارم ولی نمیتونم ,یکی هست که عاشقمه ,یکی خیلی منو دوست داره

سلام

من به فردی علاقه مند بودم که توسط یک واسطه محترم، از طرف خود واسطه به ایشان معرفی شدم.

فرد مورد نظر بعد از کلی تعریف و تمجید گفته که من خانم خوبی هستم ولی برای ازدواج نه.

حقیقتش خیلی ناراحت و سرخورده شدم. چون از نظر من ایشان ابراز علاقه کرد با رفتار هایش.

در کل همه متوجه تفاوت رفتاری ایشان با من هستن. حالا از شما

برادران سایت خواهش میکنم این عبارت را برای من معنی کنید.

«خیلی خوب هستن و دوستشان دارم ولی نه برای ازدواج » ایراد از من بوده؟

باور کنین چیزی کم ندارم. خیلی ها دنبال منن ولی بخاطر ایمان این آقا، عاشقش شدم،

من ۲۵ و ایشان ۳۰٫

نظرات (۲۳) – نمایش (۹۹۱) – نمایش کادر نوشتن نظر

 

عمو رجب

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۴۰
Reply
۰۰
یک دخترعمه دارم دقیقا همینجوریه.دختر فوق العاده خوبیه ولی من بهش حس همسر اینده ندارم.بیشتر مثل خواهرم میبینمش تا همسر.

خونوادم هم بدجوری به پروپام پیچیدن که خاستگاریش برن ولی من قبول نکردم خیلی بی دغدغه و بی دردسر هم بهم میدنش برادرش هم شوهرخواهرمه.نمیدونم چه حس کوفتیه ولی اصلا نمیتونم مثل زنم ببینمش.خاستگاری یکی دیگه رفتیم با وجود ادا اصولهای زیادی که دراورد و توقعات زیادی که داشت قبول کردم.خونوادم چشماشون داشت از حدقه درمیومد.البته اخرش ازدواجمون سر نگرفت چون طرف میخواست تا دکتراشو هم بگیره تازه دانشجوی ارشد بود.تا پایان درسش هم بچه نمیخواست.سر این مسئله بهم زدم.

خودمم نمیفهمم چه مرگمه.

 

{}

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۴
Reply
۰۰
دوست عزیز گفتن این حرف از زبون یه پسر چن تا دلیل میتونه داشته باشه

اگر کسی باشین ک پتانسیل حرف دراوردن پشت سرتون باشه میترسه پس فردا پشت سرتون حرف دربیاد

یا اگر قبلا یا کسی رابطه داشتین و ایشون فهمیده

یا حتی میتونه از نظر ظاهری هم دلیل داشته باشه نه فقط ظاهر بلکه میتونه نظرش با شما راجع ب مدل لباس پوشیدنتونم متفاوت باشه

یا اگر خودشو بیشتر از شما  بدونه

یا قصدش رابطه بدون ازدواج باشه

یا به کس دیگه ای علاقه داشته باشه

یا از نظر اخلاق و رفتار با کسی ک ایشون برای ی زندگی میخواد فاصله داشته باشین ولی در عین حال نتونه بگه اخلاق و رفتار شما بده مثلا ایشون از یه آدم پرانرژی و خودمونی خوشش بیاد ولی شما بنابه دلایلی با ایشون سنگین و مودبانه رفتار کردین

تقریبا اینا باعث میشه ک به شخصه همچین حرفیو بزنم 🙂

خلاصه این ک نمیشه گفت صد درصد نظرشون کدوم بوده

البته اینم بگم اگر واسطه شما دو تارو بهم ممعرفی کرده یعنی ایشون رو به شما ک این دلایل کافیه ولی اگر شمارو به ایشون معرفی کردن به شخصه وقتی بفهمم کسی منو دوست داره به چشم قله ی فتح شده میبینمش ک بدست آوردنش خیلی سادس پس از کنارش راحت میگذرم حتی اگر قبل از این که کسی بگه اون منو میخواد دوسش داشته باشم  اگر کسی شمارو به راحتی بدست بیاره هیچوقت قدرتونو نمیفهمه البته نه که طرفو فراری بدینا دقیقا  مثل قضیه کادو دادنه وقتی به کسی ک دوسش دارین کادو بدین بیشتر شما عاشق اون فرد میشین تا اون عاشق شما 🙂 از نظر روانشناسی این مسئله ثابت شدس

 

مهرسا

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۲
Reply
۰۰
من برادر نیستم ولی منظورش اینه که تو اون چیزی که تو ذهن من هست نیستی یعنی ملاک هاش رو نداری.

یعنی خوبیها ولی مورد پسند اون نیستی.

 

فرناز

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۹
Reply
۰۰
برا من پیش اومده خیلی فکر کردم چرا؟

به این نتیجه اخرش رسیدم که {} گفت:

از نظر اخلاق و رفتار با کسی ک ایشون برای ی زندگی میخواد فاصله داشته باشین ولی در عین حال نتونه بگه اخلاق و رفتار شما بده مثلا ایشون از یه آدم پرانرژی و خودمونی خوشش بیاد ولی شما بنابه دلایلی با ایشون سنگین و مودبانه رفتار کردین

تقریبا اینا باعث میشه ک به شخصه همچین حرفیو بزنم 🙂

 

شباهنگ

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۶
Reply
۰۰
به سوال کننده

ممکنه ایشون به شما به عنوان همسرشون نگاه نمیکنن. این حس ایشونه و معنیش این نیست که شما اشکالی دارید. بهتره ایشون رو فراموش کنید
به عمو رجب
شما با خواستگاری رفتنتون کار خودتون رو برای ازدواج با دخترعمتون سخت کردید. الان چطور روتون میشه برید خواستگاریش؟؟؟ ولی باز هم اشکال نداره. اگه شخص خاصی رو دوس ندارید به خانوادتون بگید و برید خواستگاری دخترعمتون. خوشبخت باشید

 

ادم شناس

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۴
Reply
۰۰
یعنی دوست دختر میخوام نه زن

و دومیش اینه که تو رو به چشم خواهر میبینه

 

honey

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۰
Reply
۰۰
شیوه محترمانه نمیخوامش هستش

ینی خیلی خوبی خیلی گلی خیلی ماهی ولی نه برای من
ینی با معیارام جور در نمیای
همیشه این به این معنی نیستش که طرف مشکل داره چرا باید به خودمون بگیریم
شاید اون خیلی سخت پسنده

 

ابراهیم

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۲
Reply
۰۰
لطفا افراد مجرد بالای ۲۵ به خودشون نگیرن و نگن من بهشون دارم توهین می‌کنم

در سن ۲۳ سالگی به ایمان خودم به خدا یک ناخالصی می‌بینم. البته این ناخالضی در خودم میبینم.

همه می‌دونند حدیث امام صادق درباره‌ی ازدواج نکردن بابت مشکلات مالی‌رو شنیدید

“هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏ به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند مى‏فرماید: اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بى نیازشان مى‏کند.”

بابت همین حدیق من هنوز که هنوزه در خودم ضعف میبینم که چرا اینکارو انجام نمی‌دم

دیگه خودتون می‌دونید با این تفاسیر.

##الی خانم کجا هستن که باز حرف ایزوله بودن وسط بکشن، چرا این خانم عاشق شده؟

دانشگاه دانشگاه دانشگاه.(آیا برای همه خوبه؟)

 

نیل

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۳:۱۳
Reply
۰۰
از نظر ظاهری پسند نکرده …

 

پرتو خورشیدی*متاهل*

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۵:۱۸
Reply
۰۰
خیلی ساده س شاید با تصوری که از همسرش داشته جور در نیومدین یا به دلش ننشستید

برای خودتون پیش نیومده؟

 

مریم

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۷
Reply
۰۰
این چیز عجیبی نیست خانومی، شما هم نباید اعتماد به نفستو از دست بدی که یعنی در ظاهر یا رفتار یا هرچی عیبی داری

ممکنه برای خود شما هم پیش اومده باشه که پسری رو بشناسی که همه تعریفشو میکنن و خودتم قبول داری که پسر خوبیه اما  نخوای که باهاش ازدواج کنی به دلایلی که فقط خودتو قانع میکنه، حالا ممکنه پسره کلی هم کشته مرده داشته باشه

من خودم تو دانشگاه خواستگاری داشتم که انصافا هم خیلی با اخلاق بود هم به لحاظ درسی نامبر وان بود هم خوشتیپ، تنها مشکلش از نظر من زیادی بور بودنش بود، موهای قهوه ای روشن و چشم آبی. همه میگفتن مثل اروپایی هاست و خیلی خاصه و خیلی خلی که ردش میکنی و اینا اما من هرچی با خودم کلنجار رفتم دیدم همسری که من تو ذهنم دارم یه آقای چشم و ابرو مشکی با چهره شرقیه. اصلا انگار نمیتونم با چشم روشنا ارتباط برقرار کنم، حس میکنم صورتای سردی دارن. اینا سلیقه است. به چیزای دیگه ربط نداره

 

سوال کننده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۹:۵۶
Reply
۰۰
بله من فردی هستم که پشت سرم حرف در میارن چون فعال و زیبا هستم و خدا شاهده و همه هم می دونن که اهل دوستی نیستم.وضعیت مالی ما بالاست اونا معمولی.ولی از نظر تحصیلات فقط اون ممکنه خودشو بالاتر بدونه که واقعا هم هست.حقیقتش ناراحت شدم فک کردم من ایرادی دارم.باور کنید تا الان به صورتم دست نزدم.خدا خودش میدونه.من به استادم گفتم.اون از طرف خودش رفت و به اون آقا گفت که خانم فلانی مورد مناسبی برات هست.حرف درآوردن هم معمولا اینه که میگن امکان نداره با کسی دوست نباشه ولی واقعا نیستم و بابت این موضوع هم احساس ناراحتی میکنم چون تنهایم.مثلا میبینم دوستام با ماشین پسرها میان راحت براشون کادو میخرن محبت میبینن ولی من تنهایم…….

 

عمو رجب به شباهنگ

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۱:۱۵
Reply
۰۰
من قصد رفتن به خاستگاریشو ندارم.

کلا نمیتونم جای زنم تصورش کنم

 

نرگس جونی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۱:۳۹
Reply
۰۰
از نظر ظاهری براش جذاب نیستید

این به این معنی نیست که برو آرایش کن یا تو زشتی نه
این یعنی سلیقه اش جوریه که به دلش نشستی
حتما برای توهم پیش اومده مثلا یه مغازه دار رو آدم میگه چه جالب بود …این یعنی سلیقه مون اون مدلی رو میپسنده …

 

&

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۴:۳۰
Reply
۰۰
چرا فکر میکنی تنهاییت الان فقط باید با یه جنس مخالف پر بشه.؟؟

به پاک بودنت افتخار کن.
اعتماد ب نفس ت هم از دست نده.
خوب بودن و خوب دیدن یه چیز نسبی هست.و این که از نظر یکی خوب یا بد به نظر برسیم دلیل بر تعمیم اون به کل نیست.

 

mm

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۵:۰۴
Reply
۰۰
خب مگه زن آدم قراره چه شکلی باشه.چه تصوراتی لازمه؟؟؟

 

زهرا:::۱۸

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۹:۱۲
Reply
۰۰
اینکه سوال نداره عزیزم

از نظر اون اقا شما خانوم خوبی هستی اما به دلایلی نمیخواد با شما ازدواج کنه !! ممکنه دلش پیش کس دیگه باشه و یا…

 

مینا به ابراهیم

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۰:۱۳
Reply
۰۰
سلام.

اگه به این حدیث ایمان دارید، و از طرفی هم از ضعف ایمان خودتون می نالید
یه راهی دارید
خودتونو بندازین تو دل ماجرا. بعد ببینین خدا چقدر به قولش عمل میکنه
بسم الله

 

دخدر دی ماهی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۲
Reply
۰۰
ناراحت نباشین

منظورش این بوده شما ارزوی خیلی هایین ولی ارزوی ایشون نیستی…

مثلا من خودم یه خواستگار خوبم داشتم همین جوابو دادم دقیقا!!

 

تیارا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۵
Reply
۰۰
فدای سرت که نمیخواد عزیزم غصه نخور

 

الهه

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۰:۴۷
Reply
۰۰

شما که این همه ویژگی های خوب داری اعتماد به نفست رو ببر بالا.

نخواست که نخواست. شما هیچ عیبی نداری. تنها عیبت اینه که زیادی خوبی.

این هم بدبختی دخترهایی مثل ماست. اگه همه چی تموم باشیم هیچ پسری جرأت نمی کنه بیاد خواستگاری. اگه هیچی نداشته باشیم هیچ پسری رغبت نمی کنه بیاد خواستگاری.

ایرادت هم اینه که یه واسطه شما رو معرفی کرده. یعنی اون پسر فهمیده که شما ازش خوشتون میاد. برای همین هم فکر کرده یا شما ایراد دارین یا خودش پسر شاه پریون هست.

دیگه کسی رو واسطه نکن. چون با این همه برنامه ها و آموزش ها پسرها زرنگ شدن. یعنی اگه یه واسطه بیاد پیششون و یه دختر رو بهشون معرفی کنه، می فهممن که اون دختر ازشون خوشش میاد. و دیگه خدا رو هم بنده نیستن.

 

سوال کننده

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۳
Reply
۰۰
الهه جون من واسطه خودش ازم پرسید و سنش سن بابام بود.فقط پیشنهاد داد بهش همین.

 

dell

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۳
Reply
۰۰
اگر اجازه بدید براتون ترجمش کنم

دوتا منظور کلی داره

۱- شما خیلی خوشکلی اما برای ازدواج شمارو مناسب نمیدونند

۲- شما دختر خوبی هستی اما اون اقا شمارو نپسندیده

درسته کلا این دو احتمال مخالف هم هستن اما من خودم روی دومی تاکید دارم

اخه منم از بعضی دختر های کلاس که خیلی نجیب بودند خوشم میومد اما چون به دلم

نمی نشستند کاری نمیکردم

دسته‌ها
روانشناسی

احساس آدم ها نسبت به هم

احساس آدم ها نسبت به هم

قلب به قلب راه داره ,دل به دل راه داره ,حس خوب نسب به کسی ,حس بد نسبت به کسی

سلام

می خواستم بپرسم که به نظر شما دل به دل راه داره .منظورم عشق و عاشقی های پوچ این

دوره و زمونه نیست که پسره با دیدن خوشگلی دختر عاشق میشه و دختره هم با دیدن پول پسره.

امکانم داره که آدم به هم جنس خودش علاقه داشته باشه البته از نوع معنوی. می خواستم بدونم

به نظر شما مثلا من از همسایه پایینیمون بدم میاد خیلی هم بدم میاد ولی در ظاهر اصلا نشون

نمیدم یعنی اون هم همینقدر از من بدش میاد؟

یا مثلا از یکی خیلی خوشم میاد یعنی اون هم از من خوشش میاد و در واقع دل به دل راه داره ؟

این قضیه که میگن دل به دل راه داره تا حالا برای کسی ثابت شده؟

نظرات (۳۵) – نمایش (۳۰۶۳) – نمایش کادر نوشتن نظر

 

کوروش

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۲۸
Reply
۱۱
به نظر من اینجوری نیست،  تازه خیلی وقتا داری سعی میکنی که بهش بفهمونی دوسش داری ولی برداشت اشتباه میکنه.

 

عمو رجب

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۲۹
Reply
۰۰
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

هرکی گفت غ** کرد.من یکی رو میخواستم خیلی هم شدید و وحشتناک ولی اون منو نخواست.

جالبه یکی هم منو میخواست ولی من به دلم نمی نشست.بنده خدا  از طریق واسطه مطرح کرد ولی خوب من بهش علاقه نداشتم.طفلی خیلی هم دپرس شد.دلم براش سوخت واقعا دنیای مزخرفیه

 

پاییز

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۷
Reply
۰۰
بله به نظر من درسته ، مثلا من بعضی اوقات یاد دوستام میفتم میگم امروز یادم باشه بهش زنگ بزنم احوالشو بپرسم ، یه دفعه میبینم قبل از اینکه من بهش زنگ بزنم ، اون تماس میگیره و حال منو میپرسه 🙂 یا میگه دیشب خوابتو دیدم. خیلی اینجوری برام پیش اومده، واقعا دل به دل راه داره.

 

حامد

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۲۹
Reply
۰۰
به نظر من در ۹۰ درصد موارد دل به دل راه نداره. یکی که تو دوستش داری ممکنه چنان ازت بدت بیاد که تصورش رو هم نکنی و از زندگی زده شی. برای اینکه ببینی طرف بهت علاقه داره یا نه باید راههای دیگه رو بری . من عاشق یه دختره شده بودم و اون هم بعضی اوقات زیرچشمی منو نگاه می کرد فکر می کردم شاید اون هم به من علاقه داره و دل به دل راه داره. ولی بعدش فهمیدم که از من بدش میاد از زندگی سیر شدم و دیگه پشت دستم رو داغ کردم که هرگز عاشق هیچ کی نشم که جز دردسر چیزی نداره.

 

محمد۷۷

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۲
Reply
۰۰
تا درصدزیادی آره راه داره بدجور…من خودم از بعضی فامیلامون بیزارم و بدم میاد از بقیه هم خبرشنیدم که اونا هم بدشون میاد ازم…. خلاصه جاده دو طرفس ..

 

شباهنگ

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۲
Reply
۰۰
در مورد دوس داشتن و عشق نمیدونم اما حدیث داریم که ارواح جذب ارواح مشابه خودشون میشن. یعنی خوب به خوب و بد به بد جذب میشن. نمیدونم از کدوم معصوم هست اما آقای پناهیان اینو گفتن و ایشون هم بی سند حرف نمیزنن. مثلا اگه کسی وارد یه مجلسی بشه و هیچ جای خاصی در نظرش نباشه بشینه کنار کسی میشینه که روحشون به هم نزدیکن و همو جذب میکنن.

 

منصوره

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۴
Reply
۰۰
از نظر من دل به دل راه داره

دلم تنگ میشه دلش برام تنگ میشه
تازه برا من انقد ثابت شده س،دلم برا یه غذا تنگ میشه،اون غذا هم دلش برام تنگ میشه
میرم خرید،دلم یه چیزی میخواد،اون چیز هم دلش منو میخواد،اگه نخریدمش،یکی دیگه میخردش میارش برام
________
به عمو رجب:
اگه قبول نداری نمیشه بگی اونکه گفت غ** کرد که.
تا حالا کامنت اینجوری ندیده بودم از شما.

 

پاییز

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۸
Reply
۰۰
به عمو رجب :

ممنون که ما رو مورد لطف و عنایت قرار دادید خخخخ

 

به سوال کننده

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۱
Reply
۱۰
بجای دست روی دست گذاشتن و منتظر بودن و سوال از اینکه دل به دل راه داره چرا آدم اقدام نکنه؟ چرا آدم از طرف مقابل سوال نکنه؟ یا حد اقل اگه کسی رو دوست داری یک علامت کوچیک بده تا طرف مقابل هم نشون بده. این سکوت و انتظار فقط دلیلش در غروره.  غرور رو بشکن تا شکت برطرف بشه و به آرامش در زندگی برسی.

 

پرواز

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۲
Reply
۰۰
بارها بهم ثابت شده

ولی زمانی که هر دو طرف علاقه حقیقی و عمیق نسبت به هم داشته باشند
اون موقع است که می تونی تجربه کنی
بعضی اوقات که درباره اون فکر می کنی اونم داره به تو فکر میکنه
یا چندین بار به طور  همزمان فکر های مشابهی به ذهنتون میرسه
یا مواقعی که به شدت ناراحتی خواب تو رو میبینه
شاید تو کسی رو دوست داشته باشی ولی اون نه
خب وقتی کسی اون ور خط نیست چه جوری می خوای ارتباط قلبی  و ذهنی داشته باشی
اصلا شاید شما هیچ وجه اشتراکی با هم ندارید
گاهی هم نفرت و انرژی منفی رو حس کردم ولی هیچ وقت مطمئن نشدم اون شخص هم کاملا همین حس رو داره
معمولا کسی نفرتشو صریحا ابراز نمیکنه
شاید هم این حس منفی خود شخص باشه که رو خودش  تاثیر میذاره

 

کاربر ویندوز

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۱:۳۷
Reply
۰۰
بله راه داره. قبلا روایتش رو شنیده بودم

برای اطلاع بیشتر به این لینکها رجوع کنید

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=183702

http://www.persianv.com/view/008831.php

 

ماهتاب

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۱:۳۷
Reply
۰۰
من یه جا یه حدیثی می خوندم از امام رضا(ع)که می گفتن اگه می خوای ببینی یه نفر بهت چه حسی داره ببین اون شخص در دلت چه جایی داره و به اون چه حسی داری یعنی همین که از یکی بدت میاد مطمئن باش اونم ازت بدش میاد ویا اگه از یه نفر خوشت میاد ویه حسی بهش داری بدون اونم دلش باتوئه.اما واقعا این طوریه شاید آره شاید نه یعنی منم از یکی واقعا خوشم میومد ولی آخر نفهمیدم اونم از من خوشش میومد یانه.

 

باران

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۶
Reply
۰۰
به نظرمن هم راسته مثلا من چیزی روبخوام دخترم همون کارو نگفته پیشنهاد میده یا مثلا اگه چیزی هوس کنم شوهرم بدون این که بگم همون روز میخره میاره

 

نیل

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۳:۱۴
Reply
۰۰
نه….هیچ ربطی نداره

 

پرتو خورشیدی*متاهل*

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۵:۱۵
Reply
۰۰
ما که از هر کی خوشمون اومد اون دوسمون نداشت یا اگرم داشت به اندازه ی ما دوسمون نداشت یا برعکس یکی دوسمون داشت که ما زیاد دوسش نداشتیم و هی شرمنده ی محبتاش میشدیم

تنها کسی که دلم به دلش راه داره داداشمه هیچوقت نشده ازش بدم بیاد و همیشه هم حس میکنم که اونم حاضره برام از جون مایه بذاره

 

عمو رجب

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۹:۱۴
Reply
۰۰
حرفمو پس میگیرم

 

زهرا میم 

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۱
Reply
۰۰
اقای عمورجب    عزب اوقلی که قبلا نظر میذاشتن؟! o_O

چقدر عصبانی اند!!!! =-O

 

دخترایران

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۰:۰۷
Reply
۰۱
بله ب نظر من که حتما دل به دل راه داره حتی احادیث زیادی از معصومین داریم که بیانگر همین مساله است…من خودم خیلی تجربش کردم که ب کسی حس خوبی داشته باشم ینی قلبا دوستش داشته باشم بعد متوجه شدم اونم ب من همین حس رو داشته.البته منظور از دوست داشتن محبت قلبی است که نسبت به کسی وجود داره نه عشق و دوست داشتنی که به خاطر نیاز های عاطفی و غریزه های دیگر است,

 

عمو رجب

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۸
Reply
۰۰

ظاهرا برخی از واژگانی که من استفاده کردم ناراحت شدن.عذرخواهی میکنم قصد اهانت نداشتم

 

شکوفه

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۳:۲۹
Reply
۰۰
اره صددرصدراه داره….این مثلوبرای عاشقای واقعی وپاک گزاشتن نه براهمه موارد،به خودم ثابت شدس من حتی وقتی حاله اونی که دوسش دارم خرابه میفهممودلم شورمیزنه بدکه خبرمیگیرم میغهمم واقعااتفاق بدی براش افتاده وحالش بده…وقتی بهش فک میکتم حتی ساعت۴شب اونم همون لحظه یه هوبم اس میده اتفاقای عجیبی میوفته که خدابدانه،خداروشکرمیکنم بابته این عشقه پاک

 

دختر خورشید

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۴:۴۷
Reply
۰۰
اگه دل به دل راه داره پس چرا میگن اونی که تو خیالته همیشه بیخیالته؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

 

شاخه نبات

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۵
Reply
۰۰
عمو رجب :خیلی مردی که قبول میکنی واژه هایی تلخی بکار بر دی مستلزم قلب های پاک آدما هایی که …بی شیلیه پیلن دروغ گفتن بلد نیستن حتی اگه بضررشون…..

 

نرگس۳۱۳

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۷:۱۹
Reply
۰۰
گفتی معنوی و اینا خواستم یه چیزی رو بگم

شما وقتی واسه کسی دعا میکنی خداوند محبت دعا کننده رو در دل اون فرد میندازه،
حدیثی به این مضمون هم داریم
در مورد دعا من تجربشو داشتم
به خودی خود رو نمیدونم ینی صرف اینکه تو طرف رو دوست داشته باشی فقط ،نمیدونم
من فکر نکنم بی تاثیر باشه اگه واقعی باشه ،وقتی چشم اون همه انرژی داره اونوقت با تمام وجودت به کسی عشق بورزی و بیتاثیر باشه؟مستدل نمیتونم بگم در این مورد.
ولی در مورد همسایتون من فکر نکنم اینجوری باشه چون ممکنه سوتفاهم باشه.

 

بهمنی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۷:۴۰
Reply
۰۰
به نظرم نه.منکه یکیو میخاستم اونم بجا من رفت سراغ یکی از دانشجو های پزشکی

 

پاییز به عمو رجب

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۸:۳۸
Reply
۰۰
خواهش میکنم ، ایرادی نداره.

 

زهرا:::۱۸

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۹:۱۰
Reply
۰۰
اره به نظرم درسته برا منکه اینجوریه

 

مهندسی برق

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۱
Reply
۰۰
بله دل به دل راه دارد…تازگیا آمریکاییا تو زندان گوانتانامو دارن روی این موضوع تحقیق میکنن..اسمش رو هم قانون جذب گذاشتن یا همون قانون انرژی یا تلقین….صددر صد درسته

 

مهرگان دختر بهار

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۲
Reply
۰۰
خیلی پیش اومده … دخترخالمو خیلی دوس دارم هو وقت میاد شهرمون (البته همیشه بی خبر) متوجه میشم بهم نزدیک شده… قشنگ حس میکنم….

همین چند روز پیش… دلم هواشو کرده بود ….. تو دلم گفتم خدایا یعنی میشه ببینمش امروز…؟؟؟ من یه جایی بودم (مشغول کار اداری) رفتم که کار یه مشتری رو راه بندازم… اطرافمو نگا کردم دیدم اومده…. قلبم ریخت…. حس میکنم کشش قلب ها بود… از دور متوجه من شد ولی نیومد… دلم طاقت نیاورد من  رفتم….

یه زمانی هم هست که یکی دوست داره اما تو متنفری ازش …

 

عطیه

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۵:۰۴
Reply
۰۰
واسه تنفر خیلی درسته چون وقتی از یه نفر بدت بیاد ناخودآگاه یه رفتاری از خودت بروز میدی که باعث میشه طرف هم ازت بدش بیاد….اینا قانون جذبه درمورد دوست داشتن هم باید بگم اگه یه نفر رو دوست داشته باشی اونم دوستت داره به شرطی که کس دیگه ای رو بیشتر دوست نداشته باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

حامد

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۴
Reply
۱۰
 سوال کننده عزیز حدس می زنم شما دختر باید باشی. یک سوال دارم ازت اگه یه مرد ۶۰ ساله عاشقت بشه از ته ته دلش تو رو بخواد تو هم بهش علاقه پیدا می کنی ؟ فکر نمی کنم تو به یک مرد غریبه ۶۰ ساله علاقه پیدا کنی پس این یعنی دل به دل راه نداره . شاید در معدود مواردی دل به دل راه داشته باشه ولی در بیشتر جاها راه نداره حتی اگه علاقت واقعی باشه همه چیز بستگی به طرفت داره

 

مژگان

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۷
Reply
۰۰
بعضیا که میگن مثلا ما ی چیز هوس میکنیم همون روز شوهرمون میگیره یا دلمون برای دوستمون تنگ میشه خودش زنگ میزنه و….

اینا بیشتر به تله پاتی مربوطه فکر کنم

 

سؤال کننده به حامد

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۳
Reply
۰۰
بله امکانش هست به نظرم دوست داشتن دو نوعه ، دوست داشتن مادی و دوست داشتن معنوی اون زن و مردایی که تو این سایت از شکل و ظاهر همسرشون گله دارن و … اینا عشقشون فقت جنبه ی مادی داشته و گر نه یه عاشق به نفس کشیدن عشقش شاد شادهه.به نظرم یه دختر می تونه عاشق پیر مرد بشه. عشق جنبه ی مادی نداره که تازه دست خود آدمم نیست اگه یه پیر مرد ناخواسته عاشق یه دختر بشه اون دختر هم نا خواسته عاشقش میشهولی اگه نیت داشته باشه که یه زن جوون وو تر گل ور گل بگیره و بگرده دنبال یه دختر و حساب کتاب کنه و بخواد اول شرایطشو بررسی کنه بعد بگیرتش مطمئن باش اون دختر هم همینطور باحاش بر خورد می کنه یعنی ومونطور که.پیرمرد مادی به دختر نگاه کرد دختر هم مادی نگاه می کنه که دو حالت داره یا اینکه پیر مرد خیلی پولداره و دختره به خاطره پولش قبول میکنه و یا اینکه از لحا ظ مادی در حدش نیست و ردش میکنه.حالت دومی که گفتم یجور معاملس ، اینکه یه پسر پولدار صرفا به خاطر زیبایه یه دختر بره خواستگاریش و دختر هم به خاطر پول پسره قبول کنه اینجا ما نمی تونیم بگیم این دختر و پسر عاشق هم شدن اونا فقط از لحاظ مادی با هم برابری داشتن همین.شاید این جمله رو شنیده باشی که میگن که شاید بتونی باپولت جسم کسی رو تصور کنی اما قلبشو نمی تونی و فقط با قلبت میتونی تو قلب کسی تصرف کنی .از این قضایا نتیجه میگیرم که عشق و دوست داشتن اصلا هیچ ربطی به مادیات نداره اصلاچه سندی از قرآن بالاتر تو یکی از آیه های قرآن گفته شده که برای اینکه که مهر دو نفر در دل هم بیوفته فقط باید خدا بخاد و اگه یه نفر مالک تمام آسمان ها و زمین باشه اگه خداوند نخواد نمی تونیم محبتشو در دلمون جا بدیم و بر عکس،متاسفانه آیه اش یادم نیست.

 

{به سوال کننده}

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۲:۱۲
Reply
۰۰
چرا به دنبال اینید که ببینید تعبیر خواب درسته یا نه؟

چرا به دنبال اینید که ببینید چشم زخم راسته یا نه؟

چرا به دنبال اینید که ببینید کوه قاف وجود داره یا نه؟

چرا به دنبال اینید که ببینید دل به دل راه داره یا نه؟

.

.

.

چرا دوست داریم مدام در شک بمونیم ؟ دلیل اینکه اقدام نمیکنیم در چه ویژکی شخصیتی ما نهفتست؟ غرور؟ خجالت؟ترس؟…

چرا یک عمل انجام نمیدید تا عکس العمل طرف مقابلتون رو ببینید تا به جواب سوالتون برسید و از شک خارج بشید؟

 

سارا

  • پنجشنبه ۳ فروردين ۹۶
  • ۰۳:۰۶
Reply
۰۰
چرا بعضیاتون هی میگید ” محبت و مهر قلبی و عمیق نه دوست داشتن و عشق غریزی”

عشق و دوست داشتن جنس مخالف از روی هر،چیزی هم باشه خواست خودمون که نبوده خدا در ما قرار داده.
چرا یه جوری درموردش حرف میزنید انگار که نادرست و ناپاکه???

 

حسنا

  • دوشنبه ۲۹ خرداد ۹۶
  • ۰۳:۳۲
Reply
۰۰
سلام دوستان ممکنه شما کسی رو دوست داشته باشید و بهش فکر کنید اما اون شما رو نخواد اما معنیش این نیست که از شما بدش میاد یا به شما فکر نمیکنه حتی ممکنه تظاهر کنه شما اصلا براش اهمیتی ندارین واگر واقعا هم علاقه ای بهتون نداشته باشه ته قلبش خوشحاله که شما دوستش دارین ینی در کل حس خوبی داره بهتون پس دل به دل راه داره و اینکه هر چیزی قدرتی داره هر چی عشق واقعی و عمیق تر باشه این احساس بیشتره من بوده به کسی کاملا بی تفاوتی نشون دادم اون فکر کرده ازش خوشم نیومده در حالی که واقعا خوشم اومده بوده ازش و حتی به فکرش بودم اما خب به خاطر برخی مسایل این رفتار به نفعم بوده مگه میشه کسی و واقعا دوست داشته باشی اون بدش بیاد
دسته‌ها
ازدواج دوست پسر دوست دختر

ازدواج برای شریک شدن در شادی و غم و غصه

ازدواج برای شریک شدن در شادی و غم و غصه

من برای شادی بیشتر ازدواج میکنم ,داشتن یک شریک برای غم و غصه خوردن ,دوست پسر به چه درد میخوره؟

ازدواج برای شریک شدن در شادی و غم و غصه
ازدواج برای شریک شدن در شادی و غم و غصه

سلام
من در بین متاهلین ( البته از نوع متعارف و غیر متعارفش ) میبینم که دو رویکرد وجود داره معمولا :

۱- متاهلین فرضی (دوست دختر و دوست پسر):

این دسته از متاهلین، معمولا طرف مقابل رو شریک غم هاشون میدونن.

اصلا علت دوست شدن با جنس مخالف اینه که فرد بتونه غصه ها و غم هاش

رو به کسی بگه، و یک محرم راز و سنگ صبور مطمئن داشته باشه.

۲- متاهلین واقعی (زن و شهر شناسنامه ای):

این دسته برخلاف دسته اول رفتار میکنه (حداقل درباره آقایون که من اینطور فکر میکنم!)

یعنی آقا برخلاف دسته اول که مرد دوست دختر رو پیدا کرده تا سنگ صبور و محرم رازش باشه

و شریک غم هاش بشه، دوست نداره به زنش از غم ها و غصه ها و رازها ( مثلا نقاط ضعف )

بگه و همیشه دوست داره غصه هاش رو پنهان کنه و ضعف هاش رو بپوشونه

و از خودش یک شخصیت خیلی محکم و استوار نشون بده!

ولی در عوض یا غصه ها و غم هاش رو باید توی دلش چال کنه و بالاخره یه روزی هناق بگیره!

و یا بره بگرده یه همدم و محرم راز دیگه پیدا کنه ( مثلا یه رفیق! و یا در موارد بدتر شاید دوست دختر سابق! همکار خانوم یا ……)

و همین شاید باعث بشه زنش هم حس کنه این مرد اونو غریبه میدونه و خیلی باهاش

خودمونی نمیشه و به اصطلاح حرفای دلشو پیش کس دیگه میزنه!

به نظرتون کدوم رویکرد بهتره؟

خصوصا خانوم ها چطور مردی رو بیشتر دوست دارید؟

یک شوهر به ظاهر مقتدر و همیشه لبخند بر لب که یک کلمه از مشکلات و

غصه هاش حرفی نمیزنه و همیشه وانمود میکنه همه چیز خوب و آرومه تا مبادا آب توی دل زن و بچش تکون نخوره؟

یا یک مردی که هروقت غصه ای داشت و یا چیزی آزاری میده بیاد به همسرش بگه و باهاش درد

دل کنه و حداقل اینطوری مرحمی برای زخم و دردهاش پیدا کنه؟
و البته در این حالت مرد خالی میشه و حس خیلی خوبی پیدا میکنه و احساس صمیمیت خیلی بیشتری

با همسرش میکنه و دیگه دیواری بین خودش و زنش نمیبینه(البته نظر منه!) و همین باعث

روحیه و دلگرمی بیشترش برای مبارزه با مشکلات میشه! و حتی شاید مشاوره های زنش هم بهش کمک مضاعفی بکنه!

هم آقایون و هم خانوم ها نظرتون رو بگید!

من خودم به عنوان یک پسر غد و مغرور حتی حاضر نیستم حضورا برم پیش مشاور! حتی

اصلا با کسی مشورت غیر تخصصی کنم ( اینجا هم چون مجازیه و کسی کسی رو نمیشناسه دارم میگم! ) .

و میدونم خیلی مردها ذاتا اینطوری هستن و اصلا دلشون نمیخواد هیچ ضعفی نشون

بدن و دوست دارن همیشه کامل باشن و خودشون رو عقل کل بدونن!

ولی ما هم نیاز داریم حرف بزنیم! ما هم پر از نقطه ضعیفیم! هرچند یه پهلوون پنبه ی پوشالی ساخته باشیم

و هرکس ببینه فکر کنه با یه مرررررد واقعی طرفه! ولی ما هم انسانیم و عواطف و احساس داریم!

قدیم مردها این چیزهارو ننگ و خاری میدونستن و تا میمردن لب به درددل باز نمیکردن!

و هیچوقت دلشون نمیخواست تصویر ایده الی از خودشون رو بهم بزنن! دوست داشتن همه فکر کنن

اینا هیچ غم و غصه ای ندارن، یا اگر دارن اینقدر مرد هستن که اصلا براشون مهم نیست و خم به ابرو نمیارن!

من همه ی اینهارو قبول دارم، ولی …………. پس زن میگیریم واسه ی چی؟

منم دلم نمیخواد جلوی احدالناسی ضعف نشون بدم، ولی زن برای همینه دیگه!

پس زن به درد دردل نخوره و سنگ صبور مردش نباشه، پس به چه دردی میخوره؟ 😀

از نظر خانومها این رفتار اقتدار مرد رو از بین میبره؟ مرد رو در نظرشون ضعیف

و غیرقابل اعتماد جلوه میده؟ مرد از چشمشون میفته؟

و یا بعضیا میگن که وقتی یه مرد واسه ی یه مشکلش ۱۰ درجه ناراحت و نگرانه

(مثلا چک بی محل بهش دادن و کلی از سرمایه اش به باد رفته!) زنش اگر بفهمه ۱۰۰ درجه ناراحت میشه

و انگار دنیا روی سرش خراب میشه و خلاصه ممکنه خیلی احساسی تر از مرد رفتار کنه و حسابی

داغون شه و فکر کنه بدبخت شدن رفت و زندگیشون پاشید و همینطوری واسه خودش یه آینده ی نابود شده فرض کنه!

بالاخره چی درسته و چی غلطه؟

زن شریک غم ها و غصه ها نیز باید باید باشه؟ یا نه فقط شریک شادی های آدم باشه؟

با زنمون درد دل کنیم یا بریم فکر حفر یک چاه عمیق باشیم و مثل مولامون علی علیه السلام، شبها با چاه نجوا کنیم؟!

ممنون میشم دوستان نظراتشون رو بگن

نظرات (۴۰) – نمایش (۱۳۲۳) – نمایش کادر نوشتن نظر

 

عمو رجب

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۲۴
Reply
۰۰
یک زن همسره، شریک زندگی، غمها و شادیها

ولی خوب هیچ پسری دوست نداره به چشم یک موجود ضعیف و قابل ترحم بهش نگاه بشه.حتی از طرف زنش.دیگه مشخصه هرچیزی رو مطرح نمیکنه و بعضی چیزا رو تو دلش چال میکنه

 

پاییز

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۱۹:۴۷
Reply
۰۰
سلام

زن هم شریک غصه ها و غم هاست هم شریک شادی ها ، به نظرم تو خوشی ها که همه با هم خوبن و همه چیز بر وفق مراده و مشکلی نیست ،  مهم اینه که آدما تو سختی ها و غم و غصه ها کنار  هم باشندو خودشون رو نشون بدند،  موقع  غم و غصه هاست که زن و شوهر میتونند به هم ثابت کنند که همدیگه رو دوست دارند و کنار همند و پای هم وایسادن‌.
موفق باشید.

 

کوروش

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۳
Reply
۰۰
من اعتقاد دارم که خستگی مرد باید تو بغل همسرش در بره و درداش رو باید خانوم از زیر زبونش بکشه.  ولی اینطور که معلومه خانم ها خیلی خسته ترن و کار های خونه خستشون میکنه. قبول دارم که خانوما هم خسته میشن ولی تو رو خدا اینقدر غر به جون شوهرتون نزنید دیگه

 

£ بانووو

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۷
Reply
۰۰
سلام ۱۰۰درصد باید به خانومش بگه یعنی چی این حرف. بره به یکی دیگه بگه ! اصلا یکی از موارد راز داری محرم اسرار هم بودن کاش زمونه مثل بچگی من بود اون موقع ها اسم دوست دختر دوست پسر میومد اصلا اون فرد ….انگشنما میشد اشک تو چشم من جمع میشه حس میکنم من متعلق به زمان الان نیستم یعنی چی این حرف

 

مهندس برق

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۰
Reply
۰۰
تو رابطه دوس دختر پسری…آقا یا همون پسر فقط به دنبال رابطه جنسیه نه هیچ چیز دیگه..اینو به عنوان یه داداش میگم به دختر خانما  که آقاست فقط به دنبال رابطه جنسیه تو این مدل رابطه ها شک نکنین…ولی تو رابطه زناشویی جدای از رابطه جنسی دوست داره تو غم ها و شادیاش با خانمش شریک بشه دقت کنین گفتم هردوتاش..نه فقط یکی……خداحافظ

 

زهرا میم 

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۵۳
Reply
۰۰
 زن ومرد باید سنگ صبور هم باشن!!!!

هر دو طرف !!
اگر ادم با چشم باز وعقل انتخاب کنه
بدبخت نمیشه که مجبور باشه به هرکسی غیر همسرش تکیه کنه  تا دلش اروم بشه.

 

مجید ۹۴

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۵
Reply
۰۰
والا من این همه پسرا رو میشناسم که دوست دختر دارن اینجوری نبوده که برن سفره دلشون رو پیششون باز کنن وایسن درد دل کردن…!!

معمولا روابط دوستی غم و غصه ای درش نیست(شاید یه روز نشستم مفصل نوشتم که چرا اینجوره…!!)
خوب یا بد نمیدونم از نظر بقیه چجوریه ولی من درباره خودم که بخوام بگم اصلا دوست ندارم بشینم درد دل کنم با یه دختر…!!
تنهایی راحت ترم. همین که یه گوشه دنج و ساکت باشه کافیه. نه اینکه نخوام اصلا دوست ندارم و نمیتونم وقتی ناراحتم بشینم دربارشون حرف بزنم…!!
وقتی هم میشنوم بعضیا اینجوری راحت حرف میزنن و هر چی تو دلشونه رو میریزن بیرون واقعا تعجب میکنم چطوری میتونن اینکارو بکنن…!!
من ازدواجم بکنم حتما به خانمم میگم که وقتی ناراحتم دوتا کار رو نکن:
۱- سوال پیچم نکن (این یکی واقعا دیوونه کنندس وقتی یکی انجامش میده…!!)
۲- تا وقتی خودم چیزی نگفتم سعی نکن که بشینی درباره ناراحتی من حرف بزنی
نهایتش اینه که با دوستای خودم بزنم بیرون تا به اون چیزا فکر نکنم. ولی کلا همون تنهایی بهترین مرحمه.
به قول شاعر:
اونقدر بزرگه تنهایی این مرد         که حتی تو دریا نمیشه غرقش کرد…
یا جای دیگه میگه:
من مرد تنهای شبم    زن دست بردار از سرم… 🙂
بزرگوار دومی رو خیلی خوب گفته…!!

 

دخمل (ع)

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۱
Reply
۰۰
من دوستدارم و میخوام ک شوهرم حرفاشو بهم بگه خب به قول شما به من نگه به کی بگه. ادما با حرف زدن سبک تر و راحت تر میشن مخصوصا اگ شنونده بهترین دوستت(همسر) باشه.و از شنیدن ناراحتیاش و دغدغه هاش یا همون نگرانیاش اصلا احساس نمیکنم ادم ضعیفی هست تازه بیشترم دوستش دارم واقعا دوسداشتنی تر میشه برام چون منو خودشو یکی دونسته.دلم میخواد بوسش کنم و بگم نگران نباش ما باهمیم (شریک زندگی هستیما نه فقط شریک شادی)

اما طوری نباشه که دیگه مدام بگه
مثال :داریم ورشکست میشیم.اگه هی مدام (مثلا روزی چند بار) بگه داریم ورشکست میشیم چیکار کنیم .من بازم از این زود به زود گفتنش ناراحت نمیشم بلکه استرس میگیرم.ادما هم ک وقتی استرس دارن مغزشون کج و معوج کار میکنه
من وقتی بدونم تو مشکلاتم یکی همراهمه و تنهام نمیزاره انرژیم صد برابر میشه مطمعنا مردا هم هینجورن

 

اینده

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۸
Reply
۰۰
من هنوز ازدواج نکردم ولی دلم میخواد زنم همه درداشو به من بگه منم بهش بگم

در کل با هم دردو دل کنیم

ولی همسر نبایدبی جنبه باشه که اگه اون یکی یه مشکلشو بهش گفت همش سر کوفتش بزنه اصلا اون دیگه همسر نیست دشمنه دشمن

 

شباهنگ

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۱
Reply
۰۰
من به عنوان یه مرد متاهل دوس دارم مشکلاتمو به همسرم بگم ولی در آخرش هم بگم چیز مهمی نیست و نگران نباش. نباید تو دل خانوم رو خالی کرد چون خانومها احساساتی هستن (البته این نقطه قوتشونه و فرقشون با مرد همینه) و دچار ناراحتی و استرس میشن. زن باید حس کنه شوهرش میتونه مشکلات زندگی رو حل کنه چه تنهایی و چه با کمک زن و بچش اما غرور و اقتدار مرد نباید بشکنه.

 

باید امشب بروی

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۱
Reply
۰۰

هم زن و هم مرد باید برای دردودل کردن اصولی رو رعایت کنند؛ مرد اشکالی نداره دردل کنه ولی بهتره دردلش همراه با اظهار عجز و ناتوانی نباشه بلکه برای گرفتن راه حل و پرسیدن و احترام به نظر همسرش باشه. زن هم باید از دردل هایش بگه ولی نه خیلی زیاد و در وقت نامناسب که مرد رو خسته و کلافه کنه. اما این که مردها زیاد اهل درددل کردن نیستند مخصوصا برای همسرانشون علاوه بر شخصیت و غرورشون میتونه از اونجا ناشی بشه که در زندگی زناشویی بر خلاف دوستی مساله ای هست به نام تعهد و احساس مسوولیت، مردها احساس میکنند نباید همسرشون رو با این حرفها ناراحت کنند، اونها خودشون رو در برابر احساسات زن هاشون مسوول  میدونن، ازطرفی زن وقتی مشکلی داره بیشتر برای گرفتن همدردی شوهرش دردل میکنه ولی مرد وقتی مشکلی داره بیشتر از اینکه به دنبال همدردی باشه به دنبال راه حله برای همین سعی میکنه با در خود فرو رفتن و فکر کردن مشکلش رو حل کنه

کفش هایمان کو؟

ما نمیتونیم کسی رو مجبور به درددل بکنیم، ما فقط میتونیم وظیفه ی خودمون رو انجام بدیدم، اگه کسی دردل کرد گوش شنوایی باشیم برای دردهاش

 

عشق من

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۹
Reply
۰۰
زندگی پستی و بلندی داره و زن ومرد باید با هم و در کنا هم زندگی رو بسازن. زن و شوهر محرم ترین افراد نبست به همن اند و باید همراه هم دل و محرم راز یکدیگه باشن. چرا فکر میکنید با درد ودل کردن با همسرتون اقتدارتون کم میشه اگه حرف  دلتونو به اونا نگید پس به کی میخواید بگید . من که خیلی خوشحال میشم که همسرم باهام درد ودل کنه احساس میکنم منو امن دونسته و بهم اعتماد داره و دوستم داره و تو زندگیش جایگاه مهمی دارم که با من صحبت میکنه و هم فکری میخواد. این کار به نظر من باعث نزدیکی بیشتر دو طرف به هم میشه.

 

بهمنی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۲
Reply
۰۰
اخه دوست دختر به روت نمیاره فوقشم به روت بیاره باش کات میکنی ولی اگه زن بفهمه یجای کارت میلنگه راست و چپ همونو میزنه تو سرت به نظر من غم و غصه های یه مرد باس تو دل خودش بمونه

 

ناشناس

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۷
Reply
۰۰
خب من فکر میکنم یکی از خصوصیات اقایون اینه که دوست ندارن مشکلاتشونو به خانمشون بگن همچین مواقعی خانم باید انقدر خانم باشه که اونقدر همسرشو خوب بشناسه که متوجه بشه که جناب شوهر چشه

ا

 

پاییز به مجید ۹۴

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۲
Reply
۰۰
شعر دومت  جالب بود هههههه، مرسی

 

…..

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۰
Reply
۰۰
در صورت نگفتن درد و مشکلش به من اصلا اقتدارش زیر سوال نمی ره. به خودشم گفتم حس می کنم که من غریبه ام و منو دوست نداره.

ما خانمها مسائل رو اکثرا از جنبه عاطفی می بینیم و بررسی می کنیم

 

امید

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۶
Reply
۰۰
بقول ویگن : زن گل ماتمه خارو گل باهمه زن نامهربون دشمن جونه.

پس در نتیجه هم شریک غم هم شریک شادی.

 

باران

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۲:۱۵
Reply
۰۰
بعصی از حرفارو نمیشه به همسر گفت درست همسر محرم اسرار ولی بازم نمیشه هرحرفی روبزنه یک کم اگه واقع بین باشیم متوجه حرفای من میشید همه اش که نمیشه از روی احساس حرف زد من مثلا اومدم رازم گفتم بعدیه مدتی مثلا از همسرم جدا شدم ایا ایشون یا خود بنده میتونم اسرار طرف مقابل حفظ کنم .

 

هانی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۸:۳۶
Reply
۰۰
هیچ خانومی از شنیدن صحبت های همسرش و درد دل و مشورت کردنش ناراحت که نمیشه هیچ خوشحالم میشه که اینقدر به مرد زندگیش نزدیکه، مگر اینکه آقاهه دنیایی از مشکلات باشه و هر روز بخواد سر یه موضوعی ننه من غریبم بازی در بیاره که اینطوری اقتدارش از بین میره. ولی اگه هر روزم نیاز به مشورت یا درد دل یا همفکری داشته باشه چیزی از اقتدارش کم نمیکنه.

ولی اگه میخواید برید سرتونو بذارید رو پای خانومتون و گریه کنید و از بدبختی هاتون بگید میشید یه پسر لوس، این اتفاق نباید نهایتا بیشتر از یکی دو ماه یه بار اتفاق بیفته، مگر اینکه حالا از یه موضوعی یه مدت ناراحت باشید که طول بکشه ولی بعد که تموم شد هر روز همین داستان نباشه D:

 

مریم

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۸:۴۳
Reply
۰۰
اگر درد دل نبود که ازدواج کردن فایده نداشت. مگر داری فیلم بازی می کنی که وقتی ناراحتی بگی خوشحالم.هیچی تو نظر یه خانوم اینقدر بد نیست که شوهرش درد ومشکل زندگی اون رو به یه فرد غریبه بگه. هر زنی اگه بدونه شوهرش مشکل یا درد داره تمام سعیشو میکنه.یا حداقل سعی میکنه ارامش بیشتری برای شوهرش فراهم کنه.من  اگربفهمم که شوهرم مشکلشو به دوست دخترش گفته اعتماد به نفسم از دست می دهم.منو حساب نکرده کسی رو که به زندگی ربط نداره دخالت داده.اگر به من نگه احساسم مثل اینه که دو ماه برای امتحان خوندم حالا نمره اومده سه از صد.همچین مردی بی انصافه.اصلا مرد یعنی درد .بی دردی که علاج نداره.در ضمن اگه بدونم مردی به درد دلم گوش نمی ده محاله باهاش ازدواج کنم.ادم برای درداشه که ازدواج می کنه وگرنه بقیه اش انفرادیه.

 

دختر

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۰:۰۰
Reply
۰۰
با نظر هانی کاملاً موافقم

من ترجیح میدم همسرم مسایل و مشکلاتش رو با من درمیون بذاره در غیر اینصورت احساس میکنم من رو غریبه می دونه یا از اون بدتر وقتی ببینم یک گوشه بغ کرده و تنهایی نشسته و با من حرف نمی زنه احساس می کنم مشکل از من بوده …
و برای همین منظور در مورد روحیات آقایون و نحوه به حرف آوردنشون خیلی مطالعه کردم
تا الان تو مرحله خواستگاری اکثراً موفق بودم و مسایل رو راحت مطرح می کنند
احساس می کنم دلیل این راحت صحبت کردن اکثر افراد با من اینه که هیچوقت کسی رو سرزنش نمی کنم یا در مورد کسی قضاوت نمی کنم که بخواد بترسه از مطرح کردن مشکلاتش

 

عروس خلیج فارس

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۰:۱۲
Reply
۰۰
سلام

میخواستم نظرمو بنویسم دیدم دیدگاهی ک از ی مرد و همسرم دارم همینه ک آقای شباهنگ فرمودن.
همسرمنم دقیقا اینجوریه.مشکلاتشو همشو میاد میگه اما سریع میگه چیزی نیست ک خودم حلش میکنم ببینه ناراحت میشم زود میخندونتم و میگه اجازه نداری ی لحظه هم ناراحت باشی من مث کوه اینجا وایسادم.
دیگه دلم قرص میشه خیالم راحت میشه.

 

نرگس جونی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۱:۳۶
Reply
۰۰
صحبت کردن برای خانم ها خیلی مهمه

به نظرم بهترین کار اینه که کل روزت رو برای همسرت تعریف کنی تا دلت سبک شه ولی مشکلاتتو نگو
گاهی اعصابت خورده و اگه نگی مثلا همسرت به خودش میگیره ناراحت میشه در چنین مواقعی بگو که مثلا با فلانی دعوام شد ولی گو اون چه چیزایی گفت یا ضایع شدی …این طوری اون اعصاب خرد تو رو به خودش نمیگیره ..بیشتر مراعات حالتو میکنه…بیشتر محبت میکنه….

 

….

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۲:۲۴
Reply
۰۰
خب من اگر بخام درباره ی خودم بگم همسر من درکل بسیار شخصیت مردونه ای داره اما بواسطه ی محیط کارمون که باهم کار میکنیم خیلی زیاد هم با هم حرف میزنیم و اگر مشکلی باشه طبیعتن با من مطرحش میکنه. درکل خیلی آدم موج منفی ای نیست که یکسره غصه بخوره و نیاز به دردودل کردن داشته باشه! ما یه کارگاه تخصصی داریم و درامدمون وابسته به آمار کاریمون و تعداد سفارشاتیه که میگیریم اخلاقش اینجوریه که اگر آمار کاریش پایین بیاد و از نظر اقتصادی در شرایط بدی هم قرار بگیره بازم میگه روزی دست خداست هرچی خدا بخاد همون میشه و واقعنم اینجوری فکر میکنه و چون هردومون توی این موارد هم عقیده هستیم اینجور مواقع با خودم دردودل میکنه و با سرعت خیلی بالایی هم آروم میشه چون حرفمون یکیه! مثلن گاهی پیش میاد که کلی مواد اولیه خریداری کرده و چک داره اما ازون ور سفارش کار نداره و این وسط خیلی سختمون میشه اما واقعن به خاطر اعتقاداتش حرص نمیخوره! منم مث ایشون معتقدم هرچی خدا بخاد همون میشه پس دلیلی نداره که بشینیم غصه بخوریم!

اما خب به نظر من زن و شوهر باید شریک غم و شادی همدیگه باشن اما زن هم باید بدونه که اینجور مواقع چطو  رفتار کنه. اولن اینو بگم که اگر شوهر من مث خودم فکر نمیکرد و مدام از پایین اومدن آمار کاریش مینالید و … من چون اعصاب همدردی باهاشو نداشتم بعد از مدتی طوری باش رفتار میکروم که دیگه با من دردودل نکنه! اما اگر مردی دردودل کردنش در حد معمول و معقول باشه و موج منفی نباشه بهتره که زنش شیوه ی همدردی با مردها رو یاد بگیره. مثلن زن باید طوری رفتار کنه کا مرد بعد از دردودل کردن حالش از خودش به هم نخوره. باید توی همدردی کرون با شوهرش طوری رفتار نکنه که شوهرش فکر کنه آدم ضعیفیه! بابد بهش انرژی مثبت بده. باید ازش تعریف کنه که مرد دفعه ی احساس ضعف نکنه. اما خب خیلی از خانمها اینو نمیدونن. با شوهرشون مث بچه ها رفتار میکنن! هیچ مردی دوست نداره جلوی زنش احساس ضعف کنه و زنش اون رو ضعیف ببینه پس بهتره زن طوری حرف بزنه که به مرد احساس ضعف دست نده! اگر زن این اصل رو بدونه و رعایت کنه و مرد هم به راحتی با زنش درد و دل کنه این بهترین حالت ممکنه. و به هردو حس آرامش و امنیت بالایی دست میده

 

به دخمل (ع)

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۶
Reply
۰۰
یه چیزی بگم؟  هر وقت اسم شما رو میبینم اینجوری میخونمش… دخمل علیه السلام!!!! نگفتم که ناراحت بشید ها گفتم که بخندید. خب چیکار کنم ناخودآگاه اینجوری میخونمش!

 

سید

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۶:۲۴
Reply
۰۰
جالبه کاملا برعکس فکر میکنی !

دوست دختر و پسر : پسر برای نیاز جنسی میره طرفش ، دختر برای نیاز عاطفی

پسر دروغ میگه چون اگر یک بار چیزیو که دوست داره امتحان کنه دختر رو میندازه دور !!! فقط نیتش همینه ! من خودم پسرم میدونم !! به همین دلیل خدای بزرگ منع کرده !

ازدواج : مرد غمهارو دور میکنه چون دوست نداره زن زندگیش ناراحت باشه ! اصلا شما برای مشاوره به روان پزشک برید همین رو میگه که مرد نباید غمهارو بگه چون تو روحیه زنش تاثیر داره و این از مهربانی مرد هست .

مردی که ببینه وقتی از غمی که تو کارش و … به وجود اومده جای اینکه همسرش کمکش کنه روحیه همسرش رو بهم بریزه نمیگه !

اگر زن زندگی تلاش کنه تا مردش رو از ناراحتی در بیاره حتما و حتما مرد همه چیز رو میگه

من خودم مرد هستم و بیشتر اوقاتی که ناراحتم احساس تنهایی میکنم و حس میکنم باید یکی کنارم باشه ! اما حیف که مجردم

اطلاعات که دادم رو بدون تحقیق قبول نکنید . چون شاید ۱ درصد اشتباه کنم

موفق باشید

 

صبا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۶:۴۹
Reply
۰۰

بستگی به ادمش داره خب

من با هیچ بنی بشری دردودل نمیکنم خودممو خودم اصلا نمیتونم

اما اکثرا باهام دردو دل میکنن

همسرم وقتی از مشکلاتش میگه دو تا اتفاق میفته یک اینکه اگه کاری باشه که من بتونم انجام

بدم حتما میکنم و همینطور اگه راهی به ذهنم برسه میگم

اما اگه نگه گیر بهش نمیدم که بگو

در مورد خانوما هم فقط گوش میکنم اصلا نه راهکار میدم نه نظر فقط خوب گوش میدم

 

دخمل (ع)

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۷:۱۸
Reply
۰۰
به دخمل (ع)

عزیزم منظور منم همینه که شما میخونیدش
🙂

 

من م

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۸:۵۲
Reply
۰۰
در جامعه امروز با وجود این همه مشکلات اقتصادی ریز و درشت  طبعا فشار کار و وام و….. بسیاره. یه مرد بیرون از منزل ممکنه یه روز پر از فراز ونشیب رو تجربه کنه. ذات مرد برای مبارزه وجنگیدن افریده شده واگر چه به روح وروانش ممکنه صدمه وارد بشه اما راه حل مشکل بوجود اومده رو پیدا میکنه. حالا اگه مردی بعد از گذران یه روز پر استرس وخسته کننده بخواد تمام مشکلات حل نشده ونگران کننده رو به خونه بیاره وبه زنش بگه زن دچار استرس شدید میشه  دلیلش اینه که زن روح لطیفی داره وطاقت ناراحتی شوهرش رو نداره نه تنها مشکلی حل نمیشه یه نفر دیگه هم ازار  میشه مرد باید با زنش مشورت وکمی درد دل کنه نه اینکه مدام باعث نگرانی واضطرابش بشه ودرعین مشورت هم محکم به زنش بگه تو ناراحت نباش حل میشه ایشا الله وامید بده

 

من م

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۸:۵۲
Reply
۰۰
در جامعه امروز با وجود این همه مشکلات اقتصادی ریز و درشت  طبعا فشار کار و وام و….. بسیاره. یه مرد بیرون از منزل ممکنه یه روز پر از فراز ونشیب رو تجربه کنه. ذات مرد برای مبارزه وجنگیدن افریده شده واگر چه به روح وروانش ممکنه صدمه وارد بشه اما راه حل مشکل بوجود اومده رو پیدا میکنه. حالا اگه مردی بعد از گذران یه روز پر استرس وخسته کننده بخواد تمام مشکلات حل نشده ونگران کننده رو به خونه بیاره وبه زنش بگه زن دچار استرس شدید میشه  دلیلش اینه که زن روح لطیفی داره وطاقت ناراحتی شوهرش رو نداره نه تنها مشکلی حل نمیشه یه نفر دیگه هم ازار  میشه مرد باید با زنش مشورت وکمی درد دل کنه نه اینکه مدام باعث نگرانی واضطرابش بشه ودرعین مشورت هم محکم به زنش بگه تو ناراحت نباش حل میشه ایشا الله وامید بده

 

من م

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۸:۵۴
Reply
۰۰
در جامعه امروز با وجود این همه مشکلات اقتصادی ریز و درشت  طبعا فشار کار و وام و….. بسیاره. یه مرد بیرون از منزل ممکنه یه روز پر از فراز ونشیب رو تجربه کنه. ذات مرد برای مبارزه وجنگیدن افریده شده واگر چه به روح وروانش ممکنه صدمه وارد بشه اما راه حل مشکل بوجود اومده رو پیدا میکنه. حالا اگه مردی بعد از گذران یه روز پر استرس وخسته کننده بخواد تمام مشکلات حل نشده ونگران کننده رو به خونه بیاره وبه زنش بگه زن دچار استرس شدید میشه  دلیلش اینه که زن روح لطیفی داره وطاقت ناراحتی شوهرش رو نداره نه تنها مشکلی حل نمیشه یه نفر دیگه هم ازار  میشه مرد باید با زنش مشورت وکمی درد دل کنه نه اینکه مدام باعث نگرانی واضطرابش بشه ودرعین مشورت هم محکم به زنش بگه تو ناراحت نباش حل میشه ایشا الله وامید بده

 

زهرا:::۱۸

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۹:۰۸
Reply
۰۰
وای خدا نکنه اینده م اینجوری بشه!!

دلم میخواد زندگیم جوری باشه که طرفم با من راحت راحت باشه هر چی دل میخواد باهام در میون بذاره

هر چه میخواهد دل تنگش بگه!!! باهام درددل کنه سبک بشه

 

مهسا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۴
Reply
۰۰
شما پیش زنت اگه خواستی درد و دل کن ولی نه اینکه همه ی غم هات رو آوار کنی رو اون زن بیچاره که از همه جا بی خبره من اگه جای شما باشم پیش خدا درد و دل می کنم چون اونه که کار من رو راه می اندازه شما از زنت به عنوان حل المسائل استفاده نکن بعضی از مردا اینجوری هستن آخه !

 

محسن

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۶
Reply
۰۰
واقعا تاپیک مفیدی زدی پسر. اما خوب، یکبار که جلوی خانمت درد دل کنی بعدش خودت از کارت بدت میاد میگی خوب که چی؟ درد دل هااااا، مشکلات زندگیتون و چیزای مالی رو که خوب حتما باید بگی تا حساب دستش بیاد. اما درد دل رو اینجاها بزن:

رو به قبله به خود خدا، اونم با آداب نه همینجوری!
ضریح آقا، برو قفل شو اونجا
آقا نصف شبی برو پشت بوم، سرده؟ آره اما خوب درد دله دیگه
اینجاها بعد از ابرازش آرامش پیدا میکنی. اما اگ جاهای دیگه دردت رو بگی… پشیمون میشی

 

یاسمن رازقی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۸
Reply
۰۰
راجع به زن و شوهرا نظری ندارم ولی کی گفته دوس دختر پسرا پیش هم ناله و درد و دل میکنن؟ :/

اتفاقا فکر کنم دوست میشن که بهشون خوش بگذره و برعکس سعی میکنن غم ها و مشکلاتشونو انکار کنن جلوی طرف مقابل

 

زن زندگی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۰:۰۹
Reply
۰۰
من فکر میکنم برخورد و واکنش  ما زنا در برابر مردی که قراره حرف از مشکلاتش بزنه تعیین میکنه این روند ادامه پیدا کنه یانه

هر وقت صحبت از مشکلات بمیون میاد ارامشی که باید بوجود بیاد فوق العاده تاثیر گذاره.
مردی که صدر درصد نیاز به یه همصحبت همفکر همدرد و مهمتر یه شنونده ی خوب داره اگر احساس کنه درمیون گذاشتنه مشکلاتش با شریک زندگیش باری (ولو احساس سبکیی که بعد از بیان مشکلاتش بهش دست میده  )از رو دوشش برداشته میشه مطمئن باشید دوباره به همسرش پناه میبره.
اگر قراره مردها با گفتنه مشکلاتشون احساس کنن زنا رو نگران میکنن و بهشون استرس میدن از سر دلسوزی هم شده باشه دلشون نمیاد به همسراشون بگن.اگر هم بگن بعدش عذاب وجدان میگیرن.

 

سوال کننده

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۹:۴۲
Reply
۰۰
ممنون از همه دوستان

راستش من مثالی که زدم خوب نبود و بیشتر یه بحث کاری بود. اما دلم میخواست چیز دیگه ای رو مطرح کنم .

من بیشتر منظورم این بود که آدم دلش میخواد با یکی حرف بزنه و آروم شه! مثلا تو جامعه یه چیز بدی دیده که ناراحتش کرده! یا کسی باهاش رفتار بدی داشته. یا دعوا و درگیری داشته. خلاصه بهش ظلم شده و ناراحته. معمولا توی این مواقع اگر یکی سنگ صبور باشه و مسئله رو بهش بگی و اونم دلداری بده، آدم واقعا سبک میشه .

بذارید یه مثال بهتر بزنم

من یه بار میخواستم از سر کار برم خونه. وایساده بودم ایستگاه اتوبوس، یه زن خیلی بد دهن و فحاش داشت داد میزد و با موبایل حرف میزد. سنشم ۴۵-۵۰ بود. بعد یهو برگشت شروع کرد به گیردادن به من! منم فکر کردم شاید اشتباه گرفته یا سوء تفاهم شده! آخه منو به این خانوم چکار! بعد سعی کردم با لحن ملایم و مودب بگم شما جای مادر منی این حرفا چیه و …..

بعد تازه جالبه (از خصوصیات جالب جامعه ماست) که هر زنی داد و بیداد کنه اصولا مردم طرف زن رو میگیرن و فکر میکنن حتما مرد یه کاری کرده این زن داره داد و بیداد میکنه!!!!!!!!!!!!!

خلاصه منم فهمیدم از زن از اون شارلاتان هاست و اصلا جوابشو ندادم و رفتم اونطرف تر وایسادم! ولی خب این مسئله واقعا منو شوکه کرده بود و آزارم میداد!

فردا با همکارام در موردش صحبت کردیم و واقعا سبک شدم و خیلی تاثیر داشت!

من بیشتر منظورم همچین درد دل هایی بود … مسائل و مشکلاتی که تو جامعه پیش میاد و یا به آدم ظلم میشه! و راه احقاق حق هم نقریبا وجود نداره و فقط با درد و دل کردن هستش که آدم بتونه یکمی خودشو سبک کنه!!!

نظرتون چیه؟

 

صبا

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۲۵
Reply
۰۰

اسم این که شما گفتی دردو دل نیست خانوم که میگه چه خبر یعنی همینا دیگه

همسر منم تا میاد خونه میگی امروووز…… بعدم همینارو تعریف میکنه

یا بابام کلیدو که از در میندازه تو از همون راه پله شروع میکنه: داد میزنه فخری بگو امروز چی شد…. و شروع میکنه ریز به ریز روزشو برا مامانم تعریف میکنه

اصلا هم احساس ضعفو این مسخره بازیا نمیکنن فقط یه عیبی داره

مثل بعضییییاااا شب تا صب نمیتونین ور دل هم بخوابین چون همش در حال تعریف کردنین 🙂

(ما هنوز با مشکل شب بیداریامون مواجه هستیم)

 

خخخ

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۶:۳۶
Reply
۰۰
شریک همه چیشه

 

من م

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۷:۴۵
Reply
۰۰
خخخخخخ این که درد دل نیس فرزندم. همسر م اوائل ازدواج هیچ حرفی راجع به بیرون از منزل به خونه نمیاورد .منم سر کار میرفتم به اندازه یه دنیا حرف وحدیث واسه تعریف کردن داشتم .هروقت میپرسیدم چه خبر میگفت: سلامتی میگفتم : امروز چطور بود  میگفت :خوب بود واز تعریف کردن طفره میرفت.خلاصه سرتون درد نیارم انقدر تو این سالها رو مخش کردم که وقتی از در میاد تو بدون پرسش من شروع میکنه تند تند تعریف کردن…… اگه زن شوهرش رو ترغیب کنه بصورت خودکار به حرف میاد وهرچی رودلش تلنبار شده رو به زبون میاره.
دسته‌ها
ازدواج

چرا من برای دیگران گریه میکنم؟

چرا من برای دیگران گریه میکنم؟

احساس ناراحتی کردن برای دیگران ,من عاشق درد و دل کردن هستم ,من زیاد درد و دل میکنم

سلام

من یه دختر خیلی حساس و زودرنجم ، که کوچکترین مسائل هم توی روحیم تاثیر میذاره و خیلی زود

ناراحت میشم البته خودم هم از این رفتارم عذاب میکشم و دوست دارم تغییر کنم .

ولی دیگه شخصیتم شکل گرفته و قابل تغییر نیست، حتی توی همین سایت برای مشکلات بعضیا

گریه کردم و خودمو جای اونها گذاشتم، دیگه خسته شدم ، دیگه نمیخوام اینطوری باشم ، باید چکارکنم‌؟

راهنماییم کنید.

نظرات (۱۴) – نمایش (۱۱۵۴) – نمایش کادر نوشتن نظر

 

نیکی

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۰:۵۸
Reply
۰۰
منم اینطوریم حساس و زود رنج و حرص خور و استرسی و اصلا نمیشه کنترل کرد دوستان راهکار بدن

 

{}

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۷
Reply
۰۰
این اصلا چیز بدی نیس البته زود رنج بودن با اینی ک شما گفتین فرق داره زود رنج بودن یعنی تحمل شوخی رو نداشته باشین و زود بهتون بر بخوره حرف بقیه ک این خیلی راحت قابل حله یه مدت با کسایی بگردین فقط شوخی میکنن من خودم قبلا بهم تو میگفتن دعوام میشد ولی دوستایی پیدا کردم زمین تا آسمون با من فرق داشتن و این اخلاقم با گذر زمان درست شد:)

اما حساس بودنتون و راحت گریه کردنتون از خوب بودنتونه خداش میگه اگر سنگ دل باشی نمیتونی گریه کنی ولی اگرخوب باشی گریه کردنت راحته پس قدر این نعمتو بدونین و اشکاتونو نگه دارین واسه چیزایی ک ارزششو داره روضه های همین ماه محرم فرصت خوبیه  به خدا من خیلی دوس دارم به جای شما باشم

ولی اگر بدتون میاد از این و میخواین سنگ دل باشین ک اصلا توصیه نمیکنم راهش کاملا معلومه گناه کردن …

البته شما دخترین و این کاملا طبیعیه توی قرآن اومده زنِ (اگر اشتباه نکنم حضرت نوح) ابتدا مرد شد و سپس سنگ دل شد یعنی صفات زن بودنش کاملا از بین رفت

استاد رائفی پور راجع به جایگاه زن و تفاوت هاش با مرد سخنرانیای زیادی داره ک خیلی میتونه به نوع نگرشتون کمک کنه

 

honey

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۵
Reply
۰۰
زود رنج بودن خیلی بده

تو زندگی خیلی ها هستن که خیلی چیزا رو به آدم میگن
فک کنم این به مرور درست میشه
تنها راهش اینه که تو اون لحظه ی نفس عمیق بکشی و دستت رو مشت کنی و بگی
فدا سرم
ینی خیلی جواب میده
وقتی همکارت جلو تو زیر آبت رو میزنه
وقتی افرادی یکسره دنبال دزدیدن طرحتن
خیلی خیلی چیزای دیگه
و من قرار باشه واسه همشون بشینم ی گوشه و گریه کنم
خوب خیلی بده
سعی تو همون لحظه بهترین رفتار رو نشون بدی
و قوی باشی
به قول معروف زن ظریفه ولی ضعیف نه
به خودت همین رو بگو و اگه خواستی گریه کنی سریع جلوشو بگیر
بگو برو بابا بدتر از ایناش هست
نزار ادامه دار بشه
البته اینکه آدم حس همدردی داره و با ناراحتی دیگران ناراحت میشه و با خوشحالی اونا خوشحال و احساسی باشه خوبه و این رو نباید تو خودت بکشی اصن
ولی اینکه برای اندک مشکلی ناراحت میشی و اینا بده
هر چن گاهی باید گریه کرد

 

لاک پشت

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۹
Reply
۰۰
آدم قابل تغییره اگه خودش بخواد… افکار منفی رو بندازید دور

شکست های زیاد زندگی آدم رو ضعیف و زودرنج میکنه از موقعیت هایی که ناراحتون میکنه دوری نکنید فقط دنبال این باشید در اون موقعیت ها احساس رضایت رو در خودتون ایجاد کنید (حل مسائل) فقط به سیگنال های مثبت اجازه ورود به ذهنتون رو بدید و روی آونها تمرکز کنید. بعد سعی کنید از کسی توقع و انتظاری نداشته باشید … خوش بین باشید.خوشبینی باعث میشه دنیا رو جایی بهتری برای زندگی بدونید.

اگه چیزی ناراحت شدید بگید این چیز اونقدر مهم نیست که من ازش اینقدر ناراحت بشم به این احساس ناراحت کننده بها ندید نزارید شاخ برگ پیدا کنه و ریشه بزنه و رشد کنه.

 

خوبه

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۰
Reply
۰۰
در اینده اگههمسرت مهربون و با محبت باشه و بخواید با هم دردودل کنید این یه ویژگی خوب محسوب میشه

 

باید امشب بروی

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۲
Reply
۰۰

علت زودرنجی و حساسیت تون رو خودتون گفتید و از همون نقطه هم میتونید حلش کنید.علتش اینه که شما خیلی زیاد خودتون رو جای دیگران میذارید، خوبه که به فکر مشکلات مردم باشید ولی اونقدر خودتون رو در مشکلاتشون غرق نکنید تا زندگی خودتون هم مختل بشه، سعی کنید زودتر خودتون رو از عمق مشکلات بکشید بیرون و به دنیای خودتون برگردید

کفشهایت کو؟

تغیر دادن شخصیت سخته ولی شما قرار نیست کل شخصیتتون رو زیر رو روکنید، فقط یه بخش از اونو میخواید اصلاح کنید که شدنیه

 

مهرسا

  • پنجشنبه ۲۳ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۶
Reply
۰۰
یه مطلب در مورد زودرنجی تو اکا ایران هست برو بخون معمولا ادمهای باهوش خیلی زود رنج و حساس هستن چون مسائل رو خیلی بیش از حد انالیز میکنن و بیشتر تو ذهنشون نگه میدارن.

اگه از اینهایی هستی که به موقع نمیتونی تو جمع حواب مردم رو بدی و بعد خودت رو سرزنش میکنی باید این مشکل رو برطرف کنی ولی اگه ازاینهایی که فقط خیلی دلت برای مردم میسوزه عیب نداره به نظرم خوبه اینطوری باشی.

 

عروسک زیبا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۶
Reply
۰۰
سلام ، سه ماه دیگه عروسیمه وهر دومون اطلاعات زیادی  درباره روش های جلوگیرى نداریم . میشه به صورت کامل و دقیق برام توضیح بدین چه روش هایی برامون مناسبه …
من ۲۱ساله و همسرم ۲۵ساله هستیم ، هر دو دانشجوییم و اصلا شرایط بچه دار شدن رو نداریم ، خودمم خیلی استرس دارم که نکنه یه وقت نا خواسته باردار شم : ((
به نظرتون چه روش جلوگیری رو استفاده کنیم ؟
سوال اول : آیا استفاده از قرص اورژانس براى شب زفاف مناسبه ؟
سوال دوم : طبق صحبت هایی که با همسرم داشتیم تصمیم گرفتیم از کاندوم استفاده کنیم تا زمانی که تصمیم به بچه دار شدن داشتیم ؟ این روش مناسبه به نظرتون ؟
سوال سوم : بهترین روش براى جلوگیری از باردارى چیه ؟ لطفا جامع و کامل توضیح بدین و تجربیاتتون رو در اختیارم بذارین ؟
شاید سوال کنید چرا نمیری کتاب بخونی یا سرچ کنی :/ باور کنید دو هفته دیگه ازمون زبان دارم و اونقدر درس دارم که وقت ندارم . اینجوری شما خلاصه میگین راحت تره برام . ایشالا بعد از ازمون زبانم اطلاعاتم رو بیشتر میکنم تو این زمینه.

 

دخترطلا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۴:۳۸
Reply
۰۰
اگه قبلا اینطوری نبودین و زودرنجیتون با علائم دیگه مثل زیاد عصبانی شدن، حسادت و … همراه باشه نشونه های غلبه مزاج سرده که از طریق طب سنتی قابل درمانه ولی اگه از بچگی باهاتون بوده نمیدونم میشه رفعش کرد یانه .

 

انار

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۵:۰۹
Reply
۰۰
سلام آقای نجفی

یه سوال از شخص شما داشتم.
آرشیو موضوعی وبلاگ عوض شده؟!قبلا طبقه بندی ش زیر مجموعه ای و جزیی تر بود آدم خیلی راحت تر موضوعی که میخواست رو پیدا میکرد و درموردش مطالعه میکرد
الان چرا اونجوری نیست دیگه؟

Reply
سلام

می تونید از بخش جستجو یا بخش “موضوع بندی جزئی تر” استفاده کنید

 

به عروسک زیبا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۷
Reply
۰۰
بهترین روش پیشگیری کاندومه. اما میگن برای شب زفاف بهتره که عرروس خانم از قرص جلوگیری هم استفاده کنه که البته شیوه ی استفاده از این قرص رو هم باید بلد باشید چون ۲۱عدد قرصه. چون ممکنه بلد نباشن از کاندوم بدرستی استفادا کنن و احتمال پارگی کاندوم وجود داره گفتن شب زفاف خوبه که قرص جلوگیری هم استفاده بشه تا زمانیکه نحوه ی صحیح استفاده از کاندوم رو یا بگیرید. البته اگر از کاندوم های مرغوب و گرون تر استفاده کنید احتمال پارگیش تقریبن صفر هست! من که قرص جلوگیری هم استفاده نکردم و شب زفاف هم فقط کاندوم بود مشکلی هم پیش نیومد.  اما قرص اورژانس نه اصلن. قرص اورژانسی برای زمان هاییه که مثلن شما دارید پیشگیری های لازم رو با کاندوم انجام میدید اما بدشانسی میاری و مثلن کاندوم پاره میشه و درینصورت بعد از رابطه باید قرص اورژانسی بخورید. اما درکل قرص اورژانسی رو سعی کنید خیلی کم خیلی خیلی کم استفاده بشه چون احتمالش خیلی زیاده که بارداری خارج رحمی بده که خیلی بده . بارداری خارج رحمی اگر زن متوجه بارداری خودش یا خارج رحمی بودن بارداری خودش نشه و زمانی که کیسه ی جنین که خارج رحم هست بترکه زن دیر به بیمارستان برسه حتی میتونه منجر به مرگ زن بشه. برای همینم جز در مواقع خیلی اورزانسی از این قرص نباید استفاده کنید.

 

به عروسک زیبا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۷:۰۲
Reply
۰۰
اکثرا برای جلوگیری از بارداری جاسمین میخورن.

اونم بعضی از خانوم ها ناراحتن که باعث لک اوردن و کمر درد و … میشه.

بعضی از دوستان طبیعی پیشگیری میکنن.

بعضی ها از ترسشون هم قرص میخورن هم کاندوم استفاده میکنن.

به نظرم بهترینش الان برای شما دو تا که ناشی هستین قرص هست.

 

پرستار مهربان به عروسک زیبا

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۱۷:۲۹
Reply
۰۰
سلام عزیزم   مبارک باشه    انشاءالله  که خوشبخت باشی

من تازه پرستاری قبول شدم ولی در حدی که میدونم میتونم راهنماییت کنم امیدوارم به دردت بخوره    به نظرم بهترین راه همونه که خودت گفتی ،استفاده از کاندوم   چون ضرری برات نداره   ولی اگه شک کردی در حین رابطه کاندوم پاره شد اون موقع میتونی قرص اورژانسی بخوری         روشهای دیگه جلوگیری مثلiud یا قرص ldو….هم هست که توصیه میکنم قبل بچه دار شدنت استفاده نکنی

 

سوا ل کننده

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۸:۵۲
Reply
۰۰
ممنونم از همتون.

نه بابا خوبم نیستم شماها لطف دارین ، دوست ندارم سنگ دلم باشم ولی این طوریم که هستم و دوست ندارم و خیلی دل نازک بودن اصلا خوب نیست، اگه کسی یه حرفی بهم بزنه و ناراحت بشم کل روز حالم خرابه، میترسم بعدا تو زندگی دچار مشکل بشم .
مرسی که راهنماییم کردید.
دسته‌ها
اطلاعات جنسی

دختر هستم و مشکل ازدواج دارم

دختر هستم و مشکل ازدواج دارم

دختر هستم و مشکل ازدواج دارم
دختر هستم و مشکل ازدواج دارم

من یک دختر خوشگل هستم ولی خواستگار ندارم ,چرا من کم خواستگار دارم ,مشکل خواستگار دارم و دخترم

سلام.
من دختر بیست و شش ساله ای هستم که در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می کنم. قیافه

معمولی دارم ولی اندامم و پوششم عالی است. حجاب و اصول دینی را رعایت می کنم. وضع مالی مناسبی هم دارم.
من سه مشکل دارم.

مشکل اول این است که خیلی کم خواستگار دارم. که تمام خواستگارهایم از من پایین تر بودند.

من مغرور نیستم اما واقعیت را می گویم. خواستگارهایم همه دیپلمه و بیکار یا شاگرد مغازه و شاگرد

اتوبوس و کارگر بوده اند. تازه همان ها هم از من ایرادهای سطحی می گرفتند و مرا پسند نمی کردند.

مشکل دوم این است که خودم سعی می کنم با پسرانی که به نظرم مناسب هستند آشنا شوم.

اما آنها به من پیشنهاد دوستی می دهند و از من رابطه نامشروع می خواهند. که به آنها جواب منفی می دهم.

مشکل سوم این است که مادرم مدام به من سرکوفت می زند و تحقیرم می کند.

هر روز باید سرزنش ها و توهین ها و زخم زبان زدن هایش به خاطر ازدواج نکردنم را تحمل کنم.

سرکوفت تمام دخترانی را که می شناسیم به من زده است. خواهرم هم از من کوچک تر است

و عقد کرده است. در صورتی که همسرش اعتیاد دارد و زندان رفته است و شغلی هم ندارد. الآن هم

با همسرش و خانواده همسرش دعوا و اختلاف دارد. او هم مدام به من سرکوفت می زند

که تو ترشیده هستی و به من حسادت می کنی.

اما چند مورد خواستگار هم به خاطر این که خواهر کوچکترم عقد کرده جواب منفی داده اند. و

چند مورد را هم مادرم با حرفهای احمقانه ای که می زد باعث شد جواب منفی بدهند.

البته من در خانه سکوت می کنم و احترام آنها را نگه می دارم و جوابشان را نمی دهم.

برای ازدواج کردن هر کاری هم توانسته ام کرده ام و می کنم. البته کارهای عقلانی و حلال.

اما هر روز عذاب می کشم. فکر می کنم خداوند مرا فراموش کرده است. با این که

کنار خانه خودش از او خواستم کمکم کند ازدواج کنم. از پیامبر در مسجد النبی هم خواستم. اما هر روز بیشتر نا امید می شوم.

شما بگویید چه کنم. دیگر درمانده شده ام.

نظرات (۳۰) – نمایش (۸۶۸) – نمایش کادر نوشتن نظر

 

بعضی وقتا ناامید میشم بدجور

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۹
Reply
۰۰
عزیزم ناامید نشو حتما چیزی که لیاقتتو داشنه باشه سر راحت قرار میگیره منم یک سال از تو بزرگترم و کمی ناامید ، اکثر مادرها بخاطر ازدواج نکردن سر کوفت میزنند مادر من هم میزند ، اما چه بابد کرد جز سوختن و ساخت و طلب حاجت از خدا ، منم واقعا دوست دارم شریک زندگیم پیدا بشه دی، ه از بی همدم بودن خسته ام با این همه پاکی و نرفتن به راه بد خدا رو شکر ، روزی نیست ازش نخوام جوانی پاک و خوب مثل خودم نصیبم کنه تا پای مرگ وفاداراه کنارشم ، دعات میکنم ، تو هم دعام کن ، امیدوارم روزی بیاد بیای بگی همسر خوب نصیبم شده همه بهم غبطه میخورن  میدونم مثل خودم ناامیدی ولی بازپ صبر میکنیم باشد که جواب صبرمان را از خدا بگیریم ،

 

معادله

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۰
Reply
۰۰
الهی و ربی من لی غیرک

ان شاء الله عاقبت به خیر و خوشبخت بشین

 

بنده شرم سار خدا

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۵
Reply
۰۰
واسطه کردن  امام ها به خصوص امام حسین واسه من جواب داد

 

شباهنگ

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۹
Reply
۰۰
هر کار خدا حکمتی داره. ان شاءالله خدا همسر خوبی نصیبتون میکنه. ناامید نشید از رحمتش و توکل کنید و به ائمه اطهار توسل کنید. جواب بدی مادر و خواهرتون رو با بدی ندید. اگه قرار باشه زندگیتون مثل خواهرتون باشه مجرد بمونید بهتره. یه کمی توقعتون رو هم تو ازدواج پایین بیارید و اگه خواستگار باایمان و مناسبی که کمی ازتون پایینتر بود گیرتون اومد جواب مثبت بدید. البته نمیگم شان خودتون رو رعایت نکنید. موفق باشید.

 

باران

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۲
Reply
۰۰
انشاالا شماهم ازدواج میکنید هرکس قسمتی داره من خودم بااین حال که از نظر زیبایی بد نبودم اما نمیدونم چرا زیاد خواستگارنداشتم البته برای ۲۵سال پیش خانواده خوبی هم داشتم سنم ۱۷ سال بود خداروشکر پسر همسایمون اومد خواستگاریم از لحاظ تیپ وقیافه خیلی سربود هیچکس باور نمیکرد بیادخواستگاری من الن بعداز ۲۴سال زندگی راضیم شما هم مطمئن باش خدا خودش گسی رو برات میفرسته که فکرش هم نمیتونی بکنی همیشه خداوند صلاح بنده خودش بهتر میدونه نماز جعفر طیاررو هم بخون یکی توهمین سایت میگفت که بخت گشاس ومشکلات باز میکنه انشاالا بعداز ماه محرم صفر بیای خبرازدواج ات با یه ادم خوب تحصیلکرده بدی التماس دعا.

 

سعید ۶۵

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۳
Reply
۰۰
واسطه گری. ببینید تو دوستان یا آشنایان یا هم دانشگاهی ها کسی قصد ازدواج داره.

دوست های خود من دنبال ازدواج دختر خوب برای ازدواج هستن.

 

من م

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۸
Reply
۰۰
عزیزم از فحوای کلامت میشه فهمید دختر باشخصیت وفهمیده ای هستی  مشکلی که عنوان کردی فقط مشکل تو نیست خیلی از دخترای هموطنمون دچارشن راه چاره ت اینه که یه سرگرمی ،کار هنری، یا شغلی برای خودت جور کنی تاسرگرم بشی وبا مامانت کمتر برخورد داشته باشی وهمینطور که تا الان احترامشونو نگه داشتی ادامه بدی واجرخودت رو ضایع نکنی واخر ازهمه صبر داشته باشی وتوکل به خدا کنی انشاالله خدای مهربون بهترینها رو سر راهت قرار بده وعاقبت به خیر شی. این صبر وتوکل خیلللللی کار سازه یادت نره.

 

من م

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۹
Reply
۰۰
عزیزم از فحوای کلامت میشه فهمید دختر باشخصیت وفهمیده ای هستی  مشکلی که عنوان کردی فقط مشکل تو نیست خیلی از دخترای هموطنمون دچارشن راه چاره ت اینه که یه سرگرمی ،کار هنری، یا شغلی برای خودت جور کنی تاسرگرم بشی وبا مامانت کمتر برخورد داشته باشی وهمینطور که تا الان احترامشونو نگه داشتی ادامه بدی واجرخودت رو ضایع نکنی واخر ازهمه صبر داشته باشی وتوکل به خدا کنی انشاالله خدای مهربون بهترینها رو سر راهت قرار بده وعاقبت به خیر شی. این صبر وتوکل خیلللللی کار سازه یادت نره.

 

خسته ام من

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۱:۲۴
Reply
۰۰
واقعا چه دور و زمونه بدی شده. این همه پسر مجرد دنبال یه خانمی مثل شما میگردن ولی اطرافشون نیست یکیش خودم، در حالی که در نزدیکیشون دخترهای خوبی وجود دارن که اونها با وجود شایستگیهای زیاد خواستگارهای خوبی ندارن و از یک سری آدمهای بی ملاحظه سرکوفت میشنون. کاش میشد ی جوری اینهارو باهم آشنا کرد.

 

نفس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۱:۴۷
Reply
۰۰
فک می کنم بهتره یه شغل برا خودت دست وپاکنی. میدونم که میگی نیست ولی من میشناسم دخترایی که باسرویس میرن شهرک صنعتی ، توی کارخونه ها و کار بسته بندی و … انجام میدن. خوبه که همیشه صبورباشی و بامادرو خواهرت وارد جدال نشی. اگه خرجتو ازخانوادت جدا کنی وروپای خودت بایستی خیلی خوبه. درضمن اگه آدم ازدواج نکنه بهترازاینه که باآدم معتاد ازدواج کنه که هرروز بحث وجدل داشته باشند. درضمن در محیط کار هم شاید شخص مناسبی برا ازدواج پیداکردی. زیاد غصه نخور. من تویه روستای کوچیک دقت کردم با اینکه همه همومیشناسن ومیدونن چه دختری مجرده ولی متاسفانه تو همه خونواده ها دخترای مجرد منتظر ازدواج نشسته اند.پسرا لاابالی شدند واگر پسرخوبی هم باشه میره خاستگاری دخترای دبیرستانی و کم سن وسال. یهو دیدی ده سال یادوازده سال تفاوت سنی دارن ولی خیلی هم خوشبخت میشن.چه رسد به شهرای بزرگ که همسایه هاهمو نمیشناسن.

 

عشق من

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۲:۳۹
Reply
۰۰
ببین دوست عزیز خدا هیچ وقت بنده هاش رو فراموش نمیکنه این ما هستیم که با خطاهامون و تفکراتمون خودمون ازش فاصله میگیریم. خدا ادمایی رو که بیشتر دوستشون داره بیشتر مورد ازمون قرار میده تا صبر و ایمان اونا رو قوی تر کنه . ازدواج مهم ترین تصمیم زندگی انسان هست ما به عنوان موجودی انتخابگر و به عنوان یه زن که خودمون نمیتونیم اقدام کنیم واسه ازدواج بایدمعیارها و ویژگی هایی رو که میخواییم همسر اینده مون داشته باشه رو انتخاب میکنیم بعدش میسپریمش به خدا. و خدا خودش در بهترین زمان ممکن کسی رو که صلاحمون بدونه تو زندگیمون قرار میده. فقط کافیه صبر داشته باشی و بهش اعتماد کنی. طبق قانون طبیعت و فطرت انسان مرد طالب و مظهر نیاز و زن مطلوب و مظهر نازه. نیازی نیست که خودت بری دنبال پسرا واسه اشنایی یا… خدا خودش اونی که مصلحت بدونه رو تو زندگیت قرار میده. نگران زخم زبان مردم هم نباش مردم به خدا هم کفر میگن چه برسه به بنده اش. توکلت رو کن به خدا و به خاطر حرف دیگران زندگی خودت رو خراب نکن . منم واست دعا میکنم اونی که لایقت باشه رو خدا هر چه زودتر تو زندگیت قرار بده. چه دلیلی داره که مادرت خاستگارات رو بی دلیل بدون پرسیدن نظر شما رد میکنه یا با حرفاش باعث عقب نشینی اونا میشه‏!‏ این بحثش با احترام گذاشتن فرق میکنه باهاش صحبت کن بگو من خودم میخوام راجع به زندگیم تصمیم بگیرم شما حق انتخاب رو از من گرفتید اجازه نده با زندگیت و اینده ات اینجوری بخاطر بهانه های بی جا بازی بشه بشین محترمانه باهاشون صحبت کن اگ قبول نکرد با یه بزرگتر که مادرت قبولش داره بگو تا باهاش صحبت کنه.                شاد و خوشبخت بشید

 

زن زندگی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۳:۵۰
Reply
۰۰
با سلام.

پیداست متاسفانه اطراف شما کسایی زندگی میکنن که ارزش و احترام تحصیلات رو درک نکردن حتی خاستگارهاتون هم فرق بین کسی که بخاطر ادامه تحصیلات ازدواج نکرده با کسی که بدلایل دیکه ازدواج نکرده رو نمیفهمن.پس بهتر که ازدواج با اینجور افراد صورت نگرفته.
متاسفانه این جور برخوردها تو جامعه وجود داره شما بهتره ذهنتون رو بهیچ عنوان درگیر نکنید. این جور اعتقادات ارزشمند نیستن واسه چیزای بی ارزش زندگیتونو به مخاطره نندازین و اسباب نگرانیه خودتون نباشید.
بهتره با یه ارامش خاطری که تا الان زندگیتون رو صرف هدف ارزشمندی کردید به ادامه تحصیلتون ادامه بدید .حتما یکی از اهدافتون اشتغال بیرون از منزل باشه تا کیس های بهتری واسه ازدواج بشما پیشنهاد بشه. امیدوارم خوشبخت و موفق باشید.

 

اختاپوس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۵:۱۴
Reply
۰۰
ببین دختره خوب هر چیزی با نذر و نیاز و توکل به خدا درست میشه درسته ولی واقع بین باش شما به خاطره مشکله دومادتون خب این تاثیر میذاره بلاخره بعد میگید حرفای مادرم

خب خواستگار یه چیزی نیس که مثلا چین تولید کنه یا از خارج از کشور وارد بشه خواستگار همون پسرایی هستن که دورواطرافتون هستن خب لابد شرایطه زندگیتون جوری نیست که پسرایی که دوس داری بشناسنت و بیان خواستگاری
به نظره من به تحصیلات زیاد گیر نده یه پسره پاک و مومن از همین خواستگارات انتخاب کن ان شاالله پیشرفت میکنید زندگیتون خوب میشه

 

وا چه خواهرااا

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۴۰
Reply
۰۰
اگه شمام میخواستی شوهری مثل خواهرت کنی که الان ۱۰ تا بچه داشتی

ناراحت نباش خدا همه چیزو میبینه و میشنوه
توسل به امام هادی کن
یه صلوات واسه ازدواج همه مجردا

 

سعید۷

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۱
Reply
۰۰
واقعا چه دور و زمونه بدی شده. این همه پسر مجرد دنبال یه خانمی مثل شما میگردن ولی اطرافشون نیست یکیش خودم، در حالی که در نزدیکیشون دخترهای خوبی وجود دارن که اونها با وجود شایستگیهای زیاد خواستگارهای خوبی ندارن و از یک سری آدمهای بی ملاحظه سرکوفت میشنون. کاش میشد ی جوری اینهارو باهم آشنا کرد.

 نقل از خسته ام من

 

ملیحه

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۰:۰۸
Reply
۰۰
عزیزم منم ۲۵ سالمه هم درد توام، مادرم عملا پدرم رو بابت مجرد بودنم در آورده، خانواده من به شدت با ازدواج مدرن مخالفن، خواستگارایی ام که تو فامیل و آشنا و در و همسایه پیدا می شن، واقعا در شان من نیستن، چون ما خانواده جنوب شهری هستیم و اطرافیانمون نه وضعیت مالی نه تحصیلات و نه عقاید و اخلاق درست و حسابی دارن، خواستگارای سنتی ام از بین همینا پیدا می شن دیگه، از بین اطرافیان و فامیل و همسایه ها، معلومه که نمی شه با اینا ازدواج کرد، باید تو محیط تحصیل یا کارت با کسی آشنا شی در شان خودت، من خواستگارای خوبی بین همکارام داشتم که به خاطر تعصب وحشتناک خانوادم بی دلیل ردشون کردم، اگه خانوادت سخت گیر نیستن بهتره به ازدواج سنتی زیاد امیدوار نباشی.

 

سوال کننده

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۲۴
Reply
۰۰

سعید ۶۵

لطفا از دید یه پسر به مشکل من نگاه نکنید. من که نمی تونم دوره بیافتم ببینم کدوم پسر قصد ازدواج داره یا نه. بعد از این که فهمیدم قصد ازدواج داره به نظر شما چی کار کنم؟

هر چند الآن پسرهایی رو می شناسم که مجردن و اونا هم بعضی هاشون یا خونواده هاشون منو می شناسن. اما من به عنوان یه دختر چی کار می تونم بکنم.

واسطه گری هم معنی نداره. خیلی ها هستن که منو می شناسن و پسر هم سراغ دارن اما از من حرفی نمی زنن.

 

سوال کننده

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۳۵
Reply
۰۰

خسته ام من

من هم از این مسأله خیلی ناراحتم. پسری که لیاقت منو داره نمی دونه که من وجود دارم، اون وقت آدمهایی که خیلی از من پایین تر هستن میان خواستگاری. درد این جاست که یه عیب های مسخره روی من می ذارن و میرن.

بعضی وقت ها به خدا میگم چرا من و پسرهای خوب رو با هم آشنا نمی کنی.

 

سوال کننده

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۰
Reply
۰۰

نفس

خدا رو شکر من یه شغل آبرومندانه دارم. شغلی که خیلی بهتر از کارگری توی کارخونه هست. البته بعد از ازدواج دیگه سر کار نمیرم.

خرجم هم خیلی وقته که از خونواده سوا شده.

این موضوع که پسرهای هم سن من میرن با دخترهایی که ده سال از خودشون کوچک تر هستن ازدواج می کنن منو خیلی ناراحت و نگران کرده.

 

سوال کننده

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۷
Reply
۰۰

اختاپوس

برای من تحصیلات زیاد مهم نیست. همین خواستگارهای داغونی که اومدن هم اونا منو پسند نکردن. اون هم به دلایلی که اگه بگم می خندین.

شما بگین شرایط زندگیم باید چه جوری باشه؟ من که کنج خونه ننشستم اما باز هم انگار کسی منو نمی بینه.

 

مهتاب

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۴
Reply
۰۰

امروز یه جا نوشته بود

(در عجبم از مردمانی که دنبال نیمه گمشده خود میگردنند درحالیکه خود را گم کرده اند و درپی یافتن خود نیستن از امام علی(ع))البته جمله بندیش زیاد یادم نیست ولی مفهمومش همینه

 

الی خانوم

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۵
Reply
۰۰
خانوم این ۳ مشکل شما رو منم دارم .بقیه هم دارن

کیسای با شرایط خوب اگه اهل دوستی باشن رو این دختر کاربلدا تور میکنن .

اونایی که خوبن و معتقد هم هستن سنتی و تو چارچوب غیر دوستی اقدام میکنن . خیلی دخترای خوب هستن که به اینا معرفی نمیشن چون دیده نمیشن توسط اون طور آدما

خاله و عمه و دوست و همسایه و …. مغز دختر دم بخت رو به جوش میارن با مدام حرف مفت زدن !!!( ببخشید البته). یه حرکت مفید هم ازشون سر نمیزنه !!

زیادن پسرایی که نیت سوء دارن با وجهه ی خیر مین جلو .

حالا باز اینا که خوبن

من جدیدن با هر کی صحبت و مشاوره میکنم در جواب همه ی موارد بالا , ییهو !!گزینه ی صیغه رو پیش میکشه !!!

یعنی چقدر شوت باید باشه کسی که نفهمه مسئله ی یه دختر تو این سن دیدن شدن برای ازدواج هست , نه اینکه تخلیه ی جنسی با هر آدمی که دم دست بود !!! تفاوت هست بین دختر جوان مجرد و مرد !!!

اول اینکه پوستت رو کلفت کن ! رک بگم دیگه

در ثانی سعی کن این افکار منفی رو یادآوری نکنی با خودت_ من امروز تصمیم گرفتم این کارو دیگه نکنم چون مغزت میپکه_ سعی کن ذهنت رو آزاد بزاری و افکار مثبت رو فقط اجازه بدی بیاد

راه های خوب کشف کن !! مثلا اگر دوست متاهل داری که شوهرش دوستای مجرد داره به شرایط شما بخورن از ایشون بخواه معرفیتون کنه !!! سعی کن تو معاشرت هات با کسایی گرم بگیری که دست به خیر باشن !!! باید دیده بشی . توسط آدم هم کفو خودت

برای تزدیکان دلسوز و قابل اعتمادت معیار هات رو بگو و بحث بنداز که خبر داشته باشن . شاید معرفی شدی مورد مناسبت پیدا شد

یه توصیه هم دارم , نمیدونم چقدر مناسب حال شما باشه : کیس هایی که خیلی فاصله دارن از ایده آل هات رو نپذیر برای آشنایی!!!! فقط یه دختر میفهمه یه کیس پایین تر از خودت ریجکتت کنه چه دردی داره !! قبولشون نکن !!!نزار همچین کسی عزت نفست رو پایمال کنه ! ببین تعداد کیس هات کم مبشه , کمتر میشه در واقع , ولی در عوض کمتر اذیت میشی !!! عزت نفست هم حفظ میشه

سعی کن ویترین خوبی داشته باشی . اول باید خوب دیده شی تا بعدن بشناسنت !!!

فقطم بحثم ظاهر و استایل نیست

گاهی مهارت های ارتباطی خیلی خیلی موثر تر از حتی ظاهر هستن برای دیده شدن و معرفی خوبی های خودت به بقیه

چند وقت پیش جایی مهمونی دعوت بودیم , جمع دخترانه ای بود .همه جوان . نزدیک ۲۰ نفر . یکی از دختر خانومای جمع تو یه بحث مذهبی شذوع کرد اظهار نظر کردن و بعد دیگه با احساس تمام از تجربیاتش و اعتقاداتش و خیلی رفتاراش و … میگفت … باور کن تنها کسی که تو اون مهمونی تو ذهنم مونده بعد یه ماه اونه !!! انقدر قشنگ خودشو نشون میداد که همه دیدگاه مثبتی بهش پیدا کردن و تو ذهن همه موند .

مهارت های ارتباطی. رو بالا ببر و ضمنن چک کن ببینی تصویری که بقیه از تو دارن چطور تصویری هست ؟! چطور میفهمن تو رو

پ ن : من خودم مدتیه تمرکزمو دارم معطوف کار و درس و ورزش و دوستام و … میکنم و ازدواجو از اولویت اوووول بودن در آوردم . فشار این شریط نامطلوب کمتر شده . خب تو این حال رفتار بهتریم میتونم داشنه باشم !

موفق باشی

 

الی خانوم

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۴
Reply
۰۰
یه نکته ی کلی ه دیگه که به نظرم میاد بگم ببین از خیلی خیلی دور به همه مسائل نگاه بکنیم؟ هیچ چیزی تو این دنیا نباید وجود داشته باشه برای نگرانی !!! دنیا انقدددددر بزرگه , انقدر پیچیده لس که با عقل هیچ انسانی هیچ موضوعی به اون قطعبت قابل پیش بینی نیست که تو بتوتی از وقوعش مطمئن باشی. چطور بابت چززی که مطمئن نیستی نگران میشی یا غصه میخوری ؟؟؟؟ مثلن نوشتی اینکه پسرلی همسن ما میرن سمت کوچیکتر از خودشون و این نگرانت میکنه من زیاد دیدم پسر های تو همین رنج سنی که تقریبا همسن گرفتن, نمونه ش پسر داییم که شب جمعه عقدش بود! بازم زیاد دیدم پسرهایی تو همین رنج سنی که بزرگتر از خوذشون گرفتن , نمونه اش نوه داییم که سه ماه پیش عروسیش بود نشین الکی برای خودت دلیل پیدا کن برای مضطرب و ناراحت شدنت ! خب؟؟

 

نیکا

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۷:۵۴
Reply
۰۰
عزیزم منم دوران مجردی همینجوری بودم و با این مسائل مشکل داشتم.مخصوصا وقتی دوست پسرمیگرفتم بدجوری تو ذوقم میخورد.و درمورد خاستگارام هم حالم بدمیشد بهشون فکر میکردم.ب نظر من دخترباید قبل بیست سالگی ازدواج کنه چون بالارفتن سن باعث مشکلات شخصیتی میشه و هم بخاطر آزار و اذیت بقیه عصبی و خسته ای و هم توقعاتت بالاتر رفته.یکم واقع بین باش و ملاکایی که دوسداری همسرت داشته باشه رو بنویس.بعد شروع کن به دعا و نماز.نمازحضرت علی رو سرچ کن یه دعایی داره بخون.خانوم عزیز پسرا دیگه زیربار ازدواج نمیرن چون یا معتادشدن یا مشکل اخلاقی و هوسباز شدن.گزینه ها کم شده.منم برات دعا میکنم که یه نامزد با اخلاق و باخانواده مثه من نصیبت شه

 

پرتو خورشیدی*متاهل*به سوال کننده

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۱۴
Reply
۰۰
عزیز دلم حتما بگو که قصد ازدواج داری

من موقعی که سرکار میرفتم همکارم بهم گفت نمیخوای درستو ادامه بدی؟
منم به شوخی برگشتم گفتم نه من بیشتر ازدواجیم اهل درس نیستم
گفت جدی؟ گفتم آره بابا درس چیه(حالا داشتم شوخی میکردما)
بعد یه بار مادرش پسر خواهرشو(پسرخاله ی همکارم) آورد که منو ببینه
یه بارم یکی دیگه از همکارام میخواست منو به پسر عموش معرفی کنه که اونم پسر خوبی بود
خلاصه از هر فرصتی استفاده کن برای اینکه بگی قصد ازدواج داری وقتی بدونن تصمیم جدی داری راحت تر مورد معرفی میکنن وقتی چیزی نمیگی دیگه باید چی بشه که بهت معرفی کنن
حتما حتما ابراز کن قصدو تصمیمت برای ازدواجو و بگو که چجور پسری میخوای و ملاکای اصلیتو هم بگو همه رو نگو که پر توقع جلوه کنی

 

مینو

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۵:۰۵
Reply
۰۰
یه سوال برام پیش اومد

چرا هیچ وقت هیچ آقا پسری نمیاد بگه من اهل دوستی نیستم دختر خوب هم بهم معرفی نمیشه !؟؟؟
پسرا دنبال ازدواج نیستن یام مشکلی ندارن تو کیس پیدا کردن ؟
چجوره ؟؟

 

به الی خانوم

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۴
Reply
۰۰
الی خانوم

چطور میشه مهارت ارتباطی رو تقویت کرد؟فک کنم برای من زیر صفره،خواهش میکنم راهنماییم کنید.

 

به الی خانوم

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۹:۴۴
Reply
۰۰
ببینید مهارت ارتباطی چیز عجیبی نیست . اکتسابی هم هست

یعنی با کار کردن رو خودت میتونی تقویتشون کنی . میتونی به اندازه ی کسی که بالاترین مهارت رو داره مهارت داشته باشی . چون خدا همه ی بنده هاشو یکسان خلق کرده !
سرچ بکنید مطلب زیاد پیدا میشه
ولی به نظر شخص خودم یه سری چیزا موثره
مثلن اعتماد. به نفس و احساس رضایت درونی از چیزی که هستیم
اعتماد به افراد مقابل و دوست داشتن آدما , منظورم ساده لوحی نیستا !
مطلب زیاد هست …. نمیدونم چی بگم
من خودم زیاد عالی نیستم تو این زمینه
خوب میشه یه نفر بیاد پست بزاره در این رابطه

 

میتی کُمان

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۲:۵۲
Reply
۰۰
با توجه به اینکه سنت ۲۶ سال هست اصلا واسه ازدواج دیر نشده.

از گفته هات پیداست که دختر باشخصیت و خوبی هستی.
واسه اینکه امکان ازدواجت بیشتر بشه  به این نکات توجه کن:
– سعی کن زیاد تو خونه نمونی،
– بیشتر تو جامعه حضور داشته باش،
– تو مراسم و مهمونیها شرکت کن،
– تو جشنها حتی تو عزاداریها حضور داشته باش،
– اگر میتونی تو بعضی از کلاسهای هنری،آموزشی ثبت نام کن،
– با پیدا کردن دوستان جدید سعی کن دایره ارتباطاتت رو وسیعتر کنی،
– ازاونجایی که از گفته هات برمیاد مذهبی هستی،پس حضور در مسجد و مراسم مذهبی رو – فراموش نکن،چه بسا اونجا مورد توجه مادر یا خواهر یه آقاپسر خوب قرار بگیری،
– چه اشکالی داره به دوستای نزدیکت بگو اگر مورد خوب سراغ دارن تو رو بهش معرفی کنن.
– افسرده و ناامید نباش،چون آقایون از چهره گرفته خوششون نمیاد،
– بگرد ببین چه استعداد بالقوه ای در وجودت هست که بتونی با تقویت اونا خودت رو به جامعه بیشتر معرفی کنی،مثلا استعداد نقاشی کردن، شعر سرودن و….
– درآخر یه خورده توقعاتت رو در مورد سطح مدرک خواستگار پایین تر بیار.الان تو دانشگاها ۶۵درصد خانمها حضور دارن و ۳۵درصد آقایون،طبیعتا بعضی خانما باید با آقایونی که مدرک پایینتری دارن ازدواج کنن.(اون زمانیکه بعضیا به به و چه چه میکردن که بععععله سطح سواد خانمها بیشتر از آقایونه، باید فکر این روزا هم میکردن. الانم که بعضیا به به و چه چه میکنن که بعععله باید فرصت اشتغال خانمها و آقایون برابر باشه ،باید فردا رو هم ببینن)
خلاصه اینکه همونجوری که اولش هم گفتم تو دختر متین و باشخصیتی هستی،امیدوارم و دعا میکنم یه خواستگار خوب واست پیدا بشه.

 

حجت

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۶
Reply
۰۰
اونا همه حسادت میکنن مطمئن باش
دسته‌ها
ازدواج عاشقانه

درخواست های دختران از پسران

درخواست های دختران از پسران

سوالات دختران از مردان در جلسه خواستگاری ,درخواست های دختران از مردان برای ازدواج ,درخواست های زنان از مردان در ازدواج

سلام

یه سوال داشتم از پسرا ، چرا وقتی میرید خواستگاری هر چی دختر میگه قبول میکنید

و حرفاشو اون موقع تایید میکنید یا سری تکون میدید به نشانه اینکه موافقید ،

جوری که دختر فکر میکنه هم فکر و هم عقیده هستید.

خب میتونید اگه جایی مخالف بودید نظرتون رو بگید که دخترم بفهمه با هم تفاهم ندارید،

ولی بعد از یک یا دو جلسه میرید و دیگه برنمی گردید، آدم نمیدونه موافق بودید ، مخالف بودید ،

اگه مخالف بودید پس چرا نظرات دختر رو تایید کردید، اصلا نمیدونه

برای چی اومدید، برای چی رفتید و هزار تا سوال تو ذهن آدم میاد.

اگه میشه اینو برام توضیح بدید.

ممنونم

نظرات (۹) – نمایش (۴۹۱) – بخش نوشتن نظر

 

دخمل (ع)

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۸
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
ببین عزیزم سر تکون دادن که نشونه تایید نیست.شما بدبرداشت کردی

البته اینجاشو باهات موافقم که گفتی خب میتونید اگه جایی مخالف بودید نظرتون رو بگید که دخترم بفهمه با هم تفاهم ندارید
یکی از دوستام میگفت وقتی با خواستگارش. الان شده شوهرش. داشتن حرف میزدن پسره تمام حرفای دوستمو تایید کرده و نظر خودشو نمیگفته اما بعد ازدواج اصلا حرفای دوستمو قبول نداره. اینو گفتم ک ب تاییدشون دل خوش نکنی

 

بنده شرم سار خدا

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۴
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
چون تکلیفمون با خدمون هم معلوم نیست

 

هانی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۹:۵۶
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
بعید میدونم همه آدما اینطوری باشن.

اگه اکثر خواستگارای شما چنین رفتاری دارن روی حرفایی که میزنید بیشتر فکر کنید شاید چیزایی میگید که کلا ناامید میشن و ترجیح میدن سکوت کنن. یا خیلی صحبت میکنید و اجازه اظهار نظر بهشون نمیدید

 

مهران

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۰:۱۳
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
حالا شما اینو واسه پسرا گفتین منم یه خاطره در مورد دخترا بگم من یه بار رفتم خواستگاری دختره گفت من به شما جواب مثبت میدم ۳ روز بعد مامانش زنگ زد گفت جواب ما منفیه ملت مشخص نیست با خودشون چند چندن

 

نفس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۱:۲۸
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
فک کنم همون اول وقتی پسر ظاهردخترو نپسندید و یا از خانوادش خوشش نیومد چون نمیتونه از دم در برگرده بالاجبار میاد دو کلمه حرف میزنه و میشنوه که مثلا احترام داری کنه. بعدم میره و دیگه نمیاد. ولی وقتی از ظاهر دختر وخانوادش و طرز برخوردشون خوشش اومد اونوقت یکم بیشتر به حرفای دخترگوش میده و ابراز عقیده میکنه وهرجورهست دخترو راضی میکنه. البته یه چیزم ممکنه که کلا پسره قصدش ازدواج نباشه وخانوادش مجبورش کرده باشن بیاد خواستگاری. یاهم دلش جای دیگه باشه.

 

lida

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۶
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
منم وقتی یکی زیادی حاشیه میره و حرف میزنه حوصلم سر میره سر تکون میدم..همیشه ک سر تکون دادن نشونه موافقت نیس

 

فرناز

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۳۲
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
عزیزم بین اشنایی با خواستگاری فرق هست..

شما احتمالا قبل پدرتون با پسر حرف میزنید.

پسری که برای اشنایی با شما میاد اگه اول پدرتون یه صحبتی باشون داشته باشن.. بعد شما با هم اشنا بشید قضیه جدی تر محسوب میشه.. ولی احتمالا شما خودتون مستقیم با پسر حرف میزنید که بی هیچ حرفی طرف میره..و شما متوجه نمیشید چرا..

البته ملت چون پول ندارن و سنشون رفته بالا الکی محض دل خوش کنک اینور اونور میرن خواستگاری .. والا خودشونم نمیدونن دارن چیکار میکنن..

شما خودتو تو دام اینا ننداز

 

یه دختر

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۳
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
واقعا پسرا و خانواده هاشون که میان برای خواستگاری و تکلیفشون با خودشون معلوم نیست ان شالله در برزخ بلاتکلیفی سرگردون بمونن تا این قدر ذهن دختر و خانوادشو بی خودی مشغول نکنن

 

رضا

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۲۲:۵۶
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
معمولا آدما به روی آدم خیلی  خوبن
دسته‌ها
ترک استمنا ترک خودارضایی درمان خودارضایی راه ترک خودارضایی

خودارضایی زنان بعد از ازدواج

خودارضایی زنان بعد از ازدواج

استمنا بعد از ازدواج , استمنا بانوان در ازدواج ,استمنا در اوایل ازدواج ,خودارضایی زنان بخاطر مردان ,استشها زنان بعد از ازدواج
سلام

خب راستش نمیدونم از کجا باید شروع کنم.

الان مدتیه که تو این سایت راجع به نوع روابط جنسی همسران و تنوع نیازهاشون بحث میشه.

هر کدوم از دو جنس مونث و مذکر گله از طرف مقابل داره .

بعضی اقایون در صورت عدم تامین جنسی و کمبود ان از طرف همسر بدون ملاحظه

و تفکر بحث صیغه رو پیش میکشن و هزاران دلیل شرعی و…..

برای دفع شهوتشون میارن که جای خود داره.

پس چرا وقتی زنی از طرف همسرش کمبود جدی

به لحاظ جنسی داره و به خودارضایی رو میاره رو درک نمی کنیم.

چرا همیشه تامین نشدن جنسی زنان رو به گردن دوران مجردیشون

و خ ا میندازین .باور کنین یه دختر تقریبا ۹۰ درصد حس جنسیش در دوران مجردی خاموشه

وقتی شوهر میکنه تمام ۱۰۰ درصد غریزه جنسبش بیدار میشه و اگه

از طرف همسرش که مسبب این بیداری جنسیه تامین نشه دست به خ ا میزنه .

اون خانمی که اومد پست گذاشت پسرم ۱ سال ۵ ماهم مبتلا به خ ا رو

فقط کسی میتونه درک کنi که در موقعیت اون خانم بوده.

اقایون متاهل عزیز زن در دوران بارداری ( در برخی موارد )

خیلی شدید تشنه رابطه اس خواهشا درک کنید و نذارید کارش

به خ ا برسه بعد بیاید سرزkش کنید برو توبه کن .

برید به همجنساتون متذکر بشید مسبب گناه خ ا زنان

بعد ازدواج و مخصوصا دوران بارداری اونا هستن

نظرات (۴۱) – نمایش (۲۴۷۰) – بخش نوشتن نظر

 

نوعروس

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۲:۱۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
اره واقعا اینطوریه ، این همون مشکلیه که من ازش رنج میبرم . خیلى دختر گرم مزاجی هستم و یک سال و نیم عقد بودم و شهریور ماه بعد از جشن عروسی رفتیم زیر یه سقف . میدونید خیلی دلم گرفته ، تو دوران عقد یک بارم همسرم نتونست منو ارضا کنه و همش تحت هر شرایطی خودشو اراضا میکرد باهام تو ماشین ، سریع تو اتاقش ، به حدی که حتی براش مهم نبود و مایعی که ازش خارج میشد رو روی لباسام میریخت . هر بار اعتراض میکردم میگفت وقت نشد وگرنه من متخصص سکسولوژی م ، و یه جوری اراضات میکنم که ….؟ کلی تعریف میکرد وایسا بریم زیر یه سقف ….

حالا ازدواج کردیم و رفتیم خونه خودمون شب زفاف ( اعتقاد داشت اول باید یه بار ارضا شه تا نعوذش رو از دست نده و بعد از اینکه ارضا شد کارشو کرد و خوابید ، خیلی هم ضعیف و بیحاله ) و خون ریزی داشتم یه هفته و پریودم شدم ، اصلا بلد نیست و ادعاشم هم در حد لالیگاس . نمیدونم چه گناهی کردم همچین شوهری نصیبم شد . خیلی مرد خوبیه و با شخصیته ، نون حلال میاره تو خونمون ، منم دختر جذاب و شیتون و زیبایی هستم و یه کم تازگیا صورتم جوش میزنه و یه کم پوستم افت کرده ، خجالت میکشم برم دانشگاه بهم بکن ازدواج کردی زشت شدی ( اخه ناراحتم و غصه میخورم ، تو دوران عقدم خیلی غصه خوردم )
بغض

 

سعید۷

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۲:۱۹
Reply
فاقد بازخورد
۰۰

این مواردی که گفتی در مقابل تحریک زنها و دخترها در خیابونها دانشگاه ها ووو … با پسرها مجرد  میکنند چیزی به حساب نمیاد.!!!!

مثل  عقب افتادن قسط وام یه فرد  شهروند عادی در مقابل اختلاس میلیاردی می مونه! که برای ا اولی حتما اخطار و زندان داره ولی برای دومی میگن اینقد کش ندید!!!!

مخصوصا که الان یه دختر به سادگی و بدون کمترین حجب و حیا با پسرها دست میده توی مکانهای عمومی  و وووو

همه ما خوب میدونیم که اگه دختر محل نزاره پسره سر خرشو کج میکنه ولی متاسفانه حیا که بیشتر در نهاد یه زن هست بشدت گم شده

البته منکر شهوت رانی مردها و راضی نبودن به حقشون نیستم  ولی بازم زن پاشنه اشیل این فتنه هاست!

نمونه ش پدر گرامی ما هی به حوا خانم گفت نخور نخور عزیر دل بردار! دوندون روی جیگر بزار!

حوا  خانم گول خورد و ما را به خاک سیاه نشوند!

 

مصطفی

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۹
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
کاری به مقصر نداریم

گیریم مقصر آقا باشه ولی باز این توجیه خوبی برای این گناه بزرگ نیست

 

نمی دونم.

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
چرا با شوهرت صحبت نمی کنی شاید فکر میکنه برا تو و بچه ضرر داره. همه که عالم دهر بدنیا نمییان.

 

ابراهیم

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۹
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
(من اینجوری‌م فرداروز فکر نکنید هر کی ۲۳ به بالا داره یعنی مشکلی داره‌هااااااااا.نه. من اینجوریم نه دیگران.)

من در سن ۲۳ احساس ضعف می‌کنم.چون جوان‌تر که بودم این حس جنسی لحظه‌ای منو تنها نمی‌گذاشت.مخصوصا در سن ۱۷ تا ۲۰ یا ۲۱. اما شما بودید چه می‌کردید؟؟

خانم‌ها تا زمانی که خودشون سمت برنامه‌های جنسی(رومان خوندن- تصویر- فیلم- داستان عاشقانه و…)نرن، نیازشون روشن نمی‌شه اما پسرا اینجور نیستن.

مثلا توی دوران جنگ زیرآتش دشمن جوانان جنوب می‌شدن. ببینید جایی که ممکن هر لحظه آدم بمیره و شهید بشه.جایی که تحریک جنسی در محیط نیست(در بیابون)، غذاهاشم که مثل الآن محرک نبودن. همه هم یک تقوای مناسبی هم داشتن اما این اتفاق براشون می‌افتاده.

شما در نظر بگیرید من هر روز صبح که بیدار می‌شم باید بی‌خیال نیازم بشم. خودمو درگیر مسائل کنم تا شاید بتونم خودمو فراموش کنم.الآن حتی وقتی پیاده راه میرم مشکلات زندگی در فکرم بیرون نمی‌ره. اون انتخاب بین دو گزینه‌ی زندگی همیشه توی فکرمه. و خود همین کار باعث کاهش میشه(کلا باید ازدواج کنی والا تمام راه‌های دیگه مشکلات ایجاد می‌کنه توی آینده.فقط فقط رابطه‌ی جنسی در چهارچوب دینی راه‌حل ممکن هست.)

من در این سن اگر تمایل به ازدواج دارم بابت نیاز جنسی دیگه نیست اما ای کاش بود شور این نیاز در من. واقعا احساس خلع و نقص می‌کنم. ای کاش یکی مارو با همین نیاز در همون سن می‌پذیرفت. اینجوری زندگی شیرین‌تر بود.

الآن اگر تمایلم برای بهتر شدن و تشکیل خانواده و تکامل نبود سمت ازدواج نمی‌رفتم.

مگه سرم درد می‌کنه.

##یکی از دوستام هر وقت میبینیمش داره از سختی مجردی و هر روز به جدول زدن می‌گه.مثلا میگه من می‌ترسم صبح بیاربشم و دوباره بخوابم. یا …..(بی‌خیال فردا سوء استفاده می‌کنید.)

من بهش حسودیم میشه و حسرت گذشته‌ی خودمو می‌خورم که چه جسی داشتم و چی شد آخر.

لطفا به مردها هم از این نگاه، نگاهی کنید.

 

مجید ۹۴

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۴
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
چشم سوال کننده عزیز ما به هم نوعان خودمون این مسئله رو متذکر میشیم.

فقط شما هم لطف کنین به هم نوعان خودتون متذکر بشین که دختران عامل خ.ا پسرها در دوران مجردی و انحرافات جنسی و تنوع طلب شدنشون و سخت شدن شرایط ازدواج هستن که بعدا دودش تو چشم خودشون هم میره…!!(نمیدونین این تیپ و قیافه ها چه پدری از پسرها درمیاره. شما هم هیچوقت نمیتونین این مسئله رو درک کنین به معنای واقعی کلمه نمیتونین)
من الله توفیق

 

صبا

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۴
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به قول مامانم اول مشکلتو بگو بعد اگه حل نشد اونوقت ناراحت شو مردم که نمیدونن تو فکر تو چی میگذره

حالا این نقل قولو برا چی گفتم؟ ما خانومنا وقتی نارضایتی جنسی داریم ۹۰ درصد چیزی بروز نمیدیم
اما اقایون میگن نشد سریع صیغه
امنا خانوما میخوان با رفتارشون نشون بدن نارضایتیشون رو
اما حقیقت الینکه اقایون تا مستقیم تو روشوم نگین نمیفهمن
و از اونجا که خیلی به خودشون مطمعنن بهش فکرم نمیکنن
پس شما هم مثل مردا بگید بعد اگه حل نشد ناراخت باشید

 

نفس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۱:۱۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
 فک می کنم این مسئله جنسی خیلی خیلی برا همه عادی شده و همه چه زن وچه مرد فک میکنند دقیقا مثل تشنگی میمونه وحتما باید برطرف بشه.وگرنه ازتشنگی میمیره. آخه عزیزان من چرا به این پست ترین غریزه اونقدر بها میدید که افسارنفستون رو دست گرفته و هروقت وهرجا خواست میکشونه شمارو.آقایون اگه شاغل باشن.دائم درحال تلاش وکسب علم باشن واوقات فراغت کمتری داشته باشندویکم به قرآن خوندن ونمازاول وقت اهمیت بدند،خانم ها اگه یکم بیشتر به مسائل خونه داری وکسب علم وفرهنگ حتی ازطریق تی وی بپردازند.قرآن بخونند ونمازاول وقت و حتی نماز مستحبی، دیگه اینقدر شهوانی نمیشن. چطور مرداو زنای قدیم همه زندگیشون به کار ومشغله میگذشت که حتی برا همخوابی باهمسرشون به زوروقت داشتند ولی الان اینطور شده؟ آقایون و خانوما بیکار لم میدن توخونه وبا دیدن فیلمای ماهواره واینترنت تحریک میشن وحالا یکی بیاد به داد برسه که ای باباااااا طرف شهوتی شده اگه ارضا نشه افسردگی میگیره .بدویید همه کمکش کنید. آخه بدا به حال اون زنی که بچه معصوم توشکم داره وبه جااینکه ازاون بچه و ازخداخجالت بکشه به فکر شهوت میفته. یعنی اینقدر هیچی برا سرگرم کردن خودتون پیدا نمی کنید تا از فکرشهوت خارج شید. حتما باید یجوری تخلیه شید و بعدم گناهو بندازید گردن والدین که برا ازدواجتون کاری نمی کنند،گردن دولت که فرصت شغلی براتون کمه برا ازدواج و بدتر ازاینا متأهلی که گناشو بندازه کردن همسرش که خوب ارضام نمیکنه!! آقا بگه خانمم بارداره من اگه ارضا نشم میمیرم پس برم سراغ خ.ا و یا صیغه. خانم هم بگه آقام مقصره که منو ارضا نمیکنه پس منم خ.ا کنم. جامعه داره به کجا میره؟چی داره مهم میشه وچی اهمیتشو از دست داده؟غیرت ومردونگی کو؟ جنم کار کو؟ وفاداری واعتماد کجاست؟تربیت یه بچه سالم وصالح دیگه مهم هست؟ ؟ یا فقط شهوترانی مد شده؟ یاعشق وشکست عشقی مد شده؟

 

من م

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۲۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
نفس جان شما فک کنم مجردی واطلاعاتتم درین خصوص کمه حرفای شما  درمواقع عادی شاید درست باشه اما درمورد زن باردار تعادل هورمونها بهم میریزه و وضع فرق میکنه ونوع خواسته اش بیشتر تابع شرایط فیزیکی بوجود اومده اس واون خواسته حیوانی که شما فک میکنی نیس اگه ازدواج کرده ای میتونی از  شخصی که مسنه وباهاش راحتی یه مادر بزرگی یاکسیکه مسنه سوال کنی بهت میگن.

 

من م

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۲۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
نفس جان شما فک کنم مجردی واطلاعاتتم درین خصوص کمه حرفای شما  درمواقع عادی شاید درست باشه اما درمورد زن باردار تعادل هورمونها بهم میریزه و وضع فرق میکنه ونوع خواسته اش بیشتر تابع شرایط فیزیکی بوجود اومده اس واون خواسته حیوانی که شما فک میکنی نیس اگه ازدواج کرده ای میتونی از  شخصی که مسنه وباهاش راحتی یه مادر بزرگی یاکسیکه مسنه سوال کنی بهت میگن.

 

سوال کننده

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۳۱
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
  به نمیدونم……من مشکلی ندارم فقط خواستم  از رنجی که زنان از عدم تامین جنسی میکشن حرف زده باشم از رنجی که موقع بارداری بسیار بسیار شکنجه کننده اس وفقط اونایی  میتونن درک کنند که دچارش بودند

 

سوال کننده

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۵۲
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به نوعروس

عزیزم سعی کنین حتما مشکلتون رو حل کنین اگه به همین صورت ادامه بدین دچار اسیب جدی بلحاظ روان میشین بیشتر زنان ما وقتی مرد زودانزال یا سرد دارن واز نظر جنسی ارضا نمیشن بعد یه مدت افسردگی رو تجربه میکنن وپس از اون از گرم مزاجی خارج میشن وبسیار سرد میشن.
به نفس
این غریزه بقول شما حیوانی رو خدا در نهاد بشر قرار داده همینطور که  بیش ازحد نباید بهش بهابدیم نمیتونیم در عین اینکه همسر داریم بهش بی توجه باشیم اگه انقدر پست وحیوانی بود خدای دانا اون رو تو نهاد بشر نمیذاشت.حرف شما زمانی درسته که مجرد باشی وامکان ازدواج فراهم نباشه نه در عین متاهل بودن با مجردها فرقی نداشته باشی مثل ادم گرسنه ای که غذای لذیذ جلوشه وبنا به دلایلی از خوردنش محرومه وادم گرسنه ای که اون غذا رو نداره ونمیبینه که هوس کنه

 

عروس خلیج فارس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۵۳
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
خانم نفس سلام

مگه شما به تشنگی فکر میکنید و تشنه میشین؟
مگه همیشه به گرسنگی فکر میکنین و گرسنه میشین؟
نیاز جنسی هم احتیاجی به فکرکردن نداره.خودبخود میاد سراغ آدم.
مخصوصا اگه ازدواجم کرده باشی و رابطه هات موفق بوده باشه دیگه نیازت بیشترم میشه.
تا حدی میشه خودش رو آدم مشغول کنه اما وقتی آدم نیازش رو حس میکنه و شوهرش هم جلوش باشه دیگه کنترل کردن چه معنایی میده؟
اصلا میشه کنترلش کرد؟محاله

 

پسر عذب

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۵۵
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
من همین الان تذکر دادم شما هم به همجنسات تذکر بده که خیابون اتاق خوابشون نیست و فضای جامعه رو شهوت الود نکنن راه های بهتری برای نشون دادن عقده هاشون دارن که کسی که نمیخاد ببینه نببینه البته بعضی هاشون !  الان وضع خیابان ها از فیلم های غیراخلاقی بدتره 🙁  اینقدرم زیاده که بالاخره یه چندتایی سهوا به چشمت میاد و بعد داستان میشه :(((

 

New moon

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۷:۵۵
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
 نفس جان ترمز

شما سرد مزاجی یا نفست از جای گرم درمیاد برای بقیه تز صادر نکن…

 

به نفس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۸:۳۱
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
***  ****** *** *****

صبر داشته باش شب دراز است و قلندر بیدار نوبته شما هم میرسه بیای بگی آی وای چکار کنم

آره این حرفار و همه بلدن بزنن فک میکنی خوده اونایی که الان گیر کردن تو این مشکلات قبلا عقلشون نمیرسیده به این حرفا!

 

به نفس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۸:۴۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
از یه خانوم بعیده همچین حرفایی

وقتی بینه زن و شوهر رابطه جنسی کمرنگ بشه صمیمیت خش برمیداری چی میگی شما رابطه حیوانی و شهوترانی!
احتماله زیاد هنوز مجردی از هیچجا خبر نداری
رابطه جنسیه زن و شوهر شهوترانی نیست چسبه رابطه س چسبه زندگیه
خیلی مهمه فک میکنی زنی که میره خودارضایی میکنه فقط تو فکرش اینه این چرا نمیاد منو ارضا کنه ! نخیر اینجوری نیست اون زن از تو نابود میشه فک میکنه دیگه دوسش نداره شوهرش زنا رابطه جنسی براشون یه بخش از رابطه عاطفیشونه نه شهوترانی
شما هم به جای نوشتنه تومار درباره چیزایی که ازش اطلاعی نداری بهتره بپرسی و مطالعه کنی تا اطلاعاتت بره بالا به رابطه جنسی زن و شوهرم نگی شهوترانی یا رابطه حیوانی

 

ساره…

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۹:۲۲
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
حیفه نخونید بخصوص آقایون:

شرم نامه یک مرد ایرانی
اﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺭا “ﺁﻗﺎی پروفسور قاسمی” در صفحۀ ” ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻫﺎﯼ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ” ﻧﻮﺷﺘﻪ اند :
ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ی ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ…
ﯾﮏ ﺷﺮﻡ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ…
ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺗﺮﺳﺖ …
ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪﻡ که :
” ﭘﺴﺮﺍ ﺷﯿﺮﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺸﯿﺮﻥ
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻣﻮﺷﻦ ﻣﺜﻞ ﺧﺮﮔﻮﺷﻦ “
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﻔﺖ ﻧﻪ ﺍﯾﻨ ﻄﻮﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﮔﻔﺘﻢ :
ﮐﻪ ” ﻟﺒﺎﺳﺖ ﺭﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﻦ ﯾﺎ ﺁﺭﺍﯾﺸﺖ ﺭﻭ ﮐﻢ ﮐﻦ ” !
ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻧﮕﻔﺖ : ﺗﻮ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻧﮑﻦو ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﮔﯿﺮ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﻧﯽ ؟
پدﺭﻡ ﻧﮕﻔﺖ : ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﻭ ﮔﻤﺸﻮ ﻭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﺱ
و ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺣﻤﺎﯾﺘﻢ ﮐﺮﺩ !
ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﮔﻔﺖ :
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﻗﺖ ﺷﺐ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﺭ حالی کهﺳﺎﻋﺖ ۸ ﺷﺐ ﺑﻮﺩ
ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺳﺎﻋﺖ ۲ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﻣﺪﻡ
ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽﮔﻔﺖ ؟ !
چرﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﺤﺜﻢ می شد
ماﺩﺭﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ : به ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺑﯽ ﺣﺮﻣﺘﯽ ﻧﮑﻦ !
ﻭﻟﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﻔﺖ ﮐﻪ
ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﺑﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﯽ ﻧﮑﻦ
ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﻨﺎﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ،
ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺧﺎﻟﻪﺍﻡ ﯾﺎ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ :
ﺣﺎﻻ ﺷﻮﻫﺮﺕ ﯾﮏ ﺳﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﺯﺩه ! ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ !
ﻭ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ می توانم ﺑﺰﻧﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﺮ !
و ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﯿﻒ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺸﺖ ؟
ﺁن هم ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﻦ !
ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ،
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺩﺵ (ﻣﺎﺩﺭﻡ) ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺰﻧﺪ
ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ هم ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﺑﺰﻧﺪ ؟!
ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﺑﺮﻭﻡ ؟
و ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮﺍﻇﺒﺶ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺎﮎ ﺑﺎﺷﻢ !
ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻋﺎﻣﻞ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺩﯾﮑﺘﺎﺗﻮﺭﯾﻬﺎﯼ ﭘﺪﺭﻡ
ﻭ ﭼﺮﺍ ﺁن گونه ﻣﺴﺦ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ؟ !
ﻣﮕﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩه
ﺷﺎﯾﺪ هم ﺣﺴﻮﺩﯼ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺩﺧﺘﺮﺵ
ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺧﻮﺩﺵ (ﻣﺎﺩﺭﻡ) ﺭﺍ ﺑﻪﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ !
ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺑﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﺯﻭﺭ ﺑﮕﻮﯾﻢ !
ﮐﺘﮏ ﺑﺰﻧﻢ !
ﻣﯽﺗﻮاﻧﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺵ ﯾﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﺎﺵ !
ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ ! ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺣﻖ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ‌ﺍﺵ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ …!
ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺩﺭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﺮﺍ (ﻣﺮﺩ) ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ ؟
ﮔﻔﺖ : “ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﮑﻨﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﺵ ﺣﺮﻑ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﺋﯽ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺕ ﺯﺩﻩ ﻣﯽﺷﻪ”
ﻭ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ مردم ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ …
ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﻼ ﯾﮏ ﺯﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ !
و ﺣﺘﯽ ﻧﻘﺸﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺯ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻧﯽ، ﻧﺼﻒ ﺯﻥ ﻭ ﻧﺼﻒﮔﺮﺑﻪ
و ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺯﻥ ﮔﺮﺑﻪ ﺻﻔﺖ ﺍﺳﺖ !
و ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ که دو ﺯﻥ می توانند ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻗﺎﺿﯽ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩ “ﯾﮑﯽ” ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ !
و ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻋﻘﻠﺶ ﻧﺼﻒ ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ …!
ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﮐﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ …
ولی ﻣﻦ می توانم ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﮑﻨﻢ ﻭ ﮐﺮﺩﻡ !
ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻗﺎﺿﯽ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ می گفت:
ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﺮﺩﯼ ؟!
و ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺧﻮﺩ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻣﯽﺷﻮﺩ !
ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺑﯿﻨﺶ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ “ﺑﯿﻨﺶ” ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﻮﯼ ﺯﻥ ﺍﺷﻌﻪﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﻦ !
در ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ
ﺁﻏﺎﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺍﺯ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ !
ﺩﺭ ﻣﺬﻫﺐ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﮐﻪ
ﺣﻮّﺍ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﮔﻮﻝ ﺯﺩ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﯿﻮﻩ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻡ ﺑﺨﺎﻃﺮ “ﺍﻭ” !
ﻭ ﺗﻮ ﺍﯼ “ﺯﻧﯽ” ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ می خوانی
بر ﻣﻦ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﺭﺩﻩ ﻣﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺰ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﻡ …
قرباﻧﯽ ﺟﻬﻞ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﺪﯾﺪﻣﺖ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﻓﺘﯽ
ﻭ ﺯﺷﺖﺗﺮﯾﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻣﺘﻠﮏ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺷﻨﯿﺪﯼ …
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ
ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ
نگاه ﻫﯿﺰ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻩ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺩ ﺍﺯ ﻻﯼ ﻣﻮﻫﺎﯾﺖ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﻦ بر ﺑﺎﺩ ﺭﻭﺩ
مرا ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺳﻮﺯﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺗﯽ ﺷﺮﺕ،
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺷﺮﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺭﺩ ﺷﺪﻡ،
آﺭﯼ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺩ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﯿﻨﺪﯾﺸﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ “ﺗﻮ”
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺤﻤﻞ می کنی ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺎ ﺭا …
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻈﺎﻟﻤﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﻦ “ﻣﺮﺩ” ﺑﺮ ﺗﻮ “ﺍﯼ ﺯﻥ” ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨش
به ﺍﻣﯿﺪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﮐﻦ ﺷﺪﻥ ﺟﻬﻞ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻭ ﺳﻨت هﺎﯼ ﻏﻠﻂ…وایجادفرهنگ خود کنترلی به جای دگرکنترلی…!
“بنام عشق وانسانیت”
در جواب آقایونی ک زنان را عامل گناه خود میبینند

 

به سعید ۷

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۹
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
ببخشید برادر بهتره اطلاعاتتون رو بالا ببرید خدا فرموده هر دو خوردند نه اینکه اول یا فقط حوا خورد

 

به نوعروس

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۳
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
چقد ناراحت شدم.بعضی از مردا واقعا ……

میخواستم یه راه حل بگم .بعد با خودم گفتم نکنه با این حرفی که میزنم زندگیشون بدتر بشه
فقط امیدوارم همه چی خوب بشه

 

پسر۵۲

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
گناه خود  ارضایی پسران مجرد بر گردن کیه؟

 

به ساره….

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۷
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
وااای چقد خوشم اومد .تمام حرفایی بود که من به والدینم  میگم با توجه با رفتارهاشون نسبت به منو داداشم

و اما جواب اونا اینقد نگو چرا من اینجوری چرا اون اینجوری که میزنم تو دهنت
 بخدا همین حرفا و رفتارا باعث شده همه پررو بشن و بگن عامل تمام فسادا زنها هستن.مردا هم حتما برگ چغندر بودن
حیف برگ چغندر لااقل یه خاصیتی داره اما مردا که ….

 

……

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۵
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
حالا دوره حاملگی خوبه… شوهر من وقتی که حامله بودم از سه ماهگی به بهانه اینکه ممکنه برای بچه ضرر داشته باشه از رابطه دست کشید و تا ۶ ماه بعد از به دنیا اومدن بچه هم رابطه که خوبه حتی یک بوس و یا نوازش هم نکرد… حتی روزی بچه بدنیا اومد… بعدا فهمیدم تو این مدت با دختری که در دفترش رفت و آمد می کرد رابطه داشته و تا دو سالگی پسرم هم ادامه داد رابطه اش را با اون زن… نیاز جنسی، ناآرامی بچه، افسردگی بعد از زایمان، فهمیدن خیانت شوهر و عدم دفع نیازهای عاطفی چنان بلایی سر من آورد که منی که در دوران مجردی هیچوقت خ.ا. نکرده بودم بعد از ۷ سال زندگی مشترک، دست به این کار زدم… وقتی به اون زمان فکر می کنم که چه روزهای سختی را گذراندم و چقدر نیاز داشتم و چون اون می رفت و با یکی دیکه نیازشون تامین می کرد و من می سوختم و هیچی نمی تونستم بگم، فکر میکنم کار من گناه نبوده… تازه بعدش هم با پرویی تو چشمم نگاه کرد که زن دوم و صیغه و … حق مرده… ای لعنت به این حق… من بیچاره باید گناه کبیره کنم چون شوهرم که وظیفه اصلیش این بوده ولی اون نه تنها گناه نکرده ثواب هم داشته…. خلاصه سئوال کننده عزیز درست می گی و حق را بهت میدم… حالا هرکی مثل نفس که نفسش از جای گرم بلند میشه هرچی بخواد بگه…

 

نفس

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۱:۵۱
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
دوستان من نگفتم غریزه حیوانی. گفتم پست ترین غریزه. خودم واقفم که شایدنود درصد طلاقا رو ریشه یابی کنی میرسی به این مسئله زناشویی. نبودرابطه یا نرمال نبودنش سبب دلسردشدن زوجین میشه وبعد اختلافات دیگه دامن میخوره وطلاق. برای متأهلین به قول شما رابطه چسب زندگی هست. من خودم متأهلم وباهمسرم هردوگرمیم. ولی منم دوران بارداری رو گذروندم. والا تنها حسی که تواون دوران داشتم استرس شدید بود که یوقت خدای نکرده بچه ام ناصالح ومعیوب نباشه. همیشه به درگاه خدا دعا میکردم بچه ام سالم باشه وازفکراین موجود کوچولو توشکمم اصلا شهوت به سراغم نیومد.حتی همسرمو ارضامیکردم ولی خودم ارضانمیشدم.بعداز زایمان یکباره شهوتم کهکشانی بالارفت.ولی همسرم منواز رابطه دریغ کردبنا به شرایطی که بود (شخص سومی که برای کمک به مااومده بود.) خیلی دلگیروغمگین شدم.به قول شما ازنظرعاطفی واحساسی داغون شدم ولی هرگز هرگز به خودم اجازه ندادم خ.ا کنم. باشوهرم قهرکردم ومدتهابی محلی میکردم چون غرورمم شکسته بود. ولی تحمل کردم.میدونید… خدا طلاق رو بدترین حلال قرارداده.ولی حلاله.اما خ.ا حکم زنا داره که بدترین حرام نزدخداست. حرف من اینه که کاش مجردا خودشونوکنترل میکردند واین میلوسرکوب میکردند تاوقتش به‌صورت شرعی ودرچارچوب خانواده انجام بشه.کارای مهمتری هم هست که بشه باش سرگرم شد.متأهلا هم اگه به مشکل خوردندآخه چراخ.ا کمی صبر وتحمل لازمه. واگه حل نشد طلاق. خ.ا درظاهر مشکلو حل میکنه ولی همه محبت واعتمادبین زنو شوهر ازبین میره. اختلافات بدتری ایجادمیشه که ریشه عاطفی داره. حتی اگه شده یکسال ازعمرشصت هفتادسالتونو بذارید برا ترک خ.ا .یا روابط با همسرتون خوب میشه یا اگه نشد طلاق .مجردا هم فقط یکسال ترک کنند.قسم میخورم خداتو امر ازدواجشون گشایش ایجادمیکنه.

 

فاطمه خانوم

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۲:۱۶
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
در پاسخ خانوم ساره..

متنی که نوشتید بسیار پوچ و بی معنی بود. نه اینکه بعضی افراد اینطور نیستند..نه

اما همه ی خانواده ها هم به این شکل رفتار نمیکنند. مطلب شما چیزی جز اغراق و حرافی های دشمنانه نیست… متأسفم

 

سوال کننده

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به……

باخوندت حرفهاتون خیلی متاسف شدم. حرفهای شما حرفهای نگفته خیلی از زنهای کشور ماست .حرفهایی که زنان ما در هیچ برهه زمانی جرئت گفتنش رو به هیچ کس حتی(همسرشون)نداشتند .این هم به خاطر شرم بیش از حد زن ایرانی بوده وهست. وهم به این خاطر که مبادا متهم به زیاده خواهی جنسی بشه .همیشه نیاز جنسی منحصر به مرد بوده و زن  وسیله رفع شهوت مرد بوده.امیدوارم روزی  برسه که هیچ مردی به خودش اجازه نده که این حق رو مختص خودش بدونه وبرای حقوق جنسی زنش هم ارزش قائل باشه

 

سوال کننده

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۱
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به……

باخوندت حرفهاتون خیلی متاسف شدم. حرفهای شما حرفهای نگفته خیلی از زنهای کشور ماست .حرفهایی که زنان ما در هیچ برهه زمانی جرئت گفتنش رو به هیچ کس حتی(همسرشون)نداشتند .این هم به خاطر شرم بیش از حد زن ایرانی بوده وهست. وهم به این خاطر که مبادا متهم به زیاده خواهی جنسی بشه .همیشه نیاز جنسی منحصر به مرد بوده و زن  وسیله رفع شهوت مرد بوده.امیدوارم روزی  برسه که هیچ مردی به خودش اجازه نده که این حق رو مختص خودش بدونه وبرای حقوق جنسی زنش هم ارزش قائل باشه

 

پرتو خورشیدی*متاهل*به …..

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۷
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
چقد براتون ناراحت شدم

الان وضعیتتون چطوره؟:(

 

به ساره خانم و…..

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۳
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
متنتون خیلی زیبا بود واقعا این متن و باید اقایون بخونن تا متوجه بشن.وبه خانم…. واقعا ناراحت شدم شوهر شما چقدر بدجنسی کرده زمانی که شما بارداربودین رفته سراغ یکی دیگه یعنی نمی تونسته ۹ ماه تحمل کنه.اخه این دیگه چه نیازی گوربه گوری هست که حتما باید تودوران بارداری شما با کی دیگه ارضا بشه وااااییییییی خدایییییی من اینا دیگه چطور مردهای هستین.اونوقت زن وفادارنه پای مرد در همه شرایطی وایمیسته اونوقت اونها ….. واقعن متاسف شدم خانم واقعا بیزارشدم از این مردها هیچ بوی از وفاداری در ایشون نبوده واقعا جای تاسف داره انقدر یک نیاز حیوانی رو الکی بزرگ میکنن اقایون که انگار اگه ۹ ماه نباشه میمیرن کسی که کنترل روی نفسش نداره روی هیچیش کنترل نداره

 

مجید ۹۴

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۵:۱۸
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به خان ساره:

اول شما بفرمایید این پروفسور قاسمی کیه تا بعد بریم سراغ گفته های ایشون…!! من که هر چی گشتم کسی به نام پروفسور قاسمی یافت نکردم…!!

 

به …..

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۲
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به خدا صیغه کردنه اینجوریو خدا رضایت بده من شاکی میشم اون دنیا از عدالتش

خدا خودش خوب میدونه چجوری حالشونو بگیره
عزیزم خیلی ناراحت شدم سعی کن کاری کنی که از هم جدا بشن
لعنت به مردایی که به اسمه اسلام میرن دنباله شهوتشون زنشونو تنها میذارن

 

بارن

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۳:۰۵
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به … نگران نباش ۵۰درصد از خانمها مشکل شمارو داشتن اما خودشون نمیدونن

مثل خود شما که فکر میکردید همسرتون دنبال کارو زندگی
جاری من هم وقتی باردار بود به من گفت که شوهرم مراعات جال من میکنه
و بامن نزدیکی نمیکنه ۸ماه من خجالت کشیدم به اش بگم اقاسرش جایی گرمه
خودش بعد۲سال فهمید بایه خانم از فامیلهای نزدیک خودش رابطه داشته

 

به مجید ۹۴

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۱:۲۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به ادمش کار نداشته باشه به محتواش کارداشته باش.

 

به مجید ۹۴

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۱:۲۳
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به ادمش کار نداشته باشه به محتواش کارداشته باش.

 

مجید ۹۴

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۹:۴۴
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به به مجید ۹۴(اسم بذار…!!):

اونکه بحثش جداس و شکی هم درش نیست اما وقتی مطلبی به نام یک پروفسور نقل میشه خیلی فرق میکنه…!! اصلا این پروفسور کیه…؟؟ وجود خارجی داره…؟؟ به نظرت چرا گفتن پروفسور…؟؟ غیر از این بوده که میخواستن مثلا تاثیر گذاریش بیشتر باشه…؟؟
اما در مورد متن:
خب کاملا واضحه که یه سیاه نمایی بیش نیست…!!
اینا یه مشت چرت و پرت بیشتر نیست…!! خب دوره ما هم دخترا میگفتن:
دخترا یاسن مثل الماسن پسرا موشن مثل خرگوشن…!!
همین الان تو یه پست دیگه که درباره بی حجابیه دخترا اومدن و میگن مردا بی غیرت شدن که بی حجابی شده حالا این پروفسور خان اومده میگه داداش دختر بی غیرت بازی دربیاره و بگه عزیز دلم حالا که داری میری بیرون خوب به خودت برس که ذهن های مریض قشنگ بدنت رو ببینن و تصور کنن و خوب بتونی راضیشون نگه داری…!!
یا مثلا اگه برادر به خواهرش بگه ای جانم داری با دوست پسرت صحبت میکنی…؟؟ آفرین گلم بگو ما آخر هفته نیستیم بیارش خونه راحت بهش سرویس بده…!!
والا ما که داریم میبینیم دخترا تا ساعت ۱۱ هم تو خیابون هستن…!! ضمن اینکه مادر نگرانه دخترشه و حق داره بگه کجا بودی…!! باید از گلش حفاظت کنه اصلا نمیتونه اینکارو نکنه. بعدشم بیرون بودن دختر با پسر اونم تو دل شب یکیه…؟؟!! اگه یه نامسلمون یهو خفتش کرد میخواد چیکار بکنه…؟؟!! ضمن اینکه این پروفسور قاسمی معلومه وضعش خراب بوده که تا ساعت ۲ بیرون بوده…!!
بقیه حرفاشم همینجوری چرت و پرته و واقعا مزخرف…!!
من نمیدونم این پروفسور قاسمی تو چه خانواده ای بزرگ شده ولی معلومه که خانواده درستی نداشته بنده خدا وگرنه ما این همه خانواده دیدیم و میشناسیم هیچ کدوم اینجوری نبودن…!!

 

محمد حسن پور

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۴
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به ساره

متن این نامه جعلیست واصلا واقعیت ندارد
حتما میپرسید چرا چون مجمع ازادی های یواشکی مال یک فراری لندن نشین مستقر در انگلیس است با نام مسیح علی نژاد(معصومه) کاملا واضح است با چه هدفی و با چه نیتی نوشته شده است کاملا واضح

 

یه متاهل

  • سه شنبه ۵ آبان ۹۴
  • ۰۰:۵۶
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
به ……

واقعا درکت کردم و اشکم در اومد… منم پسر یکساله دارم منم حامله بودم و شیردهی و بچه داری و افسردگی بعد از زایمان و. .. بخدا خیلی ناراحت شدم … حدیث داریم مردیکه باعث تحریک زنش بشه و اونو ارضا نکنه(ینی براش مهم نباشه نه اینکه نتونه)اگر زن به زنا کشیده شد گناهش پای مرده.این حدیث از پیامبره. البته اگر زن دست به گناه نزنه قطعا به تقوا نزدیکتره و مقامش بالاتره این حدیث مجوز برای گناه نیست فقط قباحت و بی رحمی امثال همسر شمارو نشون میده.
به ساره
مگه میشه آدم هرجور هرجوووووری که خواست بپوشه و بره بیرون… مگه میشه نگاه پسرا نیفته… خودتون یه روز با خودتون قرار بذارین میرید بیرون به هییییچ پسری نگاه نکنین امکان پذیره عایا؟ منم زنم مث شماها بخدا زندگی خود ما زنهاست که تحت تاثیر پوشش همجنسامون میره رو هوا. منطقی باشین خواهشن. ما زنها اقایون و نحوه تحریکشون رو درک نمیکنیم دلیل نمیشه اونارو هیز و مقصر بدونیم حداقل همشون اینجوری نیستن. وقتی ما دخترا نگاه خواهرانه به پسرا نداریم که چون حالا اونا با طرز صحبت و لباس و عشوه ما اذیت میشن به گناه میفتن مراعاتشونو بکنیم یه خرده مراعات کسی رو نکشته,پسرا هم مارو مث خواهراشون نمیدونن حالشونو میکنن با احساساتمون بازی میکنن ول میکنن میرن… همش پسرا بد پسرا بی رحم خودمون در حق پسرا چه کردیم.  …

 

جان جوانی مرا پیر ترانه کرده ای

  • سه شنبه ۵ آبان ۹۴
  • ۱۴:۳۱
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
من تعجب کردم که تو قرن ۲۱ ،خیلیا هنوز نمیفهمن که رابطه جنسی تو دوران بارداری با رعایت یکی دو مورد ساده،اصلا ضرری برای جنین نداره؟

برین تحقیق کنین

اندام بارداری با اندام سکس،فرق داره.برای اینکه بهتر متوجه بشین،یه توپ رو فرض کنین که سوراخ کردن و یه لوله بهش وصل کردن و به هم مرتبطند و توپ به منزله رحم هست و لوله هم به منزله اندام سکس که تو دوران باداری یه پرده ای اطراف جنین رو میپوشونه که توش پر آب هست و جنین هم توش شناوره و در صورت برقراری جنسی هم آلت و یا مایع منی غیرممکن و محاله که با جنین تماس داشته باشه و تو دوران حاملگی،خانم دوباره و همزمان حامله نمیشه که دوقلو باشن!!!!

البته برای رابطه جنسی تو این دوره باید یکی دو مورد رعایت بشه که هم به جنین آسیب نرسه و هم به علت سنگین شدن خانوم(وزن جنین+وزن مایع اطراف جنین) ممکنه که فقط تو برخی پوزیشن ها الت مرد آسیب جدی ببین

اینجا نمیخوام توضیح بدم که شاید عده ای تحریک بشن ولی زوجین باردار خودشون به راحتی تو اینترنت همه چی رو میتونن با جستجو تحت عنوان((رابطه جنسی در دوران بارداری))و یا عناوین مشابه، پیدا کنن

 

یه خانم دیگه

  • چهارشنبه ۶ آبان ۹۴
  • ۰۴:۰۳
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
اقایون محترم لطفا زود عصبی نشین…گناه هر کسی گردن خودشه و نه کس دیگه..چه پسری که تحریک میشه و به گناه میفته چه زنی که به خاطر سرد مزاجی همسرش دچار گناه میشه…ولی مسببان این عمل زشت در هر دو جنس مقصر هستن….اصلا بحث قیاس نیست چون جایگاهشون متفاوته…داریم از گناه خ ا یه زن متاهل حرف میزنیم نه پسر مجرد…فشار روانی که بعد از انجام این عمل به خانم وارد میشه وحشتناکه…اونهم زنی که خودش مادر هست…درکش واقعا سخته…

اصلا موضوع مجردا یه بحث دیگه هس…لطفا قاطی نکنین…

من از نظریات عقده ای وارانه!!! بدم میاد و حالم بهم میخوره ولی منصفانه باید نگاه کنیم…

زنی که تشنه بمونه اگه کمی ایمان نداشته باشه خیانت هم میکنه و اگر هم از خدا بترسه و اهل خیانت نباشه یا افسرده و عصبی میشه یا به گناه خ ا میفته…

دودش هم مستقیم تو چشم همسرش میره…

صیغه کردن هم کشک نیس که تا اقایون دیدن خانمشون حال س ک س نداره فرتی بپرن یکی رو صیغه کنن اسمشو بزارن حلاله!!!!!اون دنیا معلوم میشه حلال بوده یا حرام…اگه از حق الناسی که به گردن گرفتن خلاص بشن البته…

ولی اقایون متاهل واقعا و جدا غرایز همسرتون رو جدی بگیرین…خانمها به سختی از تمایلات جنسیشون حرف میزنن و اکثرا این ارضا نشدن ها روح و جسم اونها رو داغون میکنه…باور کنین مسبب نصف بیماری های خانمها همین ارضا نشدن هست…

اتفاقا در دوران بارداری غریزه خانمها زیادتر هم میشه حالا ممکنه برعکس سرد هم بشن ولی من خودم شخصا به شدت گرم تر شدم و واقعا عذاب اور بود برام  همیشه حس میکردم به فرزند در شکمم خیانت میکنم…ولی اخرش دیگه تحمل نکردم و به همسرم گفتم که حتی اگه نخواد هم باید ارضام کنه!!!!!در واقعا تحکم کردم…بهش گفتم از راه رفتنت هم تحریک میشم یا جلوی من نیا یا آرومم کن…خیلی کار شرم آوری کردم!!!!!ولی باعث شد همسرم بیشتر بهم توجه کنه و البته منم کلی مطالعه میکردم که بهترین حالتهای معاشقه و دخول رو در بارداری پیدا کنم…اگه ۲-۳ روز حواسش میرفت جای دیگه زود ازش میخواستم بهم بیشتر برسه….گاهی حس میکردم معذب میشه!!!چون شکمم بزرگ میشد ولی برای جلوگیری از افکار شیطانی چاره ای نبود…ولی اون چیزی که بهش رسیدم این بود که همسرم ناخوداگاه گرمتر شد و بعد ها به نفعم تموم شد…ارزشش رو داشت

به نفس:غریزه جنسی پست ترین غریزه نیست…مهم ترین و باارزش ترین غریزه در وجود هر کس هست و مهم ترین و باارزش ترین رابطه در جهان هستی رابطه زناشویی هست…

نمیدونم مجردی یا متاهل ولی اگه واقعا متاهل باشین و چند سالی از زندگیتون گذشته باشه اینو نمیگین…

نظرات مغرضانه بعضی کاربران مجرد ممکنه باعث سردرگمی یا یاس بعضیای دیگه بشه

 

ش

  • چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴
  • ۱۳:۲۲
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
چرا همه ی آقایون از تحریک در دوران تجرد حرف میزنن و با این مساله که مربوط به دوران متاهلی و بعد از ازدواج هست مقایسه می کنند؟

کسی که ازدواج می کنه باید نیاز جنسی اش برطرف بشه، وگرنه خانواده و اون زندگی از هم می پاشه یا با رنج و عذاب ادامه پیدا میکنه و در نهایت احساس خوشبختی و سرزندگی در اون خونواده از بین میره و بچه های خوبی نمیشه در این خونواده تربیت کرد. اینها فقط به خاطر ارضا نشدن زن نیست، بلکه ارضا نشدن زن، سرد شدنش رو در پی داره و کم کم مرد هم ارضا نخواد شد و باقی ماجرا.
کسی مجرده میتونه یه روزی ازدواج کنه و به این فلاکت پایان بده و البته باید تقوا هم داشته باشه، هر چند سخت. سخت تر از موقعیت حضرت یوسف که نیست.
ولی کسی که ازدواج کرده، دیگه چه راهی داره جز اینکه انتظار داشته باشه از طریق همسر شرعی و قانونی اش نیاز جنسیش رو برطرف کنه؟
متاسفانه تمکین رو به نفع اقایون وضع کردن و با این تفکر که زن نیازی جز مادیات نداره، این کارو کردن. این فکر اشتباه وجود داره که زن در مقابل نفقه تمکین کنه و در واقع زن رو افریده ای برای رفع نیاز مرد انگاشته ان. در صورتی که رابطه برای زن ها اونقدر پر از دردسر و رنج هست، که اگر علاقه به همسر و نیاز جنسی نبود، به اون تن نمیدادن.

آیا کسی در هنگام طلاق از مرد میپرسه که چرا نیاز احساسی زن(این موجود لطیف) رو برطرف نکردی؟

 

ش

  • چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴
  • ۱۳:۳۹
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
چرا همه ی آقایون از تحریک در دوران تجرد حرف میزنن و با این مساله که مربوط به دوران متاهلی و بعد از ازدواج هست مقایسه می کنند؟

کسی که ازدواج می کنه باید نیاز جنسی اش برطرف بشه، وگرنه خانواده و اون زندگی از هم می پاشه یا با رنج و عذاب ادامه پیدا میکنه و در نهایت احساس خوشبختی و سرزندگی در اون خونواده از بین میره و بچه های خوبی نمیشه در این خونواده تربیت کرد. اینها فقط به خاطر ارضا نشدن زن نیست، بلکه ارضا نشدن زن، سرد شدنش رو در پی داره و کم کم مرد هم ارضا نخواد شد و باقی ماجرا.
کسی مجرده میتونه یه روزی ازدواج کنه و به این فلاکت پایان بده و البته باید تقوا هم داشته باشه، هر چند سخت. سخت تر از موقعیت حضرت یوسف که نیست.
ولی کسی که ازدواج کرده، دیگه چه راهی داره جز اینکه انتظار داشته باشه از طریق همسر شرعی و قانونی اش نیاز جنسیش رو برطرف کنه؟
متاسفانه تمکین رو به نفع اقایون وضع کردن و با این تفکر که زن نیازی جز مادیات نداره، این کارو کردن. این فکر اشتباه وجود داره که زن در مقابل نفقه تمکین کنه و در واقع زن رو افریده ای برای رفع نیاز مرد انگاشته ان. در صورتی که رابطه برای زن ها اونقدر پر از دردسر و رنج هست، که اگر علاقه به همسر و نیاز جنسی نبود، به اون تن نمیدادن.

آیا کسی در هنگام طلاق از مرد میپرسه که چرا نیاز احساسی زن(این موجود لطیف) رو برطرف نکردی؟