دسته‌ها
ازدواج

چگونه خواستگار خود را تست کنیم؟

چگونه خواستگار خود را تست کنیم؟

 تست کردن نامزد ,چی بپرسم از خواستگارم؟ ,چی بپرسم از شوهرم؟,چی بپرسم از نامردم؟ ,چی بگم به خواستگارم؟ ,چی بگم به شوهرم؟

سلام.

خوبید دوستان؟ ۲۰ سالمه و خواستگارم ۲۴ سالشونه.

یه راهنمایی ازتون میخوام.

من خواستگاری دارم که وقتی به شرایطشون فکر کردم اجازه دادم حضوری بیان.

این آقا یکی از فامیل های دورمونه.

راستش من میخوام کمکم کنید که تو جلسه ی خواستگاری:

۱٫ چطوری بفهمم ایشون بد دل (بد قلب) هستن یا نه؟
۲٫ آیا اخلاقشون طوری هست که تو خونه به خانومشون کمک کنن؟
۳٫ آیا خسیس هستن؟
۴٫ اخلاقشون مرد سالاره یا نه؟
۵٫ نظر خانومشون براشون مهمه یا نه؟

ممنون میشم اگه با نظراتتون منو راهنمایی کنید.

فقط اینکه ازتون میخوام راهنماییاتون طوری باشه که سوالام به ایشون برنخوره و فکر نکنن قصد دارم

حرفم رو به زور به کرسی بنشونم بلکه میخوام با آرامش

سوال هارو بپرسم که باعث دلخوری نشه و ایشون هم جوابم رو بدند.

ممنونم ازتون.

نظرات (۹) – نمایش (۱۶۸۰) – بخش نوشتن نظر

 

سید

  • جمعه ۲۴ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۸
Reply
فاقد بازخورد
۰۰

سلام

شما نباید یک طرفه راه برید.

خب دوست عزیز اصلا بد دل یعنی چی ؟

تو خونه به خانومش کمک کنه یعنی چی ؟ یعنی شما هم میرید سره کار همسرتون بش کمک کنید ؟؟

منظورتون از خسیس چیه ؟ اگر مردی ببینه همسرش فقط دستش تو جیبه همسرشه برای خرج کردن این لباس اون لباس برای هر مهمونی خب معلومه خسیس میشه !

مرد سالاری یعنی چی ؟ یعنی حرف حرف ایشونه ؟؟ دوست عزیز مهمتر از تفاهم در زندگی توافقه یعنی ۲ انسان میشینن در مورد تصمیم برای آینده ، حال مشورت میکنن . نه اینکه هر کسی حرفه خودش رو بزنه ! شما اگر مرغت یک پا داشته باشه قطعا مرغ همسرتون هم یک پا میشه !!

یک مرد قطعا نظره خانم براش مهمه اما تا جایی که خطوط قرمز رو رد نکنه ! یعنی مثلا یه آقایی دوست نداره در مهمانی ها زیادی خوش تیپ یا با موهای جلف جلوه کنه ! شما اگر مجبورش کنید یعنی خطوط قرمز رو رد کردید !

تمام اینارو گفتم که بگم باید از خودتون این سوالارو بپرسید نه از خواستگار !!

و اینکه روشتون برای سوال این باشه که پس از جواب خواستگار ! شما هم جواب خودتون رو بدید یعنی داشته باشید که جواب بدید .

موفق باشید

 

باران

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰

تا بهاش نری زیر یه سقف نمیتونیاینارو متوجه بشی اخه کدوم مرد میاد میگه من خسیسم یا حرف خانمم گوش نمیکنم من خودم شوهرم اونقدر برام کارهای رویایی انجام میداد که نگوالان هم مرد بدینیس ولی نه مثل حرفلیی که میزد چون بایددر موقعیت چیزی قرار بگیری تا بدونی میتونی انجام بدی یانه مثلا یه دختر عاشق یه پسر میشه میگن بانمیتونی باهاش بسازی اما اون دخترقبول نمیکنه میگه با همه چی میسازم وقتی وارد زندگی میشه میبینه خیلی سخته نمیتونه رو حرفش وایسه پس این سوال جوابها اکثرشون کشکه باید به خانوادش نگاه کنی ببینی پدرش چه جوری رفتار میکنه اونوقت میتونی حدس بزنب رفتار این خواستگارتون تازه یه کم از رفتارش خانمها بیان همین جا بگن تودوره خواستگاری یا نامزدی شوهراشون براشون چکارها که نمیکردن شوهرمن تا ۱۰سال بعداز عروسیم میمون خونه کارای عید انجام میداد الان فکر کنم ۸سال میشه یکدونه بشقاب از زمین برنداشته گفتنی میگه من دیگه جوون نیستم

 

عشق من

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۲:۰۷
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
۱‏)‏ منظور شما از این مورد رو درست متوجه نشدم ؟‏!‏ ما به کسایی که تو رعایت بهداشت و نظافت و نخوردن بعضی از غذاهاو.. زیاده روی و افراط میکنند و زیاد حساس هستند میگیم بددل، که میشه تو جلسه خاستگاری مثلا از نحوه میوه خوردنش فهمید اینکه مواظبه که دستاش کثیف نشه اگ شده حتما باید بشوره.  یا مثلا میپرسید چه غذایی دوست داره و چه غذایی دوست نداره و چرا اون غذا رو دوست نداره. مثلا میگه ماهی دوست ندارم چون بدبوهه اصلا حالم بد میشه وقتی بوش به مشامم میرسه و ظرفایی که توش ماهی بوده رو باید پنج بار شست تو افتاب گذاشت و…                                                         اگه منظورتون از بد قلب بودن میزان احساسات و توجه به دیگرانه میتونید بپرسید: ارزش دیگران ازنظر شما چیه؟ چقد به مردن بها میدید و کارشونو راه میندازید؟ با کسی که رفتار بدی باشما کرد چکار میکنید؟                                           ۲) بپرسید نظرتون راجع به همکاری مرد در انجام کارای خونه با همسرش چیه؟ کارای خونه چه جوری باید تقسیم بشه چه کاری مرد و چه کاری رو زن انجام بده بهتره منظورم کارای خونه ست؟                                                                                        ۳) بپرسید: درامد تونو چه جوری خرج میکنید؟ همسرتونو تو خرج کردن شریک میدونید؟ چقد باید پس انداز کرد چقد باید خرج کرد؟ بعضیا میگن باید اقتصادی زندگی کرد و به فکر پس انداز بود واسه اینده و بعضیام میگن باید خوش باشیم تا فردا خدا یزرگه به نظرتون کدوم درسته؟     نظرتون در مورد خرید طلا واسه زن چیه‏(‏میتونی بجای طلا چیز دیگه جایگزینش کنی مثلا تعویض وسایل و دکور خونه سالانه یاچن سال یه بار یا پول تو جیبی ماهانه و…‏)‏                                                                                                                                        ۴) بپرسید: اگه کاری بدون توجه به علاقه و حساسیت شما انجام بدم چه عکس العملی انجام میدید؟   چقد رو حرف خودتت تاکید داری؟   عکس العمل شما در مقابل نصیحت و پیشنهادات دیگران چیه؟                                                                              ۵) بپرسید در تصمیم گیریهاتون چقد از نظر  دیگران به خصوص همسرتون استفاده می کنید؟   اگ همسرتون در رابطه با مسله یا موردی پیشنهاد یا انتقاد داشت نظر شما چیه؟  در مورد بعضی تصمیم گیریهای زندگی مثل تغییر شغل خرید خونه و..تا چه اندازه به تظر همسرت اهمیت میدید و قبل از اون باهاش مشورت میکنید؟                                                                                                                                                   در کل سوالاتون طوری نباشه که جوابش اره یا نه باشه بعضی وقتا پرسیدن سوال معکوس هم میتونه جواب خوبی دلشته باشه .    موفق باشید

 

پاییز

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۱۲:۳۰
Reply
فاقد بازخورد
۰۰

با حرف زدن و سوال و جواب کردن میتونید بفهمید چه جور شخصیتی دارند.

مثلا نظرتون در مورد تقسیم کار در منزل چیه؟ یکی هیچ جوره کوتاه نمیاد ولی یکیم ممکنه بگه باشه اگه بتونم کمکتون میکنم ، البته همشون تو این مورد دروغ میگندخخخخ
 خرشون که از پل بگذره دیگه نه کمکی میکنند نه هواتو دارند، پس خیلی رو این حرفشون حساب باز نکن.
 وقتی براتون مشکلی پیش میاد چکار میکنید ؟ اگه گفتن اهل مشورت کردن هستن و از نظرات بقیه هم استفاده میکنند یعنی نظر خانمشون  هم براشون مهمه‌،
توخونتون کی حرف اول و آخر رو میزنه ؟ میتونید از نظراتشون بفهمید مرد سالاره یا زن سالاره یا متعادله و تفاهم براش مهمه.
یا بپرسید آدم اقتصادی هستید یا نه ؟ خلاصه که با مثال زدن و اینکه مثلا اگه توی چنین موقعیتی باشید چکار میکنید میشه تا حدودی به خصوصیات و ویژگیهای طرف پی برد .
موفق باشید.

 

معصومه

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۷:۳۹
Reply
فاقد بازخورد
۰۰
اگر دیدی طرف زیادی رودغیرت تاکید میکنه و دم از غیرتی بودن میزنه میتونه یک نشونه از بد دل بودنش باشه اگر دیدی زیادی به حجابت گیر میده میتونه نشانه باشه کلا در این مورد نمیتونی خیلی رو سوال حساب باز کنی باید چندین جلسه ، زیاد باهاش بیرون قرار بذاری و تو موقعیت های مختلف رفتارش رو بسنجی مثلا بعضی هاشون جایی که تو اونها رو نبینی قایم میشن تا مثلا حجابت و رفتارت رو بررسی کنن اونهایی هم که میگن من از اولش تودجلسات خواستگاری خودم رو برای شما رو نکردم تا ببینم شما چی میگی هم قابل اعتماد نیستن چون از اول بر مبنای بی اعتمادی به شما جلو اومدن کلا اگر دیدی رفتار و گفتار خاص و عجیبی داره که نه میتونی مستقیم بگب این حرف شما اشتباه هست ولی از نظر خودت هم کمی غیر عادی به نظر میاد بدون یه چیزیش میشه ( مثل همین حرف که خودم رو برات رو نکردم) اگر دیدی زیادی از محرم نا محرم میپرسه و یا تو گذشته شما مرتب جستجو میکنه دیگه مطمین باش که بد دل هست و ریسک نکن کلا مورد سختیه خوشبخت باشی برای خودت دعارکن

 

دخترطلا

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۵:۱۹
Reply
فاقد بازخورد
۱۰

۱)بد دلی اگه منظورت بدبینی و شکاک بودنه، باید باهاش بری بیرون کامل متوجه بشی ولی میتونی بپرسی وقتی چیزی نیاز دارم شما دوست داری باهم بریم بیرون یا خودم تنها برم. اگه گفت فقط بامن یا مامان یا ببات یعنی شکاک به نظر میرسه.

۲)در مورد کمک کردن تو کارهای خونه نگو نظرت در مورد تقسیم کار چیه آخه بدبخت فکر میکنه میخوای نصف کارای خونه رو بندازی گردنش بجاش بگو معمولا تو خونه به مادرت کمک میکنی؟ یا از مادر یا خواهش بپرس چون گفتی از اقوامتونه از خواهر یا مادرش راحت میشه پرسید.

۳)مردسالاری با مدیریت و سرپرستی خونه فرق میکنه. طبق دین ما مدیریت با آقاست البته به شرط رعایت عدل و انصاف و اخلاق. بعضی دخترا فکر میکنن این حکم ظالمانست و یعنی هر چی آقا گفت ما بگیم چشم ولی اینطوری نیست. مدیریت مسائل داخلی خونه با خانمه و این مدیریت برای آقایون بیشتر از جنبه مسائل بیرونی و مسائل کلی است و به معنای  دیکتاتوری آقا نیست یعنی اکه جایی با توافق نتونستین مسئله رو حل کنین نظر آقارو قبول کنین(البته ی نکته شما چشمو بگو بقیش حله یعنی اگه طرف شعور و منطق داشته باشه هیچوقت از این مسئله سوء استفاده نمی کنه و اگه ی وقت نظرش اشتباه بود، خودش بعد ی مدت نظرشو عوض میکنه البته معمولا اعتراف به اشتباهش نمی کنه چون اکثر آقایون این جورین و با اعتراف به اشتباه احساس ضعف میکنن)

۴) خسیسی رو خیلی نمیشه فهمید ولی ببین برای اطرافیانش چقدر دست ودلبازه و عادت به خرج کردن داره یانه. می تونی بپرسی معمولا چقدر از درآمدتونو صرف دیگران (پدرو مادر ، خواهر و برادر و …) می کنین. در ضمن چون هدیه گرفتن برای خانوما خیلی مهمه(از لحاظ معنوی نه مادی) واسه همین ازش بپرس روز مادر برای مامانت چی خریدی؟ یا تولد آبجیت چی خریدی؟ اینطوری هم می فهمی برای خانوما ارزش قائله یا نه هم می فهمی اهل هدیه دادنه یا نه هم می فهمی تو مناسبتا پول میده خودت هدیه بخری (ضدحال) یا خودش به یادته و حتی شده ی چیز کوچیک واست میخره.

۵) مگه میشه نظر خانومش واسش مهم نباشه! البته بعضیا تو زندگی خیلی خودرای هستن یعنی فقط نظر خودشون مهمه کاری با نظر دیگران ندارن حالا هر کی میخواد باشه (مادر، پدر و …) میتونی ازش بپرسی وقتی ی تصمیمی میگیری معمولا مشورت میکنی یا نه؟ اگه نمیکنه که هیچی ولی اگه میکنه ببین به نظر مادرش، خواهرش و.. اهمیت میده یا نه؟ یعنی ازش بپرس معمولا باکیا مشورت میکنی؟

 

سهیلا ..

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۴
Reply
فاقد بازخورد
۰۰

۱٫ازش بپرسید نظرش درباره روابط من با پسرای فامیل چیه؟اگه گفت حق ندارید با هم حرف بزنید دیگه .یعنی بد دله.اگه گفت با یه سری محدودیت باشه  مثلا دست و روبوسی نباشه اما صحبت کردن باشه ..خوبه…اگه بپرسی نظرت درباره کار کردن من تو محیط بیرون چیه اگه گفت نه و تند حرف زد بددله اگه گفت من بهت اعتماد دارم و میدونم حد و حدود رو خودت رعایت میکنی خوبه

۲٫کمک کردن.بپرس نظرت درباره کار خونه زن چیه؟؟آیا اونو وظیفه زن میدونی؟؟اگر بعضی از روزا نشه بنا به دلایلی مثل بیماری یا گرفتاری نشد غذا درست کنم واکنش شما چیه؟؟اگه مهمون بیاد یا برای خودمون کمک کردن مرد رو به زنش که وظیفه شرعی در انجامش نداره رو همراهی کنی چیه
۳٫مردسالاری.آیا شما از اون مردایی هستید که حرف حرف خودتونه؟؟؟یا بپرسید نظرش درباره بچه چیه؟؟دختر یا پسر دوس داره؟؟اگر پسر دوسته تفکر مردسالارانه دارن.بگو حرف خودته یا همفکری؟؟چون زندگی مشترکه تصمیمات هم باید مشترک باشه
۴٫خسیس.درماه چقدر به همسرتون اختصاص میدید پول؟؟اگه بهش پول بدید حساب میکشی که چکارش کردی چقدرش رو خرج کردی؟؟یا میگه چیز نخر .؟؟

 

زن زندگی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۰۹
Reply
فاقد بازخورد
۰۰

با نظر خانم باران موافقم.

بد نیست این سوالا پرسیده بشه ولی امکانش هست قطعا انجام نشه .

 

سوال کننده

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۲
Reply
فاقد بازخورد
۰۰

سلام ب همه ی شما عزیزان.

از همگی شما دوستای خوبم خیلی خیلی ممنونم.

از راهنماییاتون تا جایی ک بتونم استفاده میکنم.

خیلی ممنونم ک وقت گذاشتین،خوندین و نظر دادین.

از خدای خوبم بهترینارو براتون میخوام.

موفق و خوشبخت باشید.

یاحق.

دسته‌ها
ازدواج اطلاعات جنسی

چگونه با شوهرم راحت باشم؟

چگونه با شوهرم راحت باشم؟

پای عشقتون وایسید
چگونه با شوهرم راحت باشم؟

سلام دوستان …

اگه ممکنه به من بگین چه مرگمه ؟ دختری هستم زیر ۲۰ سال

که ۴ ماهه عقد کردم و شوهرم رو خیییییلی دوست دارم و اونم خیلی دوستم داره.

شوهر خیلی کم میشه گوشی موبایل همراهش باشه و وقتی که کارش دارم به محل کارش زنگ میزنم ..

شوهرم وقتایی که سرکار هستش حداقل ۲بار بهم زنگ میزنه و حال

و احوالم رو میپرسه وقتی هم که سرکار نباشه حضوری میاد سراغمو میگیره.

مثلا اگه ساعت ۱۱ شب هم دلش برام تنگ شد یا اضطراب پیدا کرد زنگ میزنه بهم

که از سالم بودنم مطمئن شه… مشکل من اینه که اعتماد به نفس ندارم و وقتایی

که زنگ میزنه مثل خودش نمی تونم گرم و پر محبت باهاش حرف بزنم و خیلی سردم باهاش و ناراحت میشه .

ولی به روی خودش نمیاره. این در حالیه که وقتی که کنارمه کلی

قربون صدقه اش میرم و ابراز علاقه میکنم ولی نمیدونم پشت تلفن چه مرگم میشه.

این خیلی خودمو عذاب میده و بعد از تلفنی صحبت کردن باهاش بخاطر رفتار سردم گریه ام میگیره .

شما بگین چکار کنم که پشت تلفن هم باهاش گرم باشم و از چه کلمات

محبت آمیزی استفاده کنم که هم بیانش برام راحت باشه و هم محبتم رو بهش نشون بده

چگونه با شوهرم مهربون باشم؟ ,چگونه شوهرم مرا ببوسد؟ ,چگونه شوهرم به من محبت کند؟

نظرات (۱۴) – نمایش (۱۲۴۴) – بخش نوشتن نظر

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۶
زیاد خودت رو برای این رفتارت سرزنش نکن بعضی ها احساساتشون رو نمیتونن تلفنی نشون بدن.
بعدم خانم ها یه اخلاقی دارن که وقتی رفتن زیر یه سقف و یه مدت که رابطه داشتن با شوهرشون تازه اون موقع احساساتشون فوران میکنه وگرنه قبلش از این حرفها بلد نیستن.
معمولا هم اقایون تو بیان اینطور احساسات قوی تر هستن این جز ذاتشون هست شما نباید توقع داشته باشی مثل ایشون باشی.
به نظرم یه سری حرفهای محبت امیز رو بنویس رو کاغذ و تمرین کن روزی چند تاش رو کم کم به شوهرت بگی.
الان شوهرت باید از این اخلاق تو خوشحال هم باشه چون شما اگه زیادی زبون باز بودی و حرفهای محبت امیز پشت تلفنی بلد بودی شوهرت باید شک میکرد که قبلا با چند تا پسر دوست بودی.
البته بعضی ها ذاتا زبون بازن ممکنه قبلا هم با کسی در ارتباط نبودن ولی خوب بلدن بحث رو بگیرن دستشون.
شایدم پشت تلفن این ترس رو داری کسی متوجه حرفهات بشه و ناخوداگاه ترس داری و راحت نمیتونی ابراز احساسات کنی.

 

آرامش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۵
به خاطر نوع آدابرو معاشرت شما با دیگران که داشته اید عادت کرده اید در واقع شما نوع عادت رفتاری رو در پیش گرفته اید

که با همه و از جمله با همسرتون هم این گونه برخورد میکنید
بهترین راه برای شما اینه که با یک سلام پر انرژی و گرم و صمیمی شروع کنید هیجان و تن صدا رو در کلامتون به کار ببرید
احساساتون رو راحت بروز دهید
نه تنها با همسر با دیگران هم با انرژی مثبت صحبت کنید تا تاثیر ان به خود شما باز گردد

 

دخمل (ع) 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۲:۱۴
ببین دختر خوب بهش بگو پشت تلفن این مشکلو داری. همین گفتنش باعث میشه بعدش بتونی تلفنی هم گرم حرف بزنی اخه خودش یه چیزایی بهت میگه که دیگه میتونی

 

انسان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۰
فکر کن جملات مناسب رو بنویس و یادبگیر و تمرین کن، کم کم جلو برو تا احساس درونی خودت شکفته بشه و حرفات ظاهری نباشه، احتمالاً با تمرینی که گفتم به مرور راحتتر میشی، تا میتونی فقط فکر کن تجسم کن تمرین کن بنویس و خیلی مهم: پله پله جلو برو

 

باید امشب بروی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۵

اینقدر یک مساله رو به ایراد بزرگ در خودتون تبدیل نکنید. کلا صحبت پشت تلفن خیلی از صحبت رودررو سخت تره، چون در ارتباط رو در رو شما میتونید احساسات، حالت چهره، تماس چشمی و در کل زبان بدن طرف مقابلتون رو هم ببینید و حس کنید و متقابلا همین احساسات و حالات رو با رفتار و حرکاتتون به طرفتون منتقل کنید. خوب پشت تلفن شما باید همه ی این مسوولیت ها رو به گردن زبان بندازید و این کار صحبت به خصوص ابراز احساسات رو سخت میکنه و این مشکل خیلی هاست. به همسرتون بگید که آدمی هستید که پشت تلفن زیاد برای صحبت کردن راحت نیستید، در عین حال سعی کنید هر بار پشت تلفن یک کلمه با محبت به ابراز احساساتون اضافه کنید و اون رو با لحن پر عاطفه بیان کنید تا کم کم مشکلتون رفع بشه

کفش هایت کو؟

امیدورم کفشهای زندگیتون هیچ ریگی توش نباشه

 

بنده شرم سار خدا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۳۲
حفظ احترام یه چشم از هزارتا دوست دارم رو آقایون موثر تره

 

شبگرد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۲:۱۸
وا خوب چرا؟

زنگ زد از اینجا شروع کن که تحویل بگیرش قنگ اول و با انرژی حرف بزن مثلا زنگ زد گوشیو ور داشتی بگو الو سلام عزیزم یا به.اسمش یه م مالکیت بده.و صداش بزن با انرژی،از اینجا شروع کن بعد کمکم که برات عادیتر شد محبت کلامی هم انجام بده باهاش حرف میزنی،تا برات عادیتر بشه،قدر شوهرتو بدون و مراقب خوبیای شوهرت اگه مرد خوبیه باش،حواست بهش باشه،به این فکر کن که تو بله دادی و مسئول سرنوشتو زندگی یه ادمی پس سعی کن جوری باشی که باهات خوشبخت باشه،یادت باشه میتونست با کس دیگه ازدواج کنه،پس بله رو که دادی همه تلاشتو بکن که یه زن نمونه براش باشی خوشبختش کنی.

 

زن زندگی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۰:۰۳
امان از این پشت تلفن حرف زدنها !!!

منم بشدت مشکل شما رو داشتم و دارم .هنوز نتونستم حسمو انتقال بدم. شاید بیشترش هم بخاطر همسرم هست که رسمیه و زیاد بلد نیست احساساتش رو بزبون بیاره.
ما هر وقت به هم زنگ میزنیم سعی میکنیم خلاصه و مختصر و مفید حرف بزنیم که کار به بن بست نرسه.
در کل از کلمات عزیزم و جونمو فدات شم و عشقمو …زیاد استفاده کنید.

 

منم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۵:۴۶
با تمرین کردن میتونی درستش کنی ولی مشکلت رو به ایشون هم بگو که نکنه فکر بکنه دوستش نداری

 

دیگران 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۸:۳۸
بابا شوهرت خدا رو شکر کنه جلو خودش لاقل قربون صدقه میری. من خانمم جلو خودم سرده هیچ، فاصله بین دیدارها رو زیاد میکنه هیچ، تلفن و پیام نمیزنه هم هیچ، وقتیم پیام میدم اعتقاد داره باید کاری داشته باشم و نه اینکه هدفم صرف دلتنگی یا ابراز علاقه یا احوالپرسی بوده باشه. من اگ حاکم شرع بودم شوهرتو حد میزدم.

 

غزل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۶
سلام دوست عزیزم…

اول از همه بهت میگم اعتماد بنفس داشته باش و سر این مسأله خودتو نباز…
خیلی خوب کاری کردی ک سؤال پرسیدی
شما احتمالا علت سرد بودن غیرعمدیت پشت تلفن، اینه ک وقتی حضوری میبینیش، ممکنه دست بندازه گردنت، یا بغلت کنه یا هرکاری ک احساساتتو ب جریان میندازه، و حالا ک پشت تلفنی، این محرکهای احساسی وجود نداره و شاید شرطی شدی. و یا شاید جایی ک هستی معذبی برا صحبت کردن راحت… یا شاید همسرت پشت تلفن خوب نمیتونه ابراز احساسات کنه و این رو تو تأثیر گذاشته…
در هرحال، چ حدسای بالا درسته چ نیست، راهکار داره. پس خودتو نباز و سعی کن اول ریشه شو پیدا کنی.
شما وقتی زنگ میزنه تو هرحالتی از غم و شادی بودی، ی سلام پر انرژی بهش بده، مثلا سلااااااااام عزیز دلم، سلااااااام نفسم… سلام زندگیم… با انرژی بگو سلامتو و از ته دل.
بعد خودبخود میبینی چقد ورق برمیگرده،
اگه جایی هستی ک معذبی، لااقل دودقیقه از صحبتتو برو جای خلوت، یا برای اینکه خودتم تمرین کنی، وقتایی ک تنهایی باهاش حرف بزن.
گاهی لازمه غرق بشی و تمرکزتو کامل بدی ب حرفش، و مثلا اگه از اتفاق بدی ک براش افتاده داره برات میگه، از کلمات الهی، آخی، عزیزم، مراقب خودت باش و … استفاده کن.
اگر نمیگی دوستت دارم، سعی کن لااقل از جملاتی مثه اینکه بفکرتم، همش فکرم پیشته، دلم میخواد زودتر ببینمت، دلم برات تنگ شده و … استفاده کنی. با احساس بیانشون کن.
ب قول دوستان شما شاید عادت کردی با همه معمولی حرف بزنی، اما باید این عادت ترک بشه.
با اون صحبت دوستای عزیز ک میگن این موضوع رو ب همسرتم بگو، موافقم…
حتما بش بگو و بگو عزیزم میدونم برات ناراحت کننده اس، بخدا نمیخوام اینجوری بشه، درستش میکنم، مطمئن باش.
اگه علت درونی این رفتار ناخودآگاهتو پیدا کردی، علتشم ب همسرت بگو و بهش قول بده ک تغییر میکنه این حالتت، همین قول کمکت میکنه.
ببخشید زیاد شد حرفام، امیدوارم ب دردت بخورن، موفق باشی خانومی.

 

الهام 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۱:۲۳
چرا خودتو ادیت میکنی و رو خودت ایراد میذاری عزیزه دلم

شما هیچ مشکلی نداری
منم از تلفن بدم میاد اصلا نمیتونم تلفنی با کسی صحبت کنم با همسرمم وقتی تلفنی صحبت میکنم همیشه سختمه
این به خاطره اینه که شما بصری هستی اونایی که سمعی هستن پشته تلفن عالی صحبت میکنن ولی بصری ها براشون سخته کسیو نبینن صحبت کنن
البته وقتی زیاد با مردم در ارتباط باشی و کلا زیاد تمرین کنی میتونی راحت با تلفن صحبت کنی مثله همسرت ولی شما شاید قبلش فقط در مواقعه خیلی ضروری از تلفن استفاده کرده باشی مثله من خب این طبیعیه برات سخته و طبیعه برات راحته وقتی میبینیش باهاش گرم بگیری
به جای اینکه خودتو سرزنش کنی براش توضیح بده تو کلا روحیه بصری داری برات تلفن حرف زدن سخته
برا کسی که بصریه پیام دادن راحتتره تا تلفن کردن برعکس کسی که سمعیه تلفن کردن براش راحتتره تا پیام کسی که بصریه تا چیزیو نبینه باهاش ارتباط برقرار نمیکنه
کسی که بصریه بیشتر ابراز علاقه عملی روش اثر میذاره تا ابراز علاقه گفتنی

 

مانیا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۵۷
دوست عزیز امیدوارم خوشبخت بشی.. اما همیشه مراقب راتباط های تلفنی باشید خیلی تاثیر داره سعی کن که همیشه همسرت رو از همه لحاظ به خودت جذب کنی و هیچ وقت آرزوی دیگران رو نداشته باشه…به قول دوستان ی مدت تمرین کن ..بابا نمیتونی با ی قربون صدقه رفتن اونو دیونه خودت کنی.. موفق باشی

 

نادیا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۷
وای من باید حضوری طرفمو ببینم تا اروم باشم و حرف درست بزنم هروقت با پیامک یا اسم اس باهم حرف میزنیم من همش نمی تونم با محبت حرف بزنم و همش دعوامون میشه چون ازهم دوریم و دلتنگیم هست پیامکم که همش سوتفاهم میاره براشو همش باهم دعوا داریم توش نمیدونم اما ادم وقتی طرفش پیشش هست ارومتر رودروهستن من چون بصری هستم اینطوریم
دسته‌ها
اطلاعات جنسی

فضای دانشگاه پر از شهوته

فضای دانشگاه پر از شهوته

محیط دانشگاه شهوت داره ,محیط دانشگاه خیلی سکسیه ,خجالت میکشم تو دانشگاه

سلام

من یه پسر ۱۹ ساله ام که امسال به تازگی وارد دانشگاه شدم از نوجوانی فکرم در گیر

تو مسائل دینی و فلسفه بود و همیشه دوست داشتم خوب بدونم برا همین

کتاب های دینی زیاد خوندم و به یه سری چارچوب اخلاقی رسیدم.

از وقتی وارد دانشگاه شدم و پوشش و حجاب دانشجو ها رو دیدم مدام تو عذابم،

یه سری دانشجو ها مخصوصا ترم بالایی ها انگار با هم

زن و شوهرند و هر کاری میکنند که من خجالت میکشم بنویسم.

خلاصه این که فضای دانشگاه کلا تو ذوقم خورده، درس هایی هم که تو دانشگاه یاد

میدن به درد کار در آینده نمیخوره و کاربردی نیست و

کلا دانشجو ها هم که درس براشون مهم نیست و فقط به فکر ………….. .

خلاصه نه از فضای علمی و نه از فضای اخلاقی دانشگاه راضی نیستم و

با اخلاق من در تضاد است وقتی میخوام برم دانشگاه

عزا دل من رو میگیره و انگار داخل یه زندان میشم و همش در بندم.

خلاصه به این فکر افتادم که از دانشگاه انصراف بدم و برم دنبال یه

شغلی، چرا باید چند سال از عمرم رو تو همچین فضایی باشم.

به خانواده ام هم گفتم اونا هیچ راهنمایی نمیکنن و میگن هر جور خودت میدونی .

میترسم از این که بعدا پشیمون بشم . من خواهر و برادر بزرگی ندارم که

راهنمایی ام کنند برا همین از برادر و خواهر های عزیزم در خانواده برتر میخواستم

تا راهنمایی ام کنند که از دانشگاه انصراف بدم یا نه.

دانشگاه هم غیر دولتی است و مهندسی مکانیک میخونم. فقط نگید که

چون دانشگاه غیر دولتی میخونی اینطوری هست چون دانشگاه

شریف هم توش دختر و پسر مثل زن و شوهرند و ……….

منتظر راهنمایی هاتون هستم .

یا علی.

نظرات (۵۳) – نمایش (۱۵۴۶) – بخش نوشتن نظر

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۲۸
خوب برو حوزه درس بخون.
اینو بدون هر کسی رو تو گور خودش میذارن.
حالا شما واقعا دانشجو هستی اگه دانشجو هستی تنبلی یا زرنگی نکنه چون تنبلی این افکار اومده سراغت.
نمیدونم رشته تون چیه ولی یه جوری حرف میزنی انگار خدایی نکرده اونجا چی چی خونه هست چرا ما تو دانشگاه مون این چیزها رو نمیبینیم.

 

فاطمه جون 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۱
سلام . اینجوری بخوای فک کنی خیلی از محیطا نمیتونی وارد بشی . خیلی از افراد مومن هستن ک در دانشگاهای خارج از ایران تحصیل میکنن اما خودشونو حفظ میکنن. البته باید خیلی بیشتر مراقب خودت باشی . سعی کن با بچه های مذهبی بیشتر بگردی و دوست باشی و در محافل اونا شرکت کنی تا متوجه بشی ک تو تنها نیستی.

 

honey 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۱
سخت در اشتباهی

ماهایی که خوب مثلا یکم بهترینم خودمون رو میکشیم عقب و جا رو برای اونا باز میکنیم
چرا؟!
ما ها باید بریم پست های خوب رو بگیریم
ما ها باید بریم شغل های خوب رو بگیریم
باید بریم وتو جامعه حضور پیدا کنیم نه اینکه بشینیم کنار خونه و تسبیح بگیریم دستمون
نه اینکه بریم ی گوشه و همه پست و شغل ها رو بگیرن
باید بریم و ثابت کنیم که میشه
باید بریم ورقابت کنیم و تو میدون برنده بشیم
یادم میاد یکی از بچه ها رفت اروپا و وقتی رفت خوب بچه مسلمون بود وخیلی ها بهش دید خوبی نداشتن و میگفتم عذاب نمیکشی میگفت نه میخوام ثابت کنم به همشون
رفت و نقره المپیاد جهانی رو آورد و وقتی رفت رو سن
میگه همه تعجب کردن ولی خیلیا از اون به بد برای ارزش قایل شدن
باید کاری کنی که مجبور بشن تو رو بخوان حتی به خاطر خودت نه به خاطر علمت
بشینیم گوشه خونه که چی؟!
اگه کسی واقعا دلش میسوزه بره تلاش کنه ی جایگاه مهم بدست بیاره که حرفش برو داشته باشه که بتونه تغییر بده
خودش رو بکشه عقب که چی بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

ژرف اندیش باشید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۸
مومنی و با ایمان و تقوایی در این نیست که جناب بفرمایید در غار و گذران عمر کنید و عابد و فاضل به سوی حق متعال روانه گردید !
(هرچند که خودم هم می پسندیدم که چنین از اجتماع به دور باشم و خواب آشفته نبینم )

امّا 

حفظ دین و عفت و پاکی ، امری شخصی است و اگرچه محیط تاثیر محسوسی خواهد داشت اما ایمان از درون است و شما نباید عقب بکشی و پا پس بکشی.
بلکه با رفتار و منش و ایمان در عمل ، بر اطرافیان تاثیر گذار باشی .
اگه مسلمین مثل جناب شما فکر میکردند ، همه شهر ها را ترک میکردند (چون جماعت بی قیدی در آن سکنا دارند)
و کسی دیگر امر به معروف و نهی از منکر نمی کرد ! ….
کفر همه جا جولان میداد و فاتحه ی دین ایمان خوانده می شد .

لذا سر بلند کن و مردانه عرضه دارید :
دین خدا تا ابد پاینده هست و خواهد بود .
و دلسوزانه خواهران و برادران بی خبر و خفته در غفلت را بیدار کنید .
و به رعایت آیین حق متعال ، برادرانه دعوت کنید .

 

reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۳
سلام
البته تو شریف از اینکارا کنی با چوب میفتن دنبالت و ….. :))
آره بد شده وضعیت قبول دارم!

ولی خب فکر کردی سر کار همه یقه آخوندی پوشیدن و تسبیح میچرخونن؟ نه برارد من، هرجا بری (حتی توی خانواده) بالاخره کسایی هستن مخالف فکر و رفتار ما عمل کنن!

باید یاد بگیری خودت باشی و اینقدر خوب باشی که بقیه حداقل دیدشون نسبت به همفکرهای تو خوب بشه! به اینکار میگن تبلیغ عملی و جهاد اکبر!!

سعی کن توی دانشگاه سنگین و باوقار رفتار کنی … شاگرد اول باشی…. همه بیان از تو کمک درسی بگیرن و خلاصه به چیزهای خوب شناخته بشی

اونوقت کاری کرده ای که شاید هزار ملا روی منبر در کل عمرشان نکرده باشن!!

اگر توی بچه مذهبی دانشگاه رو ترک کنی پس کی پرچمو نگه داره مومن؟؟؟؟

البته سعی کن پاروه وقت کار هم بکنی و با بازار کار هم آشنا بشی، تا اینطوری شرایط ازدواج خودت رو هم فراهم کنی

 

ساتیا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۵
خب به شما چه ربطی داره کی چجوری هست شما سرت رو بنداز پایین درست رو بخون.همه که نمیتونن سبک زندگیشونو مثل شما کنن که شما در عذاب نباشی،شاید دانشگاه رو ول کنی بری دنبال یه شغلی اما محیط کارت هم همینطور باشه

والا ما هم هم سن شما بودیم همه چیز تو محیط دانشگاه دیدیم ولی نه کاری به کاری کسی داشتیم نه خودمون اون شکلی شدیم.
اینا همش حاشیه هست.شما درست رو بخون دنبال این چیزا نباش هیچی نمیشه.مگه به خودتون اعتماد نداری یا شک داری که خودتو میخوای از فضای دانشگاه دور کنی
شما اگه واقعا پایبند به اخلاقی تو اون فضا باش ولی خودت باش و خودت بمون،نیازی هم نیست با خانومایی که حجاب کافی ندارن زیاد دقت کنید که اذیت بشید.منکه دخترم تا ترم اخر دانشگاه کلی از هم کلاسیهامو چه دختر چه پسر نمیشناختم چون خیلی زوم نمیکردم

 

فاطمه .. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۵
فکر می کنم الان دیگه وضعیت اغلب دانشگاها این طوریه

من دانشگاه تهران درس می خونم
دانشکده ی ما واقعا افتضاحه
دیگه حالم از دانشگاه داره بهم می خوره
ولی در کل خیلی بستگی به دانشکده هم داره،مثلا دانشکده ی حقوق عااااالیه..جو خیلی سالمی داره

 

امیرحسین 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۲:۱۰
خواب عزیزم چرا می گی نگیم که چون دانشگاه غیردولتی اینجوری البته من تو همه ی دانشگاه ها ی دولتی و غیردولتی نبودم که برآیند کلی هر کدوم رو به صورت تجربه شده داشته باشم ولی خواب من هم ۱۹ سالمه و الان ترم اولی هستم و چون توی شهرخودم رشته ای که می خواستم دولتی قبول نشدم ولی تو نزدیکترین شهری که بود دولتی رشته ی دلخواهمو قبول شدم و بعد دو دل شدم که برم دانشگاه آزاد شهر خودمون که البته بگم شاید معتبر ترین دانشگاه آزاد در میان تمام دانشگاه های آزاد باشه یا دولتی یه شهر دیگه برای همین از طریق یکی از آشناهامون رفتم با محیط دانشگاه آزاد آشنا شم بعد رفتم اون دانشگاه دولتی رو هم دیدم واقعا واقعا محیط دو تا دانشگاه از این لحاظی که شما گفتید متفاوت بود البته بگم قبل از این که به هر دو دانشگاه برم این رو خودم از خیلیها شنیده بودم

 

حلما 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۷
سلام دوست عزیز

به هیچ عنوان انصراف ندین….منم یه رختر محجبه ای هستم که اوایل از این فضای مسموم اذیت میشدم….ولی شما میتونین در کنار تحصیل کارای فرهنگی در دانشگاه انجام بدین….اتفاقا جای خالی کارای فرهنگی در دانشگاه حس میشه….من خودم بیشتر از تحصیل در دانشگاه دنبال همین کارا میرم….و این کار بهم ارامش میده…کار فرهنگی در نهاد رهبری….ولی دانشجویان پاکی هم هستن که در این فضا تحصیل می کنن….جامعه به افراد تحصیل کرده و دانشمند و مومن هم نیاز داره….و نباید سنگر رو خالی کنین….

 

دخترطلا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۳
شما که پسری واسه ما خانوما که خیلی سختتره تو دانشگاه وقتی بعضی از آقایون ی جوری رفتار می کنن انگار ما عقب مونده ایم که  اونجوری که اونا میخوان نیستیم و به اونا محل نمی ذاریم. شما اعتقادات خودتو داشته باش. ی پسر همفکر خودت پیداکن باهاش برو بیا. به این جور افراد هم روی خوش نشون نده و سرت به درست باشه مشکلی پیش نمیاد شاید اوایل سخت باشه ولی بعد ی مدت عادی میشه بقیه هم متوجه شخصیت شما میشن و حدشونو نگه می دارن و باهاتون کاری ندارن ولی مسئله فقط دانشگاه نیست متاسفانه جامعه کلا داره به این سمت میره. اگه مطمئنی با انصراف از دانشگاه میتونی تو بازار کار موفق باشی یعنی سرمایه داری یا با شناختی که از تواناییهات داری میدونی میتونی تو بعضی زمینه ها موفق باشی، خب انصراف بده.

شما که اینقدر به فلسفه و مسائل دینی علاقه داشتی میتونستی ی رشته از گروه معارف انتخاب کنی. در ضمن توی دانشگاه های دولتی تمام شهرها ی مرکزی هست به نام “مرکز علوم اسلامی دانشگاهیان” که زیر نظر دفتر نهاد رهبری دانشگاه فعالیت داره. کارشونم اینه که برای دانشجوها و فارغ التحصیلا از هر رشته و هر دانشگاهی که باشن ی سری کلاس برگزار می کنن که اطلاعاتشون بالا بره. درواقع اگه برین اونجا ثبت نام کنین ارتباطتون با فضای معنوی در حین تحصیل حفظ میشه و نمیذاره فضای دانشگاه اثر بدی روتون بذاره. فضاش خیلی دوستانه و معنویه. کلاساشون معمولا ۴شنبه ها بعدازظهر و پنجشنبه هاست
می تونین بجای انصراف از دانشگاه در کنارش از فضاهای مثل این استفاده کنین یا بسیج دانشگاه و …

 

لیلا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۰
من خدم ازاد ی  جای شهرستانی بودم سه سوته دیدم بدرد نمیخوردش اومدم بیرون . اشغالدونی بودش . سطح درس علمیش زیر صفر بودش همشون خل چل هر چی تنبل پخمه بودش اونجا بودش . سر کلاس امتحانم نرو ده رو بهتمیدن همشون خرابه. تو هم اونجایی برا همین اینجوره   .  در عوضش پسر عمم دولتی اصفهان میخوندش  دانشگا ب این میگن همه پسر دختراش زرنگ .

 

پسر۵۲ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۲
رشته های هنری مثل معماری زیاد صمیمین دختر  پسرا   به طوری من یکی از معیارام اینه که طرف در رشته هایی مثل معماری درس نخونده باشه

 

حامد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۵
این جای حرفت که گفتی درس دانشگاه کاربردی نیست رو صد در صد فبول دارم و واضحه .
ولی اونجای دیگه که به خاطر روابط دختر پسرها نمی تونی تو دانشگاه باشی رو قبول ندارم چون با ترک تحصیلت هیچی درست نمی شه و از اون طرف خارج از دانشگاه هم وضعیت همینه

 

باید امشب بروی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۷

توی هر جایی ممکنه شما با موقعیت، افراد و مسایلی ارتباط داشته باشید که خوشایند شما نیست، اگه میبینید که واقعا براتون غیر قابل تحمله و ضرری از ترک اون مکان و موقعیت نمیبینید خوب اونجا رو ترک کنید، اما فرار و دوری از موقعیت همیشه بهترین راه نیست، شما باید آستانه تحملتون رو بالا ببرید، اگه در محیط کار هم با چنین وضعیتی رو به رو بشید اونجا رو هم ترک میکنید؟ میدون رو به راحتی خالی نکنید، اگه شما دانشگاه رو ترک کنید، نفر بعدی هم با خصوصیات و افکار شما چون کسی رو شبیه شما نمیبینه دانشگاه رو ترک میکنه و به همین ترتیب دانشگاه از افرادی با خصوصیا شما که به دنبال دانش هستید خالی میشه.

کفش هایت کو؟

کفش های مقاومت نه فرار؟

 

میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۰
منم نظرم مث اکثر دوستان هست، انصراف نده، قرار نیست محیط دقیقا همونجوری که ما میخوایم باشه

فرض کن از دانشگاه هم انصراف دادی، از جامعه که نمیتونی انصراف بدی که، با این طرز فکر فردا که رفتی سر کار اونجا هم احتمال زیاد داره که به مشکل بخوری.
خود دانی.

 

جیگیلی بیگلی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۳
اول سلام به آقای نجفی و دوم به اعضای محترم سایت،

خخخخ بابا این سوسول بازیا رو بزار کنار. این حرفا چیه که میزنی. برو درس ست رو بخون عزیز من. الکی هم بهانه نگیر مدرک بدرد نمیخوره پسفردا رفتی خواستگاری اول میگن مدرکت چیه.

اگه شغل دولتی گیرت اومد مدرکته که پایه حقوق رو تعیین میکنه.

تو خدمت هم مدرک یعنی احترام!!! ^_^

من اگه قرار بود مثل تو فکر کنم الان نه مدرک کارشناسی داشتم نه حتی یک دونه دوست با این وضع جامعه. لقمان هم پیش بینی ادبان بزرگ شد.

سلام
رسیدن به خیر
خوش گذشت ؟!

 

جیگیلی بیگلی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۶
راستی خوب که نیومدی رشته کامپیوتر وگرنه کلا به داعش میپیوستی خخخخخخخخ.

 

بنده شرم سار خدا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۱
به نظر من داری اشتباه می کنی

مثلا تو خیابون اینطوری نیس پارک سینما ؟

 

عشق من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۳
باید بپذیری که متاسفانه تو جامعه چه محیط دانشگاها چه محیط کار هر محیط و جامعه دیگه اینجور روابط و فضاهایی هست. نمیشه که بخاطرش خوتو از همه چیز کنار بکشی اینجوری هیچ کس تغییر نمیکنه و هیچ چیز عوض نمیشه فقط خودت عقب میمونی. شما سرت تو کار خودت باشه هر کی مسول اعمال خودشه . شما با رفتارت میتونی الگو باشی سعی کن خودت یه بنده یه فرزند یه دوست یه همسر یه پدر نمونه باشی.  یا حق

 

ژونا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۲:۲۷
یه روز دو تا برادر بودن ،یکی قصاب،یکی درویش
درویش میگه من برای ریاضت به صحرا میرم و قدرتهامو به تو نشان خواهم داد!
برادر درویش میگه باشه،۱۰ سال میگذره درویش برمیگرده به برادرش میگه ببین من اب را در الک نگه میدارم در این هین چشماش به بالای مغازه میخوره میبینه ابی در الک ثابت است!
برادر میگوید حالا نوبت من است که به صحرا بروم تو در شهر باش و مشتری ها را راه بنداز!
اولین مشتری زن که به مغازه میاد هنگام تصویه حساب دستاش به دستای درویش میخوره اب از الک میریزه!
و برادر برمیگرده میگه در شهر اب را در الک نگه دار!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

فاطمه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۲:۴۶
خب برادر من شاید زن و شوهرن! شما از کجا میدونی؟؟؟

سعی کن خوش بین باشی.
بعد من نمیدونم این دانشگاه چه خبره که انقد مینالید! باید هرجور شده امسال در بیام:)

 

رضاد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۳:۱۲
سلام

هرکاری که مورد علاقه ت هست انجام بده ، به حرف دیگران هم اصلا توجه نکن. خانوادت بهترین جواب بهت دادن. اگه بری دنبال علاقه ت حتی اگه بدترین تصمیم دنیا باشه چون حس خوبی داری و از زندگی لذت میبری
تبدیل به بهترین تصمیم دنیا میشه. اگه میبینی توی دانشگاه و محیط درس بهتر پیشرفت میکنی با جدیت ادامه بده و وارد مسائل حاشیه ای نشو. اگه میبینی با کار کردن راحتتری شک نکن و اقدام کن. البته قبل از انصراف حتما مسیر دقیق آینده مشخص کن. نه اینکه اول انصراف بدی و بعد تازه بگی خوب حالا چیکار کنم. مثلا اگه میدونی به فلان شغل علاقه داری و شرایطش رو هم داری عمرت الکی توی دانشگاه هدر نده. دانشگاه واقعا جوش افتضاحه. به جز عده ی معدودی که میدونن دارن چیکار میکنن و هدف درستی دارن یقیه فقط دنبال عیاشی و خوش گذرونی ان.

 

ابراهیم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۷:۳۶
در آخر الزمان انتخاب سخت میشه.
من نمی‌گم اینو انتخاب کن یا اونو.
اما هم اینی که دوستان می‌گن هم درست.
هم همین مسئله‌ای که میگید.

#علم پشت … بود باید بریم ورش داریم.
#اگر افراد مومن مدیریت زمان خودشون به دست نگیرن افراد بی‌دین به دست میگیرن.
#در مسائل جنسی هم باید تقوای فرار داشته باش نه تقوای مقابله.(به زنا نزدیک نشوید.)

من خودم از دانشگاه انصراف دادم اومدم بیرون. البته من اون موقع بابت هزینه‌اش اومدم بیرون. ولی ته دلم هم خوشم نمی‌یومد از ادامه تحصیل اما چندتا اشتباه کردم.
اولیش اینکه سربازی نرفتم و الآن بابت کارم رفتن به سربازی سخته.
دومیش هم اینکه من رویایی فکر می‌کردم(لطفا واقعی فکر کن.)
من بعد از انصراف آنچنان چیزی به دست نیاوردم و یه جوری از شاگردی شروع کردم.
(مابقی داستان زندگی پاک کردم. من خیلی از خودم می‌نویسم متاسفانه.)

 

بیتا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۷:۴۳
سلام به نظر من هنر یک دختر و یک پسر خوب اینه که تو هر محیطی قرارگرفت اصالت خودش رو حفظ کنه  و راهش این نیست که آدم از جمع دور باشه ، عجولانه تصمیم نگیرید به خاطر این مسائل ترک محیط دانشگاه کار عاقلانه ای نیست . اگه واقعا به درس علاقه نداری میتونی به این موضوع فکر کنی. ولی رشته شما خوب هستش

 

ای بابا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۸:۳۵
مگه کجا درس میخونی

والا ما هم میریم دانشگاه اصلا از این خبرا نیست
نهایت ی سلام علیک با  جنس مخالف
چقدر مسائل رو الکی گنده میکنید
اگه هم اونطوری ک شما میگین است خب شما کار خودتو بکن

 

ساحل…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۹:۲۸

تحت هیچ شرایطی انصراف ندین …حداقل لیسانس رو بگیرین اگه خواستین دیگه ادامه ندین

چون واقعا حیفه ..

اگه قرار باشه توی هر محیطی قرار گرفتین تا از جو اون محیط خوشتون نیومد خودتونو بکشید کنار که نمیشه ..

شاید فردا توی محیط کار هم همین وضع بود بعد حتما میخوایین موقعیت شغلی خودتونو از دست بدین !!

به نظرم خودتونو تبدیل به یه شخصیت گوشه گیر ومنزوی نکنین از اون مدل هایی که فقط دوستدارن با تنهایی خودشون باشن و توی هر جمعی انگشت نما میشن ..

بعد اگه براتون شرایط ازدواج هست خیلی خوبه که اقدام کنین ..

بالاخره هر کسی توی هر محیطی هست یک سری افراد هستن که با عقایدش متفاوتن

مثلا توی محیط کارم بعضی از همکارام هستن که خیلی با هم راحتن شوخی میکنن .. و خیلی خیلی روابط خارج عرف ..بین زن و مرد ..

بعضی ها هم هستند که پایبندن ..

خب من در حد محیط کار خودم باهاشون در ارتباطم …و اصلا به من ارتباط نداره که کی دوست داره چه جوری زندگی کنه ..

 

 

lida 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۰:۲۹
سخت در اشتباهی .تو بخون لیسانستو بگیر در کنارش کار هم انجام بده.ب خاطر ادمای بی ارزش ک نمیشه خودتو عقب بندازی

تو دوره ما همه دیگه لیسانسو دارن

 

سوال کننده (محمد رهام) 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۱:۴۴
خیلی ممنون از نظرهاتون، واقعا زحمت کشیدید.فعلا دارم روش فکر میکنم که انصراف بدم یا نه، آخه استادامون میگن درس هایی که اینجا بهتون یاد میدن بیشترش فردا تو کار به دردتون نمیخوره و کاربردی نیست. رشته ام مهندسی مکانیک است.بازم ممنون

 

دانشجوی شریف به سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۲:۲۱
آقای محترم چرا چرت میگی؟؟!! چرا الکی بدون آگاهی حرف می زنی ؟؟!!

شما چند بار توی دانشگاه شریف بودی که اینو فهمیدی که میگی «دانشگاه شریف هم توش دختر و پسر مثل زن و شوهرند»؟؟؟؟!!!!
من از سال اول لیسانس تا الان که سال آخر دکترا هستم، توی دانشگاه شریف درس می خونم! اصلا هم چنین چیزی نیست!!! جوش خیییلی هم خوبه و بسیار بسیار بهتر از بقیه ی دانشگاه هاست! همه( به جز عده کمی که بالاخره همه جا پیدا میشه!) سرشون توی درسشونه و وقتی برای این کارا ندارن!
لطفا از روی ناآگاهی حرف نزن! اینجوری مطمئنا تصمیمت هم از روی ناآگاهی خواهد بود!!!

 

سیدمحمد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۶
سلام برادرگرامی
منم حدود۹سال پیش همین دغدغه شماروداشتم ولی وارددانشگاه نشدم چون بافضاش آشنابودم وخیلی ازدخترپسرای دانشجوروهم میشناختم به این نتیجه رسیدم که یابایدبهترین دانشگاه وبهترین رشته درس بخونم یااصلأوارددانشگاه نشم و وقتی دیدیم دانشگاه خوب دولتی قبول نشدم کلأبیخیاله دانشگاه شدم ورفتم سربازی وبعدش رفتم تویه حرفه ای شاگردی کردم وبه اینجارسیدم که خداروشکرازهرنظراززندگیم راضیم
الان من ۲۷سالمه دارم خونه میسازم ماشینم دارم وباخرج خودم ازدواج کردم ومغازه استیجاری پرازجنس هم دارم
ولی
بخداقسم دوهفته پیش یکی ازهم دوره ای های دوران دبیرستانمودیدم که فوق لیسانس حسابداری ازدانشگاه دولتی روداره رودیدم ومیگفت مثل … پشیمونم ازاینکه درس خوندم کاش منم مثل شمامیرفتم دنبال کار واینهمه دنبال درس ودانشگاه ومدرک بی ارزشش نمیرفتم

امیدوارم تونسته باشم کمکتون کنم
یاعلی مدد

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۳۶
نه برادر عزیز انصراف دادن کار درستی نیست.
اولا فضای دانشگاه آموزشی و فرهنگیه و اگر قرار باشه چهار تا آدم حسابی مثل شما هم ول کنن برن که میمونن فقط بچه قرتیا

دوما تحصیلات در ازدواج آینده نقش مهمی داره و در جامعه ای که متاسفانه مدرک گرایی رواج پیدا کرده و همه الان فوق لیسانس دارن دیگه یه مدرک کارشناسی واقعا لازمه

سومم در مورد کار که به قول یکی از دوستان فراموش نکنید همزمان با درس وارد بازار کار هم شوید تا در پایان تحصیل صفر کیلومتر نباشید، الان همه جا سابقه کار میخوان، الان که دانشجویی حاضری خیلی جاها کار کنی، بعدا که مدرکتو بگیری بشی آقای مهندس دیگه زورت میاد خیلی جاها بری، جاهای بدرد بخورم سابقه کار میخوان، اون موقع شما میمونی و سرخوردگی

در مورد آموزشای دانشگاهی هم حق با شماست و چیزی که یاد میدن نیاز بازار کار نیست، اما وقتی مشغول کارای پاره وقت بشی نبض بازارم دستت میاد و میتونی در حین تحصیل در دوره های مفیدی که مناسب تشخیص میدی و در دانشگاه برگزار میشه هم شرکت کنی

موفق باشی

 

مهدی کردی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۳۷
ادم خودش باید قوی و محکم باشه. من دانشجوی ورودی ۸۶ کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه ازاد تهران مرکز بودم. اونجا هم کم وبیش از این مسائل بود. برای خود من از ترم ۳ به بعد تا اخرین روزا مرتب موقعیت برای با دخترا پیش میومد ولی من به هیچ کدومشون محل نمی ذاشتم و با هیچ کس هم دوست نشدم. یادم نمی ره روز تسویه حسابم تو اسفند ۸۹ به یکی از دوستام که ورودی ۸۷ بود، گفتم: حسین فکر می کنی من اگه می خواستم نمی تونستم اینجا کاری بکنم و با کسی رابطه داشته باشم؟ گفت چرا تو هم خوشگلی هم خوشتیپ، همه میدونن خیلیا از  خداشون بود که با تو باشند، ولی تو خودت به کسی رو نمی دادی بهت نزدیک بشه.
بازم دارم میگم ادم خودش باید جنم داشته باشه که خودشو به چیزی الوده نکنه، فرار کردن و میدون رو خالی کردن که چیزی رو درست نمی کنه

 

مژگان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۰
شما از کجا میدونید دانشگاه های دولتی هم توش همه به قول خودتون مثل زن و شوهرن؟

یا حتی خیلی از دانشگاه های غیرانتفاعی؟
بهتره تهمت نزنید.خیلیا و خیییلیا اینجوری نیستند.
مواظب حرف زدنمون باشیم که پس فردا قراره جواب پس بدیم.

 

مژگان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۲
در ضمن میخوای درس نخونی بهونه نگیر!

 

ترانهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۵

اصلا و ابدا انصراف نده که بعد ها مطمئنا پشیمون میشی.

خب درسته جامعه اینطوری شده اما حالا اومدیمو دانشگاه نرفتی تو خیابون هم نمیری؟ شما سعی کن خودت خوب باشی و درس بخونی. یا میتونی دانشگاهتو عوض کنی.

 

ناشناس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۶:۳۴
میتونی بری بیرون دوره های برق صنعتی و ساختمان و . .. .بعد مدرک فنی حرفه ای که گرفتی و واقعا کار یاد گرفتی، کار پیدا میکنی.

مدرک مهم نیست ،کار بلد بودن مهمه.

 

امیررضا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۷:۰۲
شما در عصری زندگی میکنی که جامعه مدرک گرا شده حتما در اینده هم همه به مدرک داشتنت نگاه میکنن البته به نظر من هم اگه ادم دنبال کار بره بهتره تا اینکه درس بخونه و اخرشم هیچی نشه اما به نظر من شما درست رو بخون چون زمانه مدرک گراست

 

جمشید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۷:۴۱
معمار ازاد بودم .دارم بعد پنج سال بیکاری سیگار نوشابه میفروشم . همه جا  بهم میگن خنگول . خدمم قبولدالم خیلی تنبلم چکار کنم مخم نمیکشه .  رفیقام ک با من بودم اونجا همشون حالا ول و بیکارن یا دارن نوشابه باز میکنن . خدم چنبار رفتم خاستگار دخترای خیلی سطح پاین ولی میشنیدن رشته گند زپرتی  معمار رو تو ازاد ساقلوز اباد اشغال بودم دستممینداختن  . همه رفیقای پخمم اونجا با من بودن  مجبور شدن با دخملای تنبل خرابه   معمار ازاد درپیت ازدواجکنن همشون بدبدختن هیچجا بهشون بها نمیدن . روزی دارم هزار بار ب خدم فش میدم

 

سوال کننده (محمد رهام) 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۹:۰۲
سلام، از همه به خاطر نظرهاتون تشکر میکنم، با خوندن نظرات شما و مشورت با چند دوست تصمیم گرفتم به تحصیلم حداقل تا لیسانس ادامه بدم واقعا از همتون یه دنیا ممنون هستم.یه عده از دوستان ناراحت شدن که چرا میگی همه دانشگاه ها این طوریه یا یه عزیزی ام گفت من دانشگاه شریف میخونم چرا این طوری میگی…..من از عزیزانی که ناراحت شدن معذرت میخوام و حلالم کنید .فقط چون یه بار وارد محوطه دانشگاه شریف شدم و یه صحنه هایی دیدم اون حرف رو زدم و حتی دیدید که یکی از کاربرا گفت دانشگاه تهران میخونه و اون جا هم همین وضع هست……فقط یه عده از دوستان گفتن در کنار مدرک لیسانس برو کار هم کن که بازار کارم در رابطه با رشته ات داشته باشی فقط سوالی که برام پیش اومده این که الان که دانشجو هستم کجا میتونم متناسب با رشته ام کارم کنم که سابق کارم داشته باشم بعد از مدرکم؟.ممنون.

 

یگانه ۲۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۹:۲۹
اگه شما که مذهبی هستی  وادمایی مثل شما  فضای دانشگاه رو ترک کنن  که  دیگه همه ی مذهبیا بی سواد میمونن  شما الان تازه وارد  دانشگاه شدی  ان شا الله که دوستایی مثل خودتون پیدا کنین اون موقع دیگه راحت تر میتونین کنار بییاین …  ما هم مثل شما داریم تو همین فضا  دانشگاه ها درس میخونیم اعتقاداتمون هم خدا رو شکر  داریم …

 

لیموترش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۰:۲۳
پسر ۵۲ آقا، لدفن طرز فکرتونو عوض کنین یکی اگه بخواد سالم باشه و سالم بمونه بستگی به خودش داره وگرنه چ ربطی داره یکی معماری خونده ینی آدم سالمی نیس؟!!!:|

 

.****(+!+)**** 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۹
سلام به همگی وسوال کننده محترم

قبولیت دردانشگاه روبهت تبریک میگم…ازینکه پسرخوب وپاکی هستی خیلی خوشحالم..متاسفانه دانشگاه ها مقررات سختی ندارن.مث مهدکودک شده.دختروپسراباهم قاطی و سرخوش هستن..همه دوس داریم شادباشیم اما نه تا اون حد که ایمانمون روازدست بدیم..آدم باید حدوحدوی قائل شه برا خودش..هرچی بیشتربهشون گیربدی بیشتر به کارشون ادامه میدن.ریاست محترم دانشگاها..باید ازروز اول فکرشو میکردن تاالان این جورمسائلی پیش نیاد…من نمیدونم هدف شما ازدرس خوندن چیه تا به درستی بگم که برید دانشگاه یا انصراف بدید….آیا هدفتون اینه که از دوستات عقب نمونی.. یا میخای فرد مهمی بشی با تحصیلات زیاد که در آینده جلو همه پز بدی مث بقیه…یا میخای درآینده جلو خانواده زنت کم نیاری.. یا ازدرس خوندن خوشت میاد وعادت کردی به خوندن…یا میخای زحمات خانواده عزیزت هدر نره وبه یه جایی برسی بهت افتخارکنن. وهزاران دلیل دیگه……
پسرخوب آدم باید اول هدفشو درست وحسابی مشخص کنه.. بدونه واسه چی داره دنبال اون کارمیره آیا درآینده بدردش میخوره یا بیخودی عمرشو تو اون راه داره تلف میکنه.. اینکه محیط دانشگاه با روحیه شماسازگارنیس درسته..با روحیه خیلی هاسازگارنیس حتی اونایی که رعایت نمیکنن..اینکه دیگرون مث زن وشوهرن ویا باهم رفیقن وازین جور حرفا…اینا مشکل خودشونه..اون دنیا بایدجوابگو باشن.. بعدشم روحیه شماخیلی لطیفه ونازک..با یه حرکت ناشایست ناراحت میشید.میگید کتاب دینی زیادخوندید..اینم درست..امااول ازهمه باید بدونی نویسنده این کتابا کی هستن میتونی به تمام گفته هاشون اطمینان کنی.به نظر من خود قران مجید بهترین کتاب تو تمام دنیاس که میتونی به راحتی  واطمینان بهش اعتماد کنی .وقتی که میری کلاس..هر صبح یه سوره ازقران مجیدروبخون بعد برو دانشگاه…نزارمحیط دانشگاه روی توتاثیربزاره..اگه دوس داری زودتر یه کار خوب پیداکنی به جادرس خوندن و هدررفتن عمرت تو دانشگاه.. بهتره توزمان اوقات فراغت دنبال کارمورد علاقت بگردی.. از رییس دانشگاه کمک بگیری..از استادا..به موسسه های کاریابی معتبر سربزن..به کارگاهای فنی وحرفه ای..به جاهایی که حرفه ی آسون وپردرآمد آموزش میدن….بدون شرایط کار کردن چه جوریه..درآمدش چقدره..شانس فقط یه باردرخونه آدم رو میزنه..پس بایدخوب هواستوجم کنی شاید به چیزی اینقد فک کنی ودنبالش بری بعد ببینی بگی  ای خدای عزیزم..شانس یه جای دیگه بوده و ندیدمش وازش ردشدم..درآینده پشیمانی و افسردگی وغصه خوردن هیچ ارزشی نداره..الان بهترین فرصت روداری که به خاسته هات برسی..حتما که نباید درس ودانشگاه خاسته آدم باشه..اگه نمیتونی محیط دانشگاه رو تحمل کنی مجبورنیستی ادامه بدی همین آخرای مهر انصراف بده..چون بعدن پولتو بهت پس نمیدن..دانشگاه غیر دولتی خرجش زیاده.اما واسه کسی که درآمدخانواده ش زیاد باشه اشکالی نداره..اگه ازمکانیکی خوشت میاد میتونی بری یه سری به این تعمیرگاهابزنی شایدکارپیداکردی..ودرکنارشم میتونی درستوادامه بدی..دانشگاه پیام نورهست..بعضی درساش اختیاریه بری سرکلاس.میتونی تو اون موقع ها استفاده کنی.. اگرم همون غیرانتفاعی رو دوس داری از ریاست دانشگاه بپرس..ببین میزارن پاره وقت بیای کلاس.. درضمن خانواده محترمت نمیدونن چی بهت بگن..میترسن بگن انصراف بده بعدش پشیمون بشی بگی چراگفتین انصراف بده.. یابگن بخون انصراف نده بعدن بفهمن افسردگی گرفتی ازبس محیطش مسخره وکلاساش بدرنخور بودن….واسه همین هیچی بهت نمیگن چون جای تو نیستن..تورو دوس دارن واسه همین میخان خودت تصمیم بگیری تا خدای نکرده درآینده دچار مشکل نشی..بهتره اول ازهمه ازخودخدا کمک بگیری.. مطمئنن تنهات نمیزاره ویه راه خوب جلو پات میزاره..از خدا بخاه هرجامیری هرکاری پیداکردی همیشه حافظ خودت وخانوادت وآبرووعزتت باشه…پاک موندن تواین دوره وزمونه خیلی سخته..به قول این ناشناس محترم مدرک مهم نیس.. مهم کارابرومند وعزت وشرافته آدمه واینکه خدای عزیزم از  بنده ش راضی باشه…پسرخوبی هستی نزار هیچکس وهیچ چیز توروحیه لطیفت تاثیربزاره..لیسانس دارم وارشد گرفتم واین چیزاهمش حرف مفته..آدم بیسوادداریم عقل وشعورش از بعضی ازین ارشد وفوق لیسانس ها برتره..فقط راه زندگی کردن رو بلدبوده..بلدبوده بنده ی خوبی باشه..خداهم کمکش کرده..پس همین امشب بشین خوب فک کن..فرداپس فردا امتحانات شروع میشه..یابشین درساتوبخون وبه دیگرون هیچ اهمیتی نده وفک کن برگ کاهن که بادتوهواپخششون کرده.. یا انصرافتوبده وخودتو خلاص کن..چون اگه قوی نباشی یا افسردگی میگیری یا مث اونامیشی..یاباید اینقد تحمل کنی وارادتو قوی کنی که همه جلوت کم بیارن وخجالت بکشن که بعیدمیدونم چون این جورآدما به هیچ صراطی مستقیم نیستن ادم باید سعی کنه که همرنگ اونانشه…..بهرحال این زندگی توئه وکسی هم بهترازخودت نمیتونه واست تصمیم بگیره..آدم ازیه لحظه بعدش خبرنداره.‌اول سعی کن پسر خوبی واسه پدرومادرت باشی بعدشم هرچی خدابخاد همون میشه..پس نگران نباش خداخودش یه راه پرنور رو نشونت میده به شرط اینکه دلسرد نشی ازین شاخه به اون شاخه بپری..درسو ول کنی بری سرکاری.بعدبگی این چه کاریه بدرد نمیخوره اینجوری هی عمرت تلف بشه آخرش ببینی هیچی به هیچی..پس خوب هواستو جم کن..آفرین..درپناه حق

 

هاتف خلوت به من آواز داد…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۵
نمیگم جو دولتی ها عالیه ولی من دولتی میخونم و دوستایی هم دارم که آزاد میخونن . واقعا جو دولتی با آزاد قابل مقایسه نیست ‌. چیزایی که اونا تعریف میکنن من حتی یه بار هم تو دانشگاه ندیدم . اکثرا سرشون به کار خودشونه . حتی تیپ و طرز پوشش هم خیلی خیلی فرق داره .

 

پژمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۱
یه نصحیت برادرانه بهت میکنم اونم اینه که برو دنبال کار و یاد گرفتن حرفه.نمیدونم دانشگاه دولتی قبول شدی یا آزاد.ولی سطح علمی دانشگاه های آزاد و علمی کاربردی و …خیلی پایین هست(خودم فارغ التحصیل دانشگاه آزاد هستم)فکر نکن حالا اگه بری دانشگاه بعد از فارغ التحصیلی کار خوب گیرت میاد و آپولو هوا میکنی!خیر اخوی اینجوریا نیست.برو کار کن اگه تونستی در کنارش درس بخون.بزرگترین اشتباه من این بود که رفتم دانشگاه.همکلاسی های من که تنبل کلاس بودن با دیپلم توی بانک و جاهای دیگه استخدام رسمی شدن الان هم دارن در حین کار کردن دارن مثلا میرن دانشگاه(چه دانشگاهی)ولی من!الان کار میکنم ولی چه کاری.با مهندسی برق دارم توی کارخونه شیشه سازی یه جورایی کارگری میکنم.
توی ایران درس خوندن ارزش نداره والا ارزش نداره بلا ارزش نداره.
اینجا ایران هست فساد زیاد هست منظورم اینه که طرف(خدابیامرز)با فوق دیپلم شد وزیر کشور!
سخنم با آقایون هست
اولویت و کار قرار بدید بعد تحصیلات چون ما مردها وظیفه تامین خانواده رو بر عهده داریم

 

بهرام 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۳
باهات موافقم،اینم بگم من هم به شدت مثل تو بودم ولی حالا که درسم تموم شد و رفتم سر کار میفهمم افکار اشتباهی داشتم،ولی یه توصیه بهت میکنم که خودم هم همین روش رو به کار گرفتم:به هیچ وجه برای ازدواج به دخترایی که تحصیل کرده دانشگاه هستن اعتماد نکن و طرف تحصیل کرده ها نرو،چون درصد کمی از دخترای دانشگاه رفته تونستن خودشون رو حفظ کنن.

 

نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۴
حتما بخون حداقل فوق دیپلمتو بگیر چون رشته ات مکانیکه و به درد میخوره بعد برو سربازی تو بخش های مکانیکیش شاگردی کن بعد بیا برو دنبال کار به نظرم اینطوری بهتره

چون دیپلم الان واقعا خیلی بده

 

اناهید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۷:۰۳
ببین مدرک واقعا مهم نیست و کار بلد بودن مهمه و اگه کار بلد باشی کار گیرت میاد از طرفی مدرکم مهمه چون اگه تحصیلات نداشته باشی چون دخترا بیشترشون تحصیل کرده ان بری خاستگاری خیلیاشون بهت جواب رد میدن!!! بعدم من حس میکنم رشتتو دوست نداری و حوصله ی درس خوندن نداریو داری دنبال بهونه میگردی چسبیدی به این مسئله وگرنه هم من و هم شما میدونیم تو دانشگاه همه جوووووررر ادمی هست!!!خود منم ازادم تازه رشتم هنریه که جوش صمیمی تر و ازادترم هست ولی خیلی از دخترا و پسراشم تو فاز روابط ازاد نیستن و درگیر درس و کارن و نا ندارن!دانشگاه ما هم پوست میکنه همه کم خوابی داریم.

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۵۶
بستگی داره کجا دارید درس میخونید، واسه رشته مکانیک برای پسرا کم و بیش کار هست همه جا اما شما چون دانشجویی و احتمالا ترمای اولتم هست با استادات صحبت کن یه جایی معرفیت کنن یا خودت اگر کارگاهی کارخونه ای جایی میشناسی برو سراغشون و بگو مثلا حاضرم شش ماه یا یک سال تا زمانی کار یاد بگیرم رایگان یا با حقوق خیلی کم کار کنم بعد خودت حق بیمه رو بریز. دنبالش باشی پیدا میشه.

اینجوری تا پایان درست حسابی مهندس شدی، تو صنعت واسه این تیپ آدما که واقعا همراه سواد علمی، سواد عملی هم دارن سر و دست میشکنن. حتی تا اون موقع میتونی به فکر موقعیتای خوب باشی واسه کارآفرینی.

خلاصه درستو بخون اما نه فقط درس، با هدف شغل آینده درس بخون، اینجوری دانشگاه رفتن خیلی هم خوبه، قاطی حواشی هم نمیشی، برای پروژه هم میتونی دنبالش باشی از صنایع دفاع پروژه برداری جای سربازیت یا بخشی از سربازیت.
موفق باشی

 

زاهدانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۱:۱۳
داداش بخوای بیرون‌ دانشگاه بری وضع همین جوریه اگه همین جور ادامه بدی کره زمین رو ترک باا بکنی

نظر من اینکه بمون و راه خودت رو برو کار به بقیه نداشته باش بگذار اونا زندگی خودش ون رو بکنن تو زندگی خودت
سعی کن اهع دموکراسی باشی ولی با باطل هرچقدر هم نه تعداا شون زیاد باشه همراه نشو
ببین قلبت چی میگه

 

سید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۲۵
آقو درسته که جو دانشگاه خوب نیست .
اما شما میتونی مثل بقیه نباشید
مثل من که در همین دانشگاه ها درس میخونم و اصلا هم به اینچیزا کاری ندارم
اتفاقا خیلی هم مذهبی هستم . مشکلاتی هم برام پیش اومده اما چه میشه کرد . باید تحمل کنید یا اقدام به ازدواج کنید .
البته اگر شما با روابط مشکل دارید که باید بگم به شما مربوط نمیشه و از یک طرف هم باید به پسر و دخترهای جوان حق داد چون سن ازدواج رفته بالا و هر دو به جنس مخالف نیاز دارند
هر چند که دخترها باید عفت و حیا رو رعایت کنند اما قورت داده اند .
یا حق

 

زهرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۲:۲۵
باید میرفتی ی جای خوب. دوباره کنکور بده تا ی دانشگا خوب قبولشی ک همشون زرنگ باشن  دختر پسراشم همشون نجیب  اونجا میتونی با دختر زرنگ نجیب ازدواجکنی . فک کنم ک تو مال ازاد پشت تپه ای خخخح

 

حجت 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۳:۵۷
اگه میتونی برو طلبه شو یا برو یک دانشگاه مذهبی مثل امام خمینی یا دانشگاه رضوی اینا فضا کاملا معنوی داخل حرم امام رضا

 

ساناز 

۰۰

رتبه‌دهی

 

  • چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
  • ۰۶:۰۸
سلام من هوشبری روزانه میخونم و ترم ۵ ام واقعا از فضای بیمارستان و کار تو اتاق عمل بدم میاد تصور اینکه باید تواین رشته برم سرکار واسم سخته میخوام انصراف بدم و دوباره کنکور بدم من۲۳ سالمه حتی اگه مدرک بگیرم باید دوسال طرح برم حق دوباره خوندن ندارم.توروخدا راهنماییم کنید من دوس دارم داروسازی بخونم که تو جو بیمارستان نباشم.
دسته‌ها
ازدواج مسائل جنسی

پسرم مثل دختر ها رفتار میکنه

پسرم مثل دختر ها رفتار میکنه

رفتار دخترانه برادرم ,برادرم مثل خواهر میمونه ,دوست پسرم مثل دختر هاست

سلام
من یه برادر ۴ ساله دارم که از وقتی که به دنیا اومد دختر پسرای فامیل ما شروع کردن

به ازدواج کردن یعنی تا الان که ۴ سالشه حدودا سالی دو یا سه بار عروسی رفتیم البته بگم

که خونواده ی مذهبی هستیم و عروسی مختلط نداریم

ولی چون برادرم کم سن وسال بود هم توی زنونه میرفت هم مردونه!

یکی دو سالی هست که برادرم علاقه ی شدیدی به جشن عروسی داره یعنی

طوری شده که با لباس های مادرم خودشو عروس میکنه و دست میزنه میچرخه و این

کار بازی هر روزش شده من برادرم رو مسجد میبرم مراسم های مردونه میرم مجبورش میکنم

که این کارو نکنه البته به زور مثلا میفرستمش بیرون دوچرخه بازی کنه یا براش ماشین و

تفنگ اسباب بازی میخرم ولی بازم خلق و خوی دخترانه از سرش نمیپره و تمایلی به بازی با اونا نداره .

به نظر شما مشکل داره برادرم؟ ایا با بزرگتر شدن خوب میشه؟

از چه سنی به بعد به صورت بیماری میشه بهش نگاه کرد؟

نظرات (۲۰) – نمایش (۸۱۲) – بخش نوشتن نظر

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۰
به نظرم ببرش پیش روانشناس اطفال چون معمولا بچه ها شخصیتشون تا پنج سالگی شکل میگیره.
اگه الان درمان نکنی خدایی نکرده پس فردا اقایون از داداشت سواستفاده میکنن به خاطر این اخلاقش.

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۰
به نظرم ببرش پیش روانشناس اطفال چون معمولا بچه ها شخصیتشون تا پنج سالگی شکل میگیره.
اگه الان درمان نکنی خدایی نکرده پس فردا اقایون از داداشت سواستفاده میکنن به خاطر این اخلاقش.

 

لیلی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۳
سلام.من میخواستم بدونم اگه بکارت یه دختر با فشار زیاد اب پاره بشه.دکتر میفهمه که دراثر رابطه جنسی نبوده؟؟؟توروخدا جواب بدین

از کجا میشد بفهمم که دراثر خودارضایی با اب,اب داخل واژن رفته یا نه؟؟

سلام
بله پزشک متوجه میشه
سوال دوم رو خانم ها بهتر میتونن جواب بدن

 

reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۸
آره بابا معلومه که خوب میشه!
الان اینکارهارو زیاد دیده و یاد گرفته … اگر کسی نخنده و تشویقش نکنه کم کم از سرش میفته!

برخورد های سلبی هم لازم نیست … بچه است بابا نگران نباش

 

پریسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۰
در کنار مشاور رفتن میتونید به کلاس های رزمی و یا ژیمناستیک بفرستینش که خلق و خوی دخترونه از یادش بره.

 

نازنین(شعبه دیگری ندارد) 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۵
خب ممکنه این رفتارش موقتی باشه و کم کم از سرش بیفته. یعنی کلاً همه کاراش دخترونست؟ هیچ بازی و رفتاری که مخصوص پسرا باشه رو انجام نمیده؟ وسایل بازیش هم دخترونست؟ بازی های دخترونه،لباس دخترونه دوس داره؟ دوست داره لاک بزنه؟ دوست داره دائم این رفتارارو داشته باشه یا نه یه وقتایی فقط؟ اگه هم دوست داره لباس دخترونه بپوشه،هم بازی های دخترونه دوست داره و هم دوست داره با دخترا بازی کنه،خب یه مقداری جای نگرانی هست. اگه راجع به ترنس ها مطالعه کرده باشید،هم پزشکان هم خود اون افراد میگن که از دوران کودکی(از سنین خیلی پایین)رفتارهایی مخالف با جنسیتشون داشتند،یعنی روحشون با جسمشون سازگار نیست. اگه رفتارهای برادرتون خیلی دیگه دخترانه هست و باعث نگرانیتون شده،توصیه میکنم با یه روانشناسی که در این زمینه تخصص داره صحبت کنید.
شما مجبور به کاریش نکنین،فقط تشویقشم نکنین،مثلاً وقتی لباسای مادرتون رو میپوشه و میرقصه،بهش توجه نکنید،اصلاً کسی قربون صدقش نره،نه دعواش کنین و نه تشویق،به افراد خونوادم بگین که همه همین رفتارو داشته باشن،گاهی بچه ها برای جلب توجه اینکارارو میکنن. یه مدت بی تفاوت باشین،اگه بازم از سرش نیفتاد،دیگه حتماً باید به یه مشاور مراجعه کنید. امیدوارم که مشکلی نباشه.

 

باید امشب بروی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۸

اگه برادرتون از جنسیت خودش ناراضی نیست، یعنی بدون اینکه از پسر بودن خودش ناراحت باشه چنین رفتارهایی انجام میده به نظر نمیاد مشکل حادی باشه و بیشتر ناشی از همون مسایلی هست که مطرح کردید. اما در نظر داشته باشید رفتار شما با برادرتون به تنهایی کافی نیست، کسی که میتونه روی رفتار مردونه برادرتون بیشترین تاثیر رو داشته باشه پدرتون هست، ارتباط برادرتون رو با پدرتون بیشتر کنید، در این سن پسر پدرش رو مرد روی زمین میدونه

کفش هایت کو؟

کفش پسرونه؟

 

اونور مرز شقایق…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۳
نمیخوام حکم قطعی بدم و دلواپستون کنم ولی شاید وشاید و شاید و احتمالا برادرتون ترنسکشوال(تراجنسی) هستند بدین معنی که جسم و روح انها کاملا متفاوت است(یکی مردانه و یکی زنانه) که عامل این اختلال کاملا مشخص نیست ولی عده ای احتمال میدن شوک عصبی در سه ماه اول حاملگی میتونه این اختلال رو ایجاد کنه
حتما حتما فورا و در اولین فرصت ببرینش دکتر روانپزشک که مشکل برادرتون رو تشخیص بدن و در صورت نیاز درمان رو شروع کنند
فقط اینو بگم که اگه تراجنسی باشند با بزرگتر شدنش مشکل حاد تر میشه و تو حدود ۱۳ سالگی به بعد داداشتو با ارایش کامل دخترونه میبینی پس یه وقت فک نکنین که با گذشت زمان درست میشه و همین فردا ببرینش دکتر
یکی از اقوام ما تو مرکز بهداشت اطراف شهر کار میکنه و میگفت که پسر تقریبا هم سن برادرتون که اونجا میاوردن واسه واکسن من بهش مشکوک شدم و از مادرش سوال کردم و مادرش گفت که ما هم بهش شک داشتیم که بردیمش دکتر تو مرکز استان(تبریز) و تشخیص دادند که تراجنسی هستند و ما هم الان نگران بعد بلوغش هستیم
فقط بگم که من متخصص نیستم و فقط بطور اتفاقی تو اینترنت در مورد تراجنسی ها خوندم و قرار نیست حرف من حتما درست باشه و ازتون میخوام ببرینش دکتر که اون تشخیص بده و الکی با حرف من نگران نشین

 

من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۱:۵۲

سلام

من پنج تا برادرزاده پسر دارم، دو تاشون تا چهار پنج سالگی همینجوری بودند، بعدش رفتار و اخلاقشون یهویی مردونه شد و دیگه حتی کسایی رو که می رقصند رو هم مسخره می کنند. درست میشه، نگران نباشید، بعضی پسر بچه ها خیلی لطیفند (بر عکس زمانی که بزرگ میشن!)

 

فاطیماه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۲:۰۴
حتما باید ب روانشناس و شایدم روانپزشک مراجعه کنید چرا ک شخصیت بچه زیر ۶سال شکل میگیره، و هم اینکه برخورد درست و صحیح جوری ک بچه اذیت نشه رو بهتون توضیح میدن و اگه درمان خاصی لازم بود هرچ زودتر شروع بشه اثر بیشتری داره،

ممکنه ترنس باشن،
خوب رفتارا و کارهاشون رو تحت نظر بگیرید تا بتونید تاریخچه صحیحی ب روانشناس بدید و بتونید درمان درست رو انجام بدین
از اینکه شما بعندان یه برادر ایتقد توجه دارید و پی درمانید جای امیدواری و خوشحالی داره
موفق باشید
یا حق

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۷
با برخورد شدید و یا نهی کردن مکرر باعث میشید توجهش جلب بشه و از سر لجبازی تکرار کنه یا متوجه تفاوتش بشه و به لحاظ روحی هم گرایشاتش تحت تاثیر قرار بگیره
باید غیر مستقیم این عاداتو کمرنگ کنید
مثلا وقتی رفتار پسرونه داره حسابی تشویقش کنید، البته نه اینکه بگید آفرین که مثل پسرا رفتار کردی، بلکه بگید آفرین پسرم یا داداش کوچولو که انقدر قوی و زرنگی، یا مثلا داداشی تو که زورت زیاده میای کمک کنی فلان کارو انجام بدیم
دیگه تو مجلس زنونه نبریدش و لوازم زنانه مثل وسایل آرایشی رو از دیدش دور کنید و جلوی اون رفتارای دخترونه مثل لاک زدن یا آرایشو انجام ندید
سعی کنید دست جمعی بازی های پسرونه کنید و برای موفقیتش تو بازی کلی تشویقش کنید
از پدر یا برادرتون بخواید که به شوخی باهاش کشتی بگیرن و اجازه بدن نیمی از مواقع اون برنده باشه و احساس قدرت کنه
دیگه جلوش از دختر بچه ها یا با نمکی و زیباییشون تعریف نکنید
بزارید با پسر بچه ها بازی کنن و با هم واسه دخترا کری بخونن، مثل اون شعرای پسرا شیرن، مثل شمشیرن و …!!!
براش کت و شلوار بچگونه بخرید و کراوات بزنید بعد ازش تعریف کنید و بگید میخوایم بعدا دومادت کنیم
این کارا در دراز مدت میتونن این عاداتو از بین ببرن، اگر انشاالله مشکل جدی نباشه با این مسائل از بین میره. اگر دیدید داره واکنش منفی نشون میده یا کنارگیری میکنه و گوشه گیر شده حتما برید سراغ مشاور
موفق باشید

 

به سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۲۳
شما که تخصص ندارین تا تشخیص بدین که این حد ازرفتارهای برادرتون نرماله یانرمال نیست . پس زیاد مضطرب نشین و نترسین وبه برادرتونم انگ چیزی نزنین  . شاید عادی باشه .

اگرخیلی نگرانی به جای مضطرب شدن ونگرانی بهتره ببرین پیش یه متخصص حاذق و شناخته شده که روانشناسی یا روانپزشکی که کارش روانشناسی کودکه .
اگر تهران هستین ٫تو شبکه های تلویزیونی میان خیلی شناخته شده وماهرن ببرین

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۵
اکثرا میگن این حالت طبیعی هست بعدا که پسرها بزرگتر شدن این رفتار از بین میره ولی ما یه پسری داشتیم تو فامیل از بچگی با خانم ها بزرگ شد یعنی یا با همسن های مامانش که خانم بودن بود یا همبازیهاش دختر بودن الان که سنش زیاد شده رفتارهای اوا خواهری داره اصلا برای خانم ها هیچ جذابیتی نداره با اینکه خیلی از لحاظ جنسی فعال هست و نامزد داره ولی کلا حرکات و رفتارش عین خانم ها هست برای همین به نظرم داداشتون رو الان که بچه هست  اصولی درمانش کنید.

 

… 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۶
یسری ادما هستن که روحشون دختره و جسمشون پسر…یا برعکس

اگه اینستا دارید حتما باید سایه چشمکو بشناسید!!ی دختریه عمل کرده،قبلا پسر بوده:|
نمونه های زیادی هست اینطور،من یکیو میشناسم ک دختره ولی ب کارای پسرونه علاقه داره
ادمای زیادی هستن ک اینجوری هستن،حتی چیزعادی ای شده تو ایران و مجوز تغییر جنسیت این ادما صادر شده
البته با تستای فراواااان ک مطمئن بشن اینطوری هست واقعا

 

بانو 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۳
داداشه من که تا ۱۰ سالگی این مسخره بازیاش بود یا لباس عروس و کفشه پاشنه دار تن میکرد و میرقصید یا چادر میبست و  گریه و عزاداری…الان برای خودش مردی شده نترس خوب میشه اما بهش نخندین و ببرینش تو محیط های مردونه اخه یک دکتر روانشناس میگفت اگه یک پسر زیاد لاک بزنه و کارای دخترونه کنه و جلوگیری نشه البته با اخلاق خوب ها نه اجبار ممکنه بزرگ که میشه هم جنس باز شه…همش بهش بگین مردی چقد سبیلاشو از این حرفا

 

بی تا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۰
ممکنه برادرتون ترنسکشوال باشه یعنی یه دختر توی جسم پسرونه..البته فقط روانشناس میتونه تشخیص بده..این سن سن حساسی برای برادرتون هست حتما این موضوع رو بیشتر بررسی کنید شایدهم بعد از مدتی رفتارش تغییر کرد اما به هر حال نباید نادیده گرفته شه..

 

به من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۲
اشتباه نکن ، پسرها بزرگ هم میشن لطیفن ولی بروز نمیدن.

متاسفانه تو ایران اینجوریه که فکر میکنن مردها احساس ندارن و این حرفها

 

؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۹
الان زوده برا اینکه بگید مشکل داره ولی میتونید ببریدش روانپزشک
همبازیاش بیشتر دختر هستن؟ بیشتره اوقات با شما هست؟>
یه وقتایی قبلا شاید زیاد ذوقش کردید به خاطره اینکاراش
با باباش باید صمیمی تر بشه
کمبوده محبته پدر هم  باعث میشه
خیلی استرس نداشته باش چون خیلی احتمالا میشه داد
مثلا روحیه هنری داشته باشه داداشت نقاشی بهش یاد بده
پسرای روحیه لطیف دارن اونا هم رقص دوس دارن عروسی و جشن دوس دارن
پسرا از دخترا بیشتر زیبایی جذبشون میکنه
الان لباس پسرونه که میپوشه یا با اسباب بازیهای پسرونه بازی میکنه ذوقش کنید
ولی کارای دخترونه که میکنه اصلا هیچ توجهی نکنید نه ناراحتی بروز بدید نه خوشحالی اصلا نگاش نکنید

 

؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۹
الان زوده برا اینکه بگید مشکل داره ولی میتونید ببریدش روانپزشک
همبازیاش بیشتر دختر هستن؟ بیشتره اوقات با شما هست؟>
یه وقتایی قبلا شاید زیاد ذوقش کردید به خاطره اینکاراش
با باباش باید صمیمی تر بشه
کمبوده محبته پدر هم  باعث میشه
خیلی استرس نداشته باش چون خیلی احتمالا میشه داد
مثلا روحیه هنری داشته باشه داداشت نقاشی بهش یاد بده
پسرای روحیه لطیف دارن اونا هم رقص دوس دارن عروسی و جشن دوس دارن
پسرا از دخترا بیشتر زیبایی جذبشون میکنه
الان لباس پسرونه که میپوشه یا با اسباب بازیهای پسرونه بازی میکنه ذوقش کنید
ولی کارای دخترونه که میکنه اصلا هیچ توجهی نکنید نه ناراحتی بروز بدید نه خوشحالی اصلا نگاش نکنید

 

حجت 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۸
پسر بچه رو باید بزنی بندازید تو کوچه با خاک خول بازی کنه :))
دسته‌ها
ازدواج

پسر ها برای ازدواج چگونه دختر هایی را دوست دارند؟

پسر ها برای ازدواج چگونه دختر هایی را دوست دارند؟

معیار مناسب ازدواج برای پسر ها ,آقایان دنبال چگونه دختری برای ازدواج هستند؟ ,مردان چه معیاری برای ازدواج دارند؟

سلام

لطفا آقایون جواب دهند

پسرای ۳۵ به بالا معمولا چه معیارهایی واسه ازدواج دارن؟

دید شون نسبت به زندگی مشترک چیه؟

نظرات (۲۷) – نمایش (۲۱۱۹) – بخش نوشتن نظر

 

کاه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۱
۳۵ به بالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مگه اینا هنوز مجردن؟

 

میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۹
من که خودم بالای ۳۵ نیستم، اما بطور کلی هرچه سن آقایون بالاتر بره در انتخاب شریک زندگی کمی محتاطتر و بدور از احساسات عمل میکنن، این آقایون از قبل یه سری از معیارها و ملاکهای معین رو در نظر خودشون دارن.بهمین خاطر معمولا کمتر پیش میاد با همون نگاه اول عاشق یه دختر بشن(بر خلاف تازه جوانها که  معیارهاشون سفت و سخت و از پیش تعیین شده و  مشخص  و دست و پاگیر نیست)

معملا آقایون بالای ۳۵ بیشتر از اینکه مجذوب شیطنت دختر خانم بشن بیشتر طالب دخترای فهمیده و عاقل میگردن، بجای اینکه دنبال زیبایی های ظاهری بگردن خواهان زیبایهای شخصیتی و رفتاری هستن(مثلا طرز صحبت کردن، روابط اجتماعی،عقاید و …)
به طور خلاصه اگر نظر سنجی بشه بین این دسته آقایان که  شما از زندگی مشترک آرامش میخواین یا هیجان،فکر میکنم اکثرا آرامش را انتخاب میکنن.
البته این نکاتی که من گفتم کلی هستن و نمیشه به همه تعمیم داد(یعنی لزومادر مورد همه آقایون بالای ۳۵ صدق نمیکنه)

 

س 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۷
مثل اینکه اقای بالای ۳۵ نداریم.
اخه این سوالها چیه میان میگن فقط فلانی جواب بده و ….
میخواین امار بچه هارو بگیرین.
همه مردها هدفشون از ازدواج یه چیزه اینم سوال داره بچه جون.

 

دختر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۲۳
تا اونجایی که من تجربه کردم معمولاً معیارهای منطقی دارند

تا حدودی به علت تجربه زیاد سخت پسند اند
خواهان سرعت عمل بالا در مراسمات هستند
سازگاری و انعطاف پذیری بالای طرف مقابل رو با شرایط خودشون می خوان
در توافق با محل زندگی، میزان درآمد، میزان رفت و آمد با فامیل، مسافرت، تفریحات و …
احتمالاً پاک بودن دختر براشون خیلی مهمه، چون در این سن بیشتر به فکر تشکیل خانواده مستجکم و فرزندآوری هستند تا برآورده شدن نیازهای خودشون
چون چند تا از این آقا پسرا تا الان به بنده گفتن به علت اینکه اکثراً به ثبات مالی رسیدن از روش های دیگه هر جور دختری رو بخوان در اختیارشون هست
اما باید بررسی کنید چرا تا الان ازدواج نکردن، مثلاً یکی از دلایل شایع فوت پدر و مسئولیت خانواده و مادر و خواهرشون هست
با قطعیت نمی شه گفت همه پسرا تا این سن رابطه ای رو تجربه کرده باشند
پسر هم پیدا میشه تو این سن
اما در این صورت بهتره بنا به توصیه دکتر فرهنگ پسرا بعد از ۳۳ سال چکاب بشن
من که نمی دونم چرا خیلی به این جور پسرا گرایش دارم به نظرم تکلیفشون با خودشون مشخصه
اما خانوادم این حد اختلاف سنی رو نمی پسندن:(

 

به کاه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۵۴
آره تعدادشون کم نیستن.شما اگه نظری داری بگو

 

پاییز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۴۶
سلام

من بهتون میگم البته دخترم ، این جور افراد خیلی وسواس دارند و با هر دختری حاضر نیستند ازدواج کنند و فکر میکنند یه فرشته باید نصیبشون بشه و فکر میکنن خودشون بی عیب و ایرادن و کامل کاملن ، و هر چی هم میگردن دختری که میخوانو پیدا نمی کنند ، یه عدشون هم مقصر مادراشون هستند که فکر میکنند پسرشون خوش تیپ ترین آدم روی زمینه و هیچ کس لیاقت پسرشون رو نداره و هم شان خانوادشون نیست و در نهایتم تنها می مونند ، معیاراشون هم خیلی خنده داره که اگه دختره قدش یک سانت کوتاهتر از اون چیزی باشه که من میخوام دختر رده ، یا روی ظاهر طرف گیر میدن که چرا این شکلی بود و یه نگاه به قیافه ی خودشون نمیندازن .

 

ناشناس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۳
ببخشید شاید به موضوع ربطی نداشته باشه. میخواستم درباره مسأله ای مشورت بگیرم. بنده ۱۹ سالمه و ترم سوم رشته مدیریت دولتی پیام نور هستم. به دختر خانمی علاقه مند شدم. نه برای دوستی برای ازدواج. تا حالا یک کلمه هم باهاشون حرف نزدم.وضع مالیمون خوب نیست و یک برادر بزرگتر دارم که در شرف ازدواج هستن.تا حالا از نظر رابطه با جنس مخالف پاک بودم و همیشه میترسیدم تو دانشگاه به دوستی کشیده بشم.بشدت علاقه مند به ازدواج از نوع  آشنایی سنتی هستم.بنظر شما چکار کنم؟؟؟ از طرفی وضع مالیمون اصلا خوب نیست. از طرفی به ایشون علاقه دارم. از طرفی همسن هستیم. کمکم کنید تا بهترین تصمیم رو بگیرم. از مشاوره تون مچکرم

 

غریب آشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۱
من یه پسر ۳۶ ساله ام و مجرد و خیلی غمگین از اینکه تا حالا مجرد موندم.

 درآمدم پایین نیست. تا دلتون بخاد تا حالا کیس رد کردم، البته حقیقتن خیلی دور بودند از معیارهای من. فقط یکی دو مورد بوده که اونا منو رد کردن.
ولی نمیخام چون بهترین سالهای عمرم سوخته، با هر کسی ازدواج بکنم.
باور کنید من معیارهای خیلی سخت گیرانه ای ندارم. ولی نمی دونم چرا هر چی گیر ما میاد، خیلی از معیارهای من فاصله داره؟
یه چند تا از معیارامو میگم به عنوان مثال: من میخام همسرم شاغل نباشه، ولی هفتاد درصد کیس هایی که به من معرفی میشن نه تنها شاغلند، بلکه خیلی هم به شغلشون وابسته اند.
انتظارم از سنو خیلی تعدیل کردم و الان ۳۲ و ۳۳ ساله هارو هم بررسی میکنم.
میخام خانومم محجبه باشه، ولی خیلی از موردا اینطوری نیستن.
الان پس از مدتها دو جلسه رفتم با دختری خواستگاری و صحبت. ظاهر دخترو خیلی نپسندیدم ولی خودمو قانع کردم که ظاهر عادی میشه. دختره شاغله و من هم نه میتونم و نه میخام که اونو از شغلش جدا کنم. توقعات مالی دختر هم پایین نیست. در بعضی از موارد دیگر هم خیلی نزدیک نیستیم، گرچه اشتراکاتی هم داریم.
در مجموع خیلی دلم با این ازدواج نیست، اما تحت فشار روحیم و نمیدونم چیکار کنم؟
شما جای من بودید چی کار میکردید؟

 

LOL 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۶
گویا همکاران اشاره میکنن که . . . . .  بعله . . . . . . . پسر بالای ۳۵ سال نداریم در این وبلاگ. :)))))))

 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۶
سلام

این پست رو بخون از +۵۰ تا نظرش فکر کنم یک چند تایش بالای ۳۵ باشه , اما به نظرم نظر پسر های بالای ۳۰  و۳۵ خیلی فرق نداره
“چند سوال داشتم از پسر های بالای ۳۰ ساله مجرد”

 

مریم گلی به میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۲
سلام .
بله واقعا طرز صحبت کردن خیلی مهمه اینو از اونجایی بهش اعتقاد پیدا کردم که قرار بود گوش شیطون کر بعد از چندسال دوری وانتظار به کسی که خییییلی دوسش داشتم (ودارم البته) برسم ایشونم ۳۲ رو میشه گفت تقریبا رد کردن ولی متاسفانه صحبت کردن غیرمحترمانه؛ یه فرد دیگه ای باعث رنجش ایشون شد و تمااااام آرزوهای من برباد رفت دریک چشم بهم زدنی ؛ به همین سادگی! جوری که بعد چندین ماه هنوزم باورم نمیشه… وهمه تقصیرات در نظر عزیزم به پای منه بدشانس نوشته شدو من موندم وحال بد اینروزای تلخ تر از تلخم..بیشتر از خودم نگران دل مهربون ونازک نارنجی عزیزم هستم که با این سوتفاهم ناراحتیش چندین وچند برابر شد در حالیکه فکر میکنه مقصر منم و از همه بدتر غم دلش رو نمیتونه هیج جایی بیان کنه
که گفت حافظ از اندیشه تو باز آمد ؟       من این نگفته ام آن کس که گفت بهـــتان گفت!

 

//به سوال کننده 

۱۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۹
اگه مرد نجیب و با خانواده ای باشه که تا ۳۰ سالگی ازدواج نکرده چند تا معیار برای ازدواج داره که اصلی یاش از نظر من اینا هست:
عشق واقعی=مردی که تا این سن ازدواج نکرده دلیلش اینه که ساده پسند نبوده و یک چیز خاص مد نظرش بوده که تا این سن پیداش نکرده. دنبالش هست تا روزی پیداش بکنه
خانمی برای زندگی= اینجور مردا یک خانم میخواد عاقل و فهیم و نجیب و اجتماعی که در زندگیش به آرامش برسه و از نگاه بهش لذت ببره.
زیبایی خانم= اینجور مردا سخت پسند در ظاهر همسرشون هستن و زیبایی خیلی براشون مهم هست.
همسری گرم مزاج= مرد وقتی سنش از ۳۰ رد بشه نیاز جنسیش بسیار شدید میشه و نیاز به همسری بسیار گرم داره و مسلما نیازهای جنسی خاصی داره.
درک متقابل= این جور مردا نیاز دارن چنان همسر فرهنگی و تحصیلکرده و عاقلی داشته باشن تا بتونن مثل دو تا دوست که کاملا همدیگر رو درک میکنن با هم زندگی کنند.

 

باران 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۴۰
به ناشناس فعلا درست بخون این جور عشقا عشق بچگی اخه بدون پول میخوای بری چی بگی
فکر کردی اونم میاد بله رو میگه
خودت بذارجای اون دختر ببین میتونی تحمل کنی خواهر خودت رو میدی به همچین پسری سربازی نرفتی پولم نداری برادر بزرگ هم داری یکم عقلانی فکرکن.

 

مینایی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۴

اقای نحفی لطفا این پست رو ثابت بذارین چند وقت

واقعا الان تعداد این ثسران بالا رفته و اکثرا خواستگاران این سنو دارن واقعا میخواییم نظراتشون رو بدونیم

واقعا ممنون میشم اینکار رو عملی کنید

 

ناشناس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۷
به غریب آشنا

به نظرم بازم باید بگردی . حتمن دلخواهتو پیدا میکنی. باید به بقیه بگی دنبال چجور دختری میگردی .اینهمه دختر با شرایطی که شما میخای هست.

 

سوال کننده به غریب آشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۰۲
به نظرم معیارهای شما اصلا غیر قابل دسترسی نیست و حتما دختری با این خصوصیات رو خیلی راحت میتونید پیدا کنید.

بهتره وقتی دلتون با کسی نیست اصلا بهش فکر نکنید چون از چاله به چاه افتادنه.
من دور و ور خودم از این دخترا زیاد میبینم واسه همین می گم بگردید حتما پیدا میکنید.

 

به غریب آشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۲۸
به غریب آشنا

خب شما بازم صبر کن

شاغل هستن ایشون در حالی که شما نمیدونم چند سال این معیارو داری که شاغل نباشه ممکنه به مشکل بخوری مگر اینکه کلا از همه جوانب بسنجی و قبول کنی که خب مسئله ای نیست ولی دلت راضی نیست ادامه نده در مورد توقع اش هم که خب دختری که پرتوقع باشه دوست دارین و مشکلی ندارین یا نه ؟ببین اصلا نه با خودتون و نه هیچ دختر رودربایستی نکن به قول اقای مرادی میگفت مثلا شما این گل رو میینی می خوای یا نه تمام عوض اش می کنم و اینا نه شما دودلید ببین همه معیارهای خوب و بد که از ایشون فهمیدید رو بنویسین ببینین کدوم معیارها براتون مهمه که می تونید به خاطر اون یه معیارهای دیگه رو نادیده گیرین
مثلا شما شاغل دوست ندارید خب اما ممکنه ایشون محجبه باشن الان براتون کدومش مهمه محجبه بودن و یا شاغل نبودن ؟(هرچند هست بالاخره ۶ میلیون دختر در سن ازدواج هست نمیشه که نباشه ) ظاهرش هم باید به دلتون بشینه ممکنه براتون عادی بشه ممکنه هم نه یه موقع دیدین طرف زیبایی نداره ولی انقدر دوست داشتنی که شما هیچ وقت زیبا نبودن و یا عیبی گه داشته باشه به نظرتون نمیاد این فشار روحیتونو ممکنه اگه الان با این دودلی ازدواج کنید (ببینین کدوم معیارها براتون اولویتش بیشتر و ایشون داره یا نه)ولی اگه ازدواج کردین و خدایی نکرده چیزی نشد که فکرشو می کردین تبعاتش به مراتب ممکنه بیشتر از این فشار باشه
 در کل فکر کنید با ایشون ازدواج کردین و با همه ویژگی هایی که دارین و دارن و اون موقع رو تا جایی که میشه تصور کنید و یا حتی ایشون رو هم شریک کنید که مثلا الان ایشون شاغل و شغلش هم دوست داره و شما دوست دارین میاین خونه ایشون باشه و…هر خواسته ای که دارید
و اینکه شما ۳۶ سالته خب دختر از یه سنی به بعد دیگه نمیشه نمیتونه و یا نباید بیکار بمونه نمیشه میره درس میخونه بعد هم شغل دیگه تا این سن هم براش سخته که بیکار بمونه اما هست شما چه سن خاصی رو مد نظر قرار ندید و مشاور خوب و مومن و دسوز هم میتونه راهنما خوبی باشه

 

ال 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۶
کاش همه متاهل بشن از این پستا و جوابای غمگین  هم راحت بشیم والا 🙁

تاهل خوبه سخت نگیرید انقد به هم

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۹
اصلا نمیشه گفت همه ۳۵ ساله ها یه معیاری دارن شاید بعضی هاشون درگیر درس بودن و بعد کار و تشکیل زندگی بعضی ها هم که کلا سخت گیر تو پسند کردن دخترها و بعضی ها هم داشتن کثافت کاری میکردن بعضی ها هم دارن خرج خانواده رو میدن بعضی ها طلاق گرفتن تو فکر همسر ششم هستن.

 

المیرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۹
غریب اشنا منم با سوال کننده موافقم انشالله اون فرد با معیارایی که در نظر دارید به موقعش پیدا میکنید هر چی قسمت باشه خیلی سخت نگیرید بالاخره ظاهر هم باید در نظربگیرید واخلاق هم خیلییی مهمه .شما همون پست “از ته دلم خانومم دوست ندارم بخونید لطفا” عجولانه تصمیم نگیرید هنوز وقت دارید من خیلی ها دیدم پسر ۳۷تاحتی ۴۰هم تشکیل خانواده دادن .

 

سارا ب غریب اشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۷
ببخشید دختر خانم چه توقعات مالی از شما دارن؟خودشون درامد بالا دارن یا نه ی شغل معمولی دارن؟

من که روم نمیشه ب خاستگارام بگم چی دارید و چی ندارید.

 

پاییز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۷
به غریب آشنا

سلام

قبول دارم وضعیت سختی دارید، ولی من اگه جای شما باشم اگه طرفم به دلم نشینه، هیچ وقت حاضر نیستم باهاش ازدواج کنم، هر چند که شرایط سختی داشته باشم .
اگه معیارهاتون واقعا در همین حد باشه که فکر میکنم شما خیلیاشو نگفتید ، به نظرم دختر اینجوری زیاد هست ،  یه کم بگردید پیدا میکنید، امیدوارم هر چه زودتر همسر مورد علاقتون رو پیدا کنید . براتون آرزوی خوشبختی میکنم.
موفق باشید.

 

ارش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۷
منطقی ، محتاط ، خسته . واقعا خسته

 

متولد ماه می 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۳:۵۲
یه کلام آرامش.از نظر جنسی نرمال وآماده برای تربیت و بزرگ کردن بچه.۳۵ سالمه و میدونم مردای مجرد تو این سن و سال فکر می کنن به اندازه کافی عقب هستن.زن زندگی میخوان.زن زندگی هم معیاراش مشخصه.

 

ترمیناتور 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۰ آبان ۹۴
  • ۱۱:۳۱
من  ۳۶  سالم  هست  و  مجردم  .

اینکه دختر بقول قدیمیا دست نخورده باشه ؛ از همه چیز مهم تره .
حالا سن و سالش توفیری نمیکنه .
چون خودم هنوز تا این سن پسر موندم .
در وهلۀ بعد کفویت و اخلاق و رفتار ؛ که اونام درطول زمان آشنائی
مشخص میشه .

 

تنها 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۱۲ دی ۹۴
  • ۰۱:۰۲
با سلام خدمت دوستان و عزیزان من ی دختر ۳۵ ساله ام و باتوجه به اینکه شاغل هم هستم اما خواستگارهایی که برام میان شاغل بودنم براشون خیلی مهمه و حتی بعضیهاشون در مورد حقوقم از من میپرسن که راستش برام خوشایند نیست و سوالاتی که اصلا نمیشه در موردشون حرف زد باور کنید نمیدونم چرا بعضی از اقایون و خونواده هاشون بهونه های الکی میارن که هم با احساس دختر و خونوادشون بازی میکنن اونوقت میگن دخترا توقع بالایی دارن بخدا اینطور نیست هدف هر دختری مطنا زندگی کردن و آرامش داشتن تو زندگی همین

 

مهد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۲۹ بهمن ۹۵
  • ۱۵:۱۸
خوشکلی و وضع مالی مناسب و اخلاق، و اختلاف سنی پنج شش سال کوچکتر، این معیار من مجرد در سی و پنج سالگی برای پیدا کردن دختر
دسته‌ها
ازدواج نگاه به نامحرم نگاه حرام

جذابیت دختر و جذب شدن

جذابیت دختر و جذب شدن

جذب شدن دختر ,جذابیت دختر دانشگاه ,احساس میکنم منو جذب میکنه ,جذابیت بیش از اندازه دختران

سلام

توی دانشگاه حدودا وسطای ترم ششم بود که با یکی از دخترای کلاس که از لحاظ زیبایی معمولی

و چادری و کاملا محجبه بود جلوی کلاس مواجه شدم قبلا هم اصلا صحبتی باهاش نکرده بودم

ایشون رو میدیدم اما از دور اما این اولین باری بود که فاصله یک متریم بود .

احساس خیلی عجیبی داشتم (مثل فیلم های تخیلی که یه شی به داخل سیاه چاله کشیده

میشه شی ذره ذره میشه) احساس میکردم از مغز استخوان های تنم از تک تک سلول های بدنم

احساس میکردم داره به سمتش کشیده میشه زودی از جلوش رد شدم و ازش دور شدم .

تا الان که ۲۲ سالمه و با خیلی از دخترای در مورد کارهای ضروری که داشتم صحبت کردم

ولی این اولین بار بود که این جور احساسی داشتم ( احساس دوست داشتن نبود چون یکی دیگه رو دوست داشتم )

یکی از دوستام قبلانا بهم میگفت یه پیر مردی بهش گفته ادما با خون جذب میشن من میگفتم یعنی چی؟

بعدا در موردش پرسوجو کردم فهمیدم اصالتا از شهر خودمه

نظرات (۲۱) – نمایش (۸۳۱) – بخش نوشتن نظر

 

شاخه نبات 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۵
چه خفن اون قسمت سیاه چاله که گفتی الان کلیف ما چیه بیام بگیم علت جذب چی متوجه نشدم الان سوالت چیه :/

 

مهدی کردی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۷
خیلی مواظب باش. منم دقیقا هم سن تو بودم که این حالت تو دانشگاه برام پیش اومد. سرگذشت تو رو که خوندم دقیقا یاد داستان خودم افتادم. سعی کن جوانب امر رو کاملا بررسی کنی. سعی کن بدون این که متوجه بشه زیر بگیریش و رفتاراشو بشناسی. ببین رفتاراش جلف و سبکسرانه هست یا نه. سعی کن در مورد شرایط خانوادیگیش شناخت پیدا کنی. سعی کن از ادمای معتبر و موثق دانشگاه دربارش تحقیق کنی. فقط حواست باشه قبل از اینکه خیلی بهش وابسته بشی سعی کن تکلیفتو باهاش یه طرفه کنی. چون اگه بهش وابسته بشی و وصلتتون سر نگیره ضربه شدیدی می خوری. اینو کسی داره بهت میگه که این راه رو قبلا رفته و بهای سنگین و خیلی تلخی هم تو این راه پرداخت کرده و اثار و عوارضش هنوز بعد از پنج سال ادامه داره

 

عمه خانم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۸
بزرگ میشی یادت میره ما هم سن های شما بودیم زیاد از این حسها میومد سراغمون الان به اون حس ها هرهر میخندیم.

 

سحر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۰
سرم گیج رفت با این توصیفاتت

 

خانوم ه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۱
خواهر گمشدت بوده :دی

 

امیر – متاهل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۲۰
بسم الله

این که طبیعیه کاملا…
یادمه تو دوران مجردیم(و حتی تا حدی الان که متاهلم) بشدت این احساس رو داشتم. خیلی شدیدتر از شما. یعنی فقط کافی بود دو تا صندلی اون طرف تر یکی از دخترای کلاس باشه و چادری هم باشه، مدام یه چیزی مثل آهنربا من رو می کشید اون سمت. و هر چی هم که باهاش مقابله می کردم اما باز انرژیش رو حس می کردم.
بیراه نیست که می گن ” جاذبه ” جنس مخالف.

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۳۸
جل الخالق
این مورد دیگه تا حالا مشاهده نشده، نظری ندارم
به فیلم های هالیوودی مراجعه بفرمایید
با احترام

 

۱۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۹
یعنی منظورت اینه که ممکنه خواهرت باشه؟ و مثلا خانواده بهت نگفتن؟

 

؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۴۸
رشتتون احیانا هنر یا ادبیات نیس؟

 

سوال کنند‌ه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۵
من فقط پرسیدیم آیا واسه شما اتفاق افتاده؟  چون تا الان فقط یه بار برام اتفاق افتاده و اون احساس اصلا شبیه به دوست داشتن یا علاقه به زیبایی‌ نبود (رک بگم دخترای خوشگل زمیبینم ولی احساسی که بهشون دارم اصلا شبیه اون احساسه نیست  درواقع جاذبه دختر خوشگلا در برابر جذابه همکلاسیم صفره )

 

من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۷
بسم الله!!!!!!!!!

 

سید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۲۲
سلام
اتفاقا برای من هم پیش اومده ! جالبه در دانشگاه و الانم ترم ۷ هستم :)) و جالبتر ۲۲ سالمه
آقا مثل من باش برو بش بگو !! من با یک کلمه گفتم میخوام برای ازدواج با شما اقدام کنم .
توجه داشته باشید که اگر برای دوستی برید جلو به مشکل برمیخورید . فقط نیتتون ازدواج باشه
موفق باشید

 

شاخه نبات 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۲۳
کنجکاوم ببینمش سوال دارم آیا اون بقیه به بقیه روجذب میکنه مثلا رفیقت یا دخترا اصن ؟ عاشق شدی

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۸:۴۶
  سید: من دانشجو بیکار سربازی نرفته   برم جلو؟؟؟؟فک میکنی اون قبول کنه؟ سه چهارسال منتظرازدواج با من باشه و همه موقعیت های از دواجش(که پسرای با شغل و درامد اندیه ماه بعدخواستگارمیتونن ازدواج کنن)رو رد کنه؟

حرفت واسه من قابل درک نیست

من فقط میخوام بپرسم اگه الان این موقعیت بیخیالشم  احتمالش هست که در اینده دیگه این جوراحساسی به هیچ کس دیگه ای نداشته باشم و حسرت این موقعیت از دست رفته رو بخورم؟

 

الی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۰
نیمه گمشدت نباشه!!!!من میگم برو بهش بگو دقیقا چه حسی داری حرف ازدواجو نزن وقتی نمدونی علاقه ای بهش داری یا نه!ببین اون چی میگه همین حسو نسبت به تو داره یا نه!خبرشا بدیا خیلی کنجکاور شدم!

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۳:۱۹
شاید اونم شمارو دوس داشته باشه و اینطوری فک نکنه

شما یه اقدام بکنین ضرر نداره بعید میدونم بازم ازین حسا بیاد سراغتونا

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۴
درجواب
الی
:(برو بهش بگو دقیقا چه حسی داری)یه لحظه تصور کن در اون موقعیت اون چه فکری میکنه چه عکس العملی نشون میده؟(O_O)


پرتو خورشیدی*متاهل*( اینطوری فک نکنه) منظورتون رو متوجه نشدم

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۱:۳۶
میگم شاید اون مث شما فک نکنه شاید اون برعکس اینو فک کنه علاقه چه ها که نمیکنه

با توجه به این حرفا عرض کردم :
سید: من دانشجو بیکار سربازی نرفته   برم جلو؟؟؟؟فک میکنی اون قبول کنه؟ سه چهارسال منتظرازدواج با من باشه و همه موقعیت های از دواجش(که پسرای با شغل و درامد اندیه ماه بعدخواستگارمیتونن ازدواج کنن)رو رد کنه؟

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۱۰:۰۲
پرتو خورشیدی*متاهل*
پس یعنی برم جلو؟
من نمیدونم چی بگم چکار بکنم چیادرموردش باید بدونم(مثلا نامزد یاچیزای دیگه)

ببخشید اینجا سوال جواب خیلی طول میکشه لطفا اگه از نظر قوانین سایت اشکال نداشته یاشه توی بیتالک بهم بگید چکار کنم شناسه بیتالکم۵۵۳۴۶۵۶۷۰۰

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۲۰ اسفند ۹۴
  • ۱۲:۳۴
سالها گذشت اما کسی به جوابم رو نداد

 

پرتو خورشیدی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۵
  • ۰۱:۱۳
اگر کس دیگه ای رو دوس دارین چرا نمیرین سراغ همون؟

اگرم از همین خوشتون میاد برید خواستگاریش
دسته‌ها
اطلاعات جنسی

دخترا به شوهرم نگاه میکنند

دخترا به شوهرم نگاه میکنند

سلام

من حدود ۵ سال ازدواج کردم و الحمدالله زندگی خوب و خوشی رو داشتم …

چند روز پیش احساس کردم همسر وقتی اس ام اس گوشیش

رو داره چک می کنه نگران شد و سریع پاکش کرد ….

همش توی فکر می ره وقتی باهاش صحبت می کنم حواسش نیست …

یک روز هم که گوشی مدام زنگ می خورد قطع می کرد … وقتی

هم ازش می پرسیدم چیزی شده می گفت نه ….

بالاخره اینقدر به نظرم نگران کننده اومد که وقتی یک روز گوشی دم دست بود

علیرغم میل باطنیم گوشی رو چک کردم … دیدم یک شماره سیو نشده است

وقتی که با یه خط دیگه به شماره زنگ زدم یه خانوم بود راستش خیلی ناراحت شدم …

هم از اینکه این طرف کیه و داستان چیه و هم اینکه چرا شوهر چیزی بهش نگفته ….

باهاش سر سنگین شدم … هر چی هم ازم پرسید چی شده نتونستم چیزی بگم …

آخه روم نمیشه بهش بگم گوشی رو چک کردم و از طرفی نمی تونم این موضوع رو نادیده بگیرم …

میشه لطفا راهنمایی کنید چطوری موضوع رو عنوان کنم ؟؟!!

ممنون

نظرات (۱۹) – نمایش (۱۱۶۹) – بخش نوشتن نظر

 

شیرین 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۴
عزیزم شما برو بدون رو در وایسی باشوهرت حرف بزن،نذار سو تفاهم بوجودبیاد،بگو که نگران شدی و گوشیش روچک کردی،درضمن اول حرفای شوهرتو بشنو بعدقضاوت کن،ان شاءالله اون چیزی که فکر می کنی نیست،فقط لطفا سریع تر صحبت کن تو یه موقعیت مناسب…

 

قاف 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۵

از شوهرت بپرسی و برات توضیح بده بهتره یا یه عمر با شک و سرسنگینی زندگی کنی؟

اصلا گیریم یه چیزی بینشون باشه /خدانکرده/ لااقل تکلیف تو این وسط معلوم میشه

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۴
نمیدونم اون خانوم کیه ولی شاید اون بنده خدا نمیدونه که شوهرت متاهله اخه تازگیها مد شده اقایون به دوست دخترهاشون نمیگن متاهل هستن.
حالا شما باید ببینی با این خانوم تو شبکه های اجتماعی اتفاقی دوست شده یا تو محل کارش بوده  و همو دیدن یا نه و رابطه شون در چه حدی بوده یهو هم میبینی رفتی جلوتر دیدی دختره از اشناها و فامیلتون هست.
به نظرم اول این کارهایی که گفتم رو باید نامحسوس انجام بدی مثلا اینکه دوباره یواشکی بری سر تلفنش یا پرینت بگیری از اس ام اس هاش یا مسیج هاش رو چک کنی.
یا اینکه بگی میخوام پسورد شبکه های اجتماعیت رو داشته باشم و بهش یه فرصت یه هفته ای بدی ببینی زیر بار میره که بهت پسورد بده سر این موضوع دعوا راه میندازه یا ساکت میشه.

 

شمیم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۳۲

سعی کن زود قضاوت نکنی.و ب روی شوهرتم اصلا نیار چون اگه واقعا چیزی باشه اون دیگه کلا موضوع رو جور دیگه برلت تعریف میکنه و گمراهت میکنه و سرنختم از دست میدی و دیگه نمیتکنی ثابت کنی ک باهاشه.بهتره فعلا عادی رفتار کنی و ب طور نامحسوس شوهرتو کنترلش کنی و اگه ممکنه تعقیبش کنی ببینی داره چیکار میکنه.اما اصلا مستقیم نگو چون مردا خوب بلدن چطوری بپیچونن.

درضمن حرفای منم ب معنی این نبود ک شوهرت حتما با اون خانوم رابطه داره. اما وقتی میگم فعلا عادی رفتار کن اما زیرپوستی کنترلش کن و چکش کن اینجوری واسه خودت بهتره.اگه چیزی نبود ک چ بهتر! اینجوری زود قضاوت نکردی و بهتر ک ب روش نیاوردی!! اما اگرم چیزی با چشمای خودت دیدی و ی مدرک درست و حسابی بدست آوردی، اونوقت دیگه نمیتونه بزنه زیرش!!!

 

نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۲

اگه تنظیمات گوشی شوهرت پیشرفته هستش رو شماره شخص چند ثانیه دستتو بذار بعد گزینه

Add to spam
رو بزن این جوری اون شماره دیگه نمیتونه پیام بده
بعد یه کد هست نمیدونم دقیق چنده مثل *۷۸۰#  اینو میزنی شماره طرف رو بعدش میزنی بعد هر بار که این شماره زنگ بزنه از طرف اوپراتور بهش میگه این هط خاموشه در حالی که روشنه ولی اینجوری اون فک میکنه خاموشه و دیگه زنگ نمیتونه بزنه
شوهرتو سر بسته تهدید کن که اگه یه روزی یه جایی یه کسی بیاد بهم بگه تو پاتو قد یه وجب کج گذاشتی و به هر دلیلی زنی حتی چند ثانیه تو زندگیت بیاد باید فاتحه زندگیمونو بخونی
اینجوری خودش میفهمه تو شک کردی و اگه بی گناه باشه که حتما هست نمیذاره دیگه تکرار شه

 

اونور مرز شقایق…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۵۲
احتمالا یه مشکل دیگه است که نمیخواد شمارو درگیر کنه
یا یه برنامه ضبط اتوماتیک مکالمه بدون صدای بوق دانلود کنین و تو گوشی همسرتون نصب کنین و مخفی هم کنین(البته به شرطی که زیاد از گوشی سر در نیاره و نفهمه که ممکنه بسیار ناراحت بشه اخه واسه مردا اعتماد خیلی مهمه)
و یا بهش بگین که: مدتیه که حالت تو خودت نیست و این منو نگران کرده به منم بگو تا باهم حلش کنیم

 

شرلوک هلمز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۶:۵۶

بعید میدونم مساله خاصی در میون باشه اگه خبری بود میتونست با هزار کلک شما رو بپیچونه اینکه تماس رو قطع یا پیام رو پاک میکنه یعنی براتون ارزش قائله و بهتون علاقه داره

هیچی از صداقت بهتر نیست بخصوص تو زندگی زناشویی
به نظرم به جای فکر و خیال ناجور و آزار خودتون و همسر صادقانه همه چیز رو از خودش بپرسید و بگید که دلیل نگرانیتون علاقه به ایشونه🎭

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۱۶
راهش صحبت کردنه فقط
بهش بگید که شما به عنوان همسرش نگران خودش و زندگیتون شدید و حق خودتون دونستید که نگاهی به گوشیش بندازید چون زن و شوهر نباید چیزی رو به این شکل از هم مخفی کنند، ولی بازم ازش عذر میخواید، اما از اون روز تا حالا متوجه این موضوع شدید و خیلی داره باعث آزارتون میشه، ازش خواهش کنید موضوع رو توضیح بده تا باعث بی اعتمادی نشه و بهش اطمینان بدید که شما قبولش دارید.
موضوع ممکنه اصلا اون چیزی که شما فکر میکنید نباشه و حتی به نوعی مثلا مسئله مربوط به کار بشه یا موضوعی مربوط به گذشته یا خانومی که داره مزاحم همسرتون میشه و همسرتون با اطلاع پیدا کردن شما و اینکه دیگه نگران فهمیدن شما نباشه، راحت تر میتونه خانومه رو دک کنه. پس با آرامش و مهربانی نگرانیتون رو مطرح کنید و توضیح بخواید و بعدش اگه موضوعات اینطوری بود کمکش کنید
موفق باشید

 

لتا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۳۴
۱ به هیچ وجه همسرت با اون دوست نیست فقط مزاحم هستش
۲ اصلا نگو که رفتی سراغ گوشیش چون زشت ترین کاره و اعتمادیه که به فنا میره

 

من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۵
به نظر من بهش نگید که گوشیشو چک کردید.من تجربه اینکارو دارم. چندسال پیش،من یه بار گوشی دوست پسرم رو چک کردم و یه اس ام اسی که یه خانومی براش فرستاده بود رو دیدم.بعد به روش آوردم،منتها به خاطر همین کار من،ایشون دست پیش رو گرفت و شاکی که چرا من گوشیشو چک کردم،اگه به خودش میگفتم گوشیشو میداد تا ببینم.ناراحت شد ازین که بهش بی اعتماد بودم و همین باعث یه دعوا و بحث طولانی مدت شد.بعدم فهمیدم که اون خانم متأهل بود و از آشناهاشون و فقط یه جوک فرستاده بود و دوست من حتی جوابشم نداده بود.  حالا این آقا که شوهرته و قضیه بدتره،مطمئناً ازینکه بهش اعتماد نداشتید خیلی بیشتر ناراحت میشه.
شما باهاش صحبت کن ولی نگو گوشیشو چک کردی،بگو مدتیه به تلفناش و رفتارش مشکوک شدین،ازش بپرسین قضیه ای پیش اومده یا کسی مزاحمش میشه؟چیه داستان؟ اگه براتون توضیح داد و قانع شدین و دیدین اشتباه میکردین و اون خانم اصلاً به یه دلیل دیگه ای با شوهرتون تماس داشت که هیچی،اما بازم برای اینکه خیالتون راحت بشه،بگین میشه گوشیتو بدی ببینم خودم که خیالم راحت شه؟بخواین که همون موقع گوشیو بده دستتون بدون اینکه خودش اول باهاش ور بره و احیاناً یه چیزایی رو پاک کنه.اگه قبول کرد که خب پس مشکلی نیست. اما اگه عصبانی شد و داد و قال کرد و خواست بپیچونه،یعنی یه جای کار میلنگه!در این صورت شما دیگه ادامه ندین تا یکی دو روز بعد،بعدش بگین که بعد از اون صحبتتون به خودتون این اجازه رو دادین که گوشیشو چک کنین(نگین قبلش چک کرده بودین)اونموقع اگرم شاکی شد،شما میتونی بگی که اول از خودش خواستین که بهتون ثابت کنه،چون اینکارو نکرد مجبور شدین که خودتون دست به کار بشین و راه دیگه ای به فکرتون نرسید،و اینکه نمیتونستید با این شک و تردید زندگی کنید و توپ رو بندازید تو زمین ایشون،که اگه خودت بهم این اجازه رو میدادی و گوشیتو میدادی من اینکارو نمیکردم و تازه باید برای اون خانم هم به شما جواب پس بدن که ایشون کی هستن. در ضمن همه اینارو سعی کنید با آرامش بگین و بهانه دستش ندین که دعوا کنه فقط،یه جوری حرف بزنین که شما قصد دعوا نداری و فقط میخوای حرف بزنی و بفهمی ماجرا چیه. اگه هر کدوم ازین کارارو انجام دادین و آخرش دیدین که شما اشتباه میکردی حتماً از شوهرت معذرت خواهی کن به خاطر اینکه بهش شک کردی.
لطفاً بعداً بیاین بگین که چیکار کردین و چی فهمیدین تا بقیه هم استفاده کنن

 

به اون ور مرز شقایق … 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۸
چه جالب این ایده فقط میشه بگید چه جوری اون برنامه و صداهای ضبط شده رو مخفی کنیم که نفهمن؟؟؟؟؟؟

 

بارن 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۶:۱۶

اولین اشتباهتون این بوده که گوشیش چک کردید

حلاهم بدون هیچ خجالتی به اش بگید که این خانم کیه که به شمازنگ میزنه
شاید خانمی هس که قبلا قرار بوده باهمسرتون ازدواج کنه وهمسرتون قبول نکرده
حلا میخوات همسرتون اذیت کنه شما میتونید با کمک همسرتون مشکل حل کنید
فقط خونسردیتون حفظ کنید وبه شوهرتون اعتمادکنید موفق باشید

 

سپنتا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۸:۲۳
چقدر شماخانوما بد جنسین عجب ترفند هایی بابا دمتون جیز.

 

*مهسا* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۶
دوست خوبم اینجور مسائل خیلی حساسن. یک حرف اشتباه ممکنه زندگی رو از هم بپاشه.
پس خیلی باید مراقب باشین. ممکنه صحبت رو در رو باعث شکستن قبح یه سری چیزا بشه. البته منظورم این نیست که دست روی دست بذارین. فقط در مورد این موضوع حتما حتما اول با یه مشاور صحبت کنین ببینین چی میگه؟ بدون مشورت با مشاور هیچ اقدامی نکنین.
ماهایی که اینجا نظر میدیم یه آدم معمولی هستیم مثل همه ی آدم هایی که اطرافتون هستن. در نتیجه نمی تونیم راهنمای خوبی در اینجور مسائل باشیم.من ۲ تا سایت مشاوره بهتون معرفی میکنم. با اونها هم یه مشورتی بکنین.
در کنارش مشاوره ی حضوری هم حتما برین.

۱٫ http://www.islamshenasi.ir/moshaver

۲٫ http://www.askdin.com/

فقط سایت اولی انگار در حال بروز رسانیه و نوشته تا اطلاع ثانوی از دسترس خارجه. واسه همین الان باز نمیکنه. ولی بعدا دوباره چک بکنین.

سایت اولی که بالا نوشتم همون اینه http://www.islamshenasi.ir/  که من بالا فقط آدرس قسمت مشاوره ش رو گذاشتم تا راحت تر پیدا کنین.

 

*مهسا* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۷

خطاب به همه ی دوستان:

دوستان یه خواهشی از همه تون دارم. ما اینجا هستیم تا به همدیگه کمک کنیم. اما یه وقتایی سوالاتی پرسیده میشه که واقعا نیاز هست که یه مشاور که هم درسش رو خونده و هم تجربه ش رو داره، در موردش نظر بده.
مراقب باشیم ممکنه یه راهنمایی اشتباه ما باعث از هم پاشیدن یه زندگی بشه. یه راهنمایی اشتباه ما ممکنه باعث ایجاد دعوا و درگیری بین زن و شوهر بشه. یه راهنمایی اشتباه ما ممکنه باعث شکستن قبح یه سری چیزا بین اونا بشه. پس خیلی مراقب باشیم.

همه ی ما صلاحیت راهنمایی در هر مسئله ای رو نداریم. الان من خودم هم جزو این دسته هستم. یعنی صلاحیت جواب دادن به این سوال رو در خودم نمی بینم. در نتیجه از ایشون میخوام که حتما با یه مشاور خوب مشورت کنن. اگر من اومدم یه راهنمایی ای کردم و مشکلی براشون پیش اومد، من هم در ایجاد اون مشکل سهیم هستم.

ما در قبال هر حرفی که می زنیم مسئولیم.

 

نرگس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۲

منم زنگ میزنم

والاه خانم اگر پای زن دیگه ای در کار بود ینی انقدر بی خیال گوشیشو میذاشت اونجا؟اون موقع از سایه تو ام میترسید
بنظرمن اوقاتتو تلخ نکن
مگه اینکه بهش قبلا اطمینان نداشتی

 

فاطمه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۲

عریزم الکی خودتو نگران نکن و به همسرت هم شک نکن. اگه دیدی دیگه زیادی مشکوکه با آرامش ازش توضیح بخوا

موفق باشی

 

*مهسا* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۲۲:۱۲

اینم یه سایت مشاوره ی دیگه :

http://porseman.org/

 

به به اونور مرز شقایق…., 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۱۴:۳۴
تو انواع مدل موبایلا روشش مختلفه و باید از یه اشنای قابل اعتماد کمک بخواین (مثل خواهرزاده یا برادرزاده که نسل اونا واقعا از همه چیز موبایل سر در میارن و مخصوصا اگه پسر باشه که خیلی بهتره واسه اینکه پسرا خیلی بیشتر از دخترا از الکترونیک سر در میارن)
البته کاتونو با اطمینان بکنین که در صورتی که بفهمه خیلی ناراحت میشه(آخه اعتماد واسه اقایون بسیار بسیار مهمه)
دسته‌ها
پرده بکارت

ناخواسته پرده بکارتم پاره شده

ناخواسته پرده بکارتم پاره شده

چرا پرده بکارتم پاره شد؟ ,چیکار کنم پرده بکارتم پاره شد؟ ,وای پردم پاره شد ,اگه پرده بکارتم پاره بشه چی میشه؟

سلام دوستان

مرسی که سوالمو می خونید .

من یه دختر ۱۹ سالم که وقتی ۹ سالم بود بخاطر عفونت شدیدی که گرفته بودم وقتی

خودمو می شستم به علت خارش شدیدی که داشتم متاسفانه پردم پاره شد اون روز

فقط گریه کردم چون خون ریزی شدیدی کردم و از ترس به نتونستم به مادرم که بیش

از حد خشک و سرده چیزی بگم و چند سال بعد وقتی فهمیدم چه بلایی سرم اومده زندگیم

جهنم شد و متاسفانه به کسی چیزی نگفتم و ده سال ریختم تو خودم که نتیجش شد

استرس شدید و بیماری قلبی اگر ترس از خدا نبود تا الان هزار بار خودمو کشته بودم .

همه ی خواستگارمو به ی بهونه ای رد می کنم یا یه کاری

می کنم از من خوششون نیاد واقعا موندم چیکار کنم .

ازدواج کنم و راستشو به طرفم بگم می ترسم باور نکنه یا حتی ترمیم کنم

و بدتر وقتی فهمید انگ بی ابرویی بهم بزنه دوستان توروخدا راهنماییم کنید

واقعا دارم عذاب می کشم چون الان تو این جامعه ما همه پاکی رو تو یه تیکه کاغذ

می دونن بازم ممنون دوستان امیدوارم این بلا سر هیییچ دختری نیاد .

نظرات (۴۹) – نمایش (۲۱۶۵) – بخش نوشتن نظر

 

سپیده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۸
یه ذره از این دخترهای فلان فلان شده یاد بگیر چنان مخ پسرهارو میزنن که پسره حاضره به خاطر عشقش قید پرده و… همه چیز رو بزنه.
اول همه برو پیش مشاور و مشکلت رو به اون بگو
اگه واقعا پرده ات در اثر نزدیکی پاره نشده باشه به نظرم عیب نداره که ترمیم کنی حالا لزومی نداره بخوای با یه پسر چشم و گوش بسته ازدواج کنی که بعدا بخواد بگه منو گول زدی.
ولی تا جایی که من متوجه شدم خود خانم ها هم که ازداواج نکردن و رابطه نداشتن نمیدونن جزئیات مربوط به مسائل جنسیشون چیه حالا اقایون که جای خود داره.

 

شیرین 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۱
دوست عزیز شما هروقت خواستی ازدواج کنی به اون آقا جریان رو بگو،بعدم خیلی راحت میری پزشکی قانونی یا دکتر زنان ومی گه که این پرده براثر دخول پاره نشده وعلت چیزه دیگه ای بوده….توکل کن به خدا وبه یکی از خواستگارای خوبی که داری جواب بله بده…ان شاءالله که مشکلی پیش نمیاد…

 

عاطفه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۵۹
سلام عزیزم .خانمی شما به دکتر زنان مراجعه کردی؟خود دکتر به شما گفت پرده بکارتت زایل شده ؟یا خودت به این نتیجه رسیدی؟اگر خودت به این نتیجه رسیدی بهتره فکر وخیال نکنی وبه دکتر مراجعه کنی .حتما موضوع رو با مادرت در میان بگذار وباهم به دکتر برید .دکتر اگر خدایی ناکرده عنوان کنه که بکارت زایل شده به پزشکی قانونی مراجعه کن یااز همان ابتدا واول به دکتر پزشکی قانونی برو دکتر متوجه میشود که بکارت به چه شکل از بین رفته .وان شاا… وقتی خواستگار برایت امد باخواستگارت البته در جلسه ی اول به هیچ عنوان مطرح نکن بلکه وقتی از تو شناخت کافی پیدا کرد ومتوجه شد که شما وخانوادت از چه خانواده ای  هستید  وبه نجابت وخانمی تو ایمان آورد وان شاا.. با هم به نتیجه ی خوبی رسیدید واز انتخاب همدیگر مطمئن شدید  بهش بگو البته بهتر هست قبل از گفتگو باخواستگارت این موضوع رو با روانشناس مطرح کنی تا به تو اموزش دهد که کی وچطور موضوع را بگویی وسپس به همراه خواستگارت به پزشکی قانونی برو تا خود دکتر هم با خواستگارت که ان شاا.. همسر اینده تو هست صحبت کند واورا اگاه کند .حتما دکتر پزشکی قانونی برو چرا که خدایی ناکرده بعدا کسی مدعی نشود که مثلا خدایی ناکرده بادکتر مطب معمولی تبانی کرده ای چرا که متاسفانه هستند افرادی که همچین نگاهی رو به جامعه ی پزشکی دارند البته اسثنائات همیشه وجود دارد اما قطعا بسیار کم هست.ان شا… اصلا مشکلی نیست وبکارتت هیچ مشکلی برایش پیش نیامده وسالم هست.

 

سیما 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۷
خواهر گلم تا نرفتی پیش یه پزشک زنان انگ نزن به خودت. هر موقع رفتی و خدایی نکرده همچین چیزی بود اون موقع به مامانت بگو حتما که یه چاره ای بیابن. بنده وقتی ۵٫۶سالم بود انگشتمو در اثر کنکجاوی بچگانه داخل کردم. اونم نه یک بار چندین بار. تا پارسال که به مامانم گفتم که نگرانم  و با مامانم رفتم دکتر گفت پرده ت ساده حلقویه و وقتش که برسه خیلی خونریزی خواهی داشت. خدا خیلی مهربونه .خیلیییی. مجکرم خدای زیبای من به خاطر زندگی پاکم و همه ی خوبیهای اطرافم

 

سیما 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۷
خواهر گلم تا نرفتی پیش یه پزشک زنان انگ نزن به خودت. هر موقع رفتی و خدایی نکرده همچین چیزی بود اون موقع به مامانت بگو حتما که یه چاره ای بیابن. بنده وقتی ۵٫۶سالم بود انگشتمو در اثر کنکجاوی بچگانه داخل کردم. اونم نه یک بار چندین بار. تا پارسال که به مامانم گفتم که نگرانم  و با مامانم رفتم دکتر گفت پرده ت ساده حلقویه و وقتش که برسه خیلی خونریزی خواهی داشت. خدا خیلی مهربونه .خیلیییی. مجکرم خدای زیبای من به خاطر زندگی پاکم و همه ی خوبیهای اطرافم

 

رضا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۸
دختر خوب ده سال سر هیچی ناراحت بودی داشتن. پرده دلیلی بر پاکی نیست نداشتنشم دلیل بر اینکه نا پاکی نیست بقول خخودت ترمیم میشه کرد اگه طرف منطقی شه بش راستو بگو پیشنهاد میکنم ترمیم نکنی چون اچه راسرشم بگی باور نمیکنه اگه بفهمه کنیم رد نکن تو جلسه های خاستگاری مطرح ک. با صداقت باش فقط اگه من طرفم مثل شما باشه درک میکنم نگران نباش

 

ساحل… 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۱
دوست عزیزم ….

حتما به یه متخصص زنان مراجعه کن بزار معاینه ات کنه ….گفتی عفونت شدید گرفته بودی شاید بر اثر خارش التتو زخم کرده بودی و اصلا اون خونریزی مربوط به پارگی پرده نبوده باشه …

خونریزی مربوط به پارگی پرده معمولا خیلی شدید که گفتی نیست در حد چند قطره هست …

بعدا با همون پزشک در میون بزار مشکلتو بزار راهنماییت کنه … پزشکی قانونی میتونه این موارد رو تشخیص بده چون سایز واژن کسی که رابطه جنسی داشته با کسی که بر اثر ضربه پردش اسیب دیده متفاوته …

بعد عزیزم چرا توکلمون به خدا اینقدر کمرنگ باید باشه توی زندگیمون به خدا توکل کن از خودش بخواه که مشکلتو حل کنه .. خواستگارا قبول کن باهاشون صحبت کن .. بعد که به تفاهم نهایی رسیدی حس کردی ادمی هست که بشه بهش اعتماد کرد مشکلتو بهش بگو … فوق فوقش با هم میرین پزشکی قانونی …

ولی به نظرم به فکر ترمیم و این کارا نباش چون اگه به احتمال کم هم متوجه بشه دیگه اونموقع بخوای براش توضیح بدی قبول کردنش سخت تر میشه …

بالاخره پسر هایی هستن که فهم و شعورشون در حدی هست که بدونن ملاک پاکی تنها یه پرده نازک نیست …

حتما حتما حتما برو دکتر شاید اصلا بکارتت از بین نرفته باشه … اینقدر روز های قشنگ عمرتو با ترسو نا امیدی وحشت سپری نکن …

 

۲۸ ساله 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۵
منم تو موقعیتی شبیه تو دچار این مشکل شدم و اینقدر مثل تو بزرگش کردم که تپش قلب و استرس مداوم گرفتم ولی الان چند سالی هست که بی خیالش شدم. تو هم بی خیالش باش و بدون تو زندگی این یه چیز کوچیکه.
لازم نیست بگی.منم با این دغدغه الکی سال ها موقعیت ازدواج خوب و از خودم گرفتم.
عقد کن و بعد هم زندگی کن. هر اتفاقی افتاد وانمود کن خبر از چیزی نداری. من اینبار این کار و میخوام بکنم.

 

بنده شرم سار خدا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۷
من به عنوان یه پسر اگه همچین موضوعی رو بعد از شناختنش می گفت باورم می کردم اما قبلش نه

فکر ترمیم هم لطفا نکن
به نظر من

 

سهیلا .. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۱
بجای اینکه این همه به خودت استرس بدی و خودتو اذیت کنی برو یه معاینه پیش یه دکتر یا ماما بدوناطلاع مادرت..شاید بکارتت پاره نشده باشه و اون خون از چیز دیگه ای بوده..آخه دختر نه ساله وعفونت؟؟ شما احتمالا بخاطر کنجکاوی این کار رو کردی و فکر میکردی اون محل فقط محل ادراره و از وجود رحم و واژن و بکارت بی اطلاع بودی مثل همه دخترا..خیلی از دخترا از این کنجکاویا کردن از سر نا آگاهی..زود برو دکتر خیالت رو راحت کن.بالاتر از سیاهی رنگی نیست نهایتش حدست درسته و بکارتت آسیب دیده که بعیده..حداقل اینکه که تکلیفت مشخص میشه..

 

پریسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۸

ترسیدنت رو درک میکنم چونکه سر خودم اومده منتها من همیشه فکر میکردم پرده انتهای واژن قرار داره ولی بعد که فهمیدم در ۱یا۲سانتی واژن هست مثل ابر بهار اشک میریختم ولی فقط به خواهرم گفتم،اصلا قید ازدواج رو زده بودم تا اینکه خواهرم سرچی تو نت زد گفت:دکتر میتونه تشخیص بده که پارگی بر اثر رابطه بوده یا نه منم پارسال دکتر رفتم گفت فقط یه قسمتیش اسیب دیده و برای شب عروسیت خون میاد باور نمیکنی چقدر خوشحال شدم.

شما هم الکی غصه و خودخوری نکن برو دکتر ببینم دکتر چی میگه؟شاید همون موقع ناخنت خورده به واژنت و فقط پوست واژنت خراشیده در ضمن حالا فرضا شما دکتر هم رفتی گفت خدایی نکرده پرده ات پاره شده،ولی چونکه پارگی بر اثر ضربه بوده (نه رابطه جنسی)شما باکره هستی ولی موقعی که خواستی ازدواج کنی یه گواهی سلامت بگیر که همسرت هم بدونه پارگی بر اثر رابطه نبوده.

 

reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۱
سلام
نترس بابا، بری پیش پزشک زنان دقیقا متوجه میشه که علت پارگی چی بوده!

 

دختر خانوم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۰
اینم یکی از اون مشکلات شایعه…
برو پیش پزشک زنان. جراحی ترمیم پرده ممنوعه ولی شاید یه استثنائاتی داشته باشه. آخه شما که مقصر نبودی…
یه پزشک خیلی بهتر راهنماییت میکنه.

 

و 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۷
واسه من مهم نیست که خانومم پرده داره یا نه
البته بگم منظورم اینه که چون اتفاقی و نا خواسته پاره شده واسم مهم نیستا

 

mehdi.ma.mm 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۸
برای شما تنها راهی که هست ترمیم هست کاری نکردی که بخوای پشیمون باشی بدون اینکه به کسی بگی ترمیم کن و این مسئله رو تا آخر عمر مثل یک راز نگهدار هیچ کس انقدر امانتدار نیست که بذاری رازتو بفهمه ممکنه بهت تهمت بزنن به نفعته راستشو نگی بعضی ها شعورشو ندارن

 

شباهنگ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۵
یه جوری باید قضیه رو به مادرتون بگید تا ایشون یه راهی جلو پاتون بزارن

 

روناک 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۲
برو پزشکی,قانونی اونا راحت تشخیص میدن و بهت برگه میدن که توش,نوشته به چه علت

 

جیگیلی بیگلی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۹
سلام،

خیلی ساده هست.میری پیش پزشک قانونی اگه چیزی وارد مجرا نشده باشه برات مینویسه پرده آسیب دیده ولی دخول صورت نگرفته. اینطوری آبروتون هم حفظ میشه. اگه پزشک قانونی تایید کنه من بودم مشکلی با شما نداشتم  ^_^

پسر ۲۴ ساله ^_^

 

مریم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۱
سلام

پرده بکارت با خاراندن آلت تناسلی از بین نمی رود. احتمالا شما در اثر خارش شدید، آلت تناسلی خود را زخم کرده اید و خونی که دیده اید ناشی از آن زخم بوده است. میزان خونریزی هم زیاد بوده چون آن قسمت از بدن دارای تعداد زیادی رگ های خونی است و یک زخم در آن محل خونریزی زیادتری نسبت به دیگر نقاط بدن می کند. با توجه به سنتان حتی بسیار بعید است که حتی به محل پرده نزدیک شده باشید.
شما ده سال است روح و روان و جسم خود را آزرده اید. حالا نه کودک هستید و نه نیاز به همراهی برای مراجعه به پزشک یا ماما دارید. یکبار برای همیشه با مراجعه به پزشک زنان یا ماما، تکلیف خود را روشن و خیال خود را راحت کنید.

 

عشق من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۹
کاش همون موقع به مادرت گفته بودی اون موقع پذیرشش راحت تر بود و مادرت میبردت دکتر و طبق تشخیص اون بهت همون موقع احتمالا گواهی میداد که پیش خودتون نگهش دارید تا موقع ازدواج مشکلی نداشته باشید. الانم نگران نباش شاید کامل پاره نشده باشه به متخصص زنان مراجعه کن واسه معاینه جریان رو به دکتره بگو تا خیالت راحت بشه اگرم کلا پاره شده به دکتر بگو راهنماییت کنه که چکار کنی حتما راه حلی وجود داره. ان شاءا.. که مشکلی نیست حل میشه. یا حق

 

نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۴
اعتماد به نفست کجا رفته

وقتی تو این جوریآه و ناله کنی میشه شبیه یه مفلوک که ترحم میخواد
محکم باش
تو اشتباهی نکردی و اینکه طرف باور کنه یا نه مهم نیست
به نظرم حتما به مادرت بگو بعد به خاستگارت تو جلسه های آخر بگو و تاکید کن این که شما باور کنید یا نه در پاکی من نقشی نداره تا طرف فکر نکنه کشته مرده ی ترحمشی

 

یه دوست خوب 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۵۴
عزیزم این اتفاق تنها برای تو نیفتاده .مورد داشتیم ک در اثر ورزش یا پرش از ارتفاع پرده از بین رفته.در اثر ضربه هم ممکنه از بین بره. اما جای هیچ نگرانی نیست. وقتی پیش دکتر زنان برای گرفتن نامه سلامت میری خودش متوجه میشه ک پارگی ب چه علت بوده و اگر دخولی صورت نگرفته باشه حتما توی برگه سلامت مینویسه ک پرده بکارت سالم و بدون دخول است.دخول کاملا مشخص میشه و دیواره هاشو صاف میکنه و گشاد ! پس بجای این همه فکر و خیال ی بار ب دکتر زنان برو و بگو معاینت کنه و پرده تو ببینه ک سالمه یا ن؟ اصلا نترس برو ک خیال خودت راحت بشه هزینه اش بین ۴۵ تا ۷۰ تومنه.

شاید قسمتی از پرده ت از بین رفته باشه و اصلیه پاره نشده باشه.چون خودم ی بار نامزدم ی کوچولو انگشت زد خون کمی اومد بعدا رفتم دکتر گفت پرده ت سالمه فقط ی کم حالت خراش داره و گفت ی گوشه ش پریده( اصطلاحی ک اون ب کار برد).و گفت مشخصه ک بدون دخول بوده و هنوز دختری.

 

یه پسر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۳۶
به خواستگاری که قصد ازدواج باهاش داری حقیقت رو بگو….اگه باور کرد چه بهتر..اگرم نه به درک

اصلن خودتو اذیت نکن….شما که پاک زندگی کردی بیخودی به خودت سخت نگیر
به نظر من اصلن مهم نیس…خیلی عادی زندگیتو ادامه بده…

 

اونور مرز شقایق…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۳:۳۳
اصلا نگران نباشین بخاطر این که پزشک قانونی براحتی آب خوردن میتونه تشخیص بده که علت از بین رفتن پرده دخول و یا هر جسم خارجی نبوده و شما باکره محسوب میشین و این موضوع رو تو جلسه های سوم به بعد مطرح کنین و بهش بگین که حاضرم بریم پزشک قانونی و حتی دو سه تا دکتر تو بیرون
با اینکه تو فرهنگ ما داشتن رابطه جنسی قبلی واسه اکثر اقایون قابل هضم نیست ولی بهتون اطمینان میدم که مورد شما رو راحت میتونن قبول کنن
شاید دو سه نفری که میاین خواستگاری قبول نکنن ولی ناامید نشین که بالاخره به بیشتر از هفت هشت تا نمیرسه واینجور هم که گفتین حتما خیلی جذاب هستین که تا حالا اینقدر خواستگار داشتین و هفت هشت تا براحتی براتون تو مدت کوتاه پیدا میشه (بعلت اینکه خودم پسرم و هم جنسامو بهتر از شما میشناسم نظرمو اینجور با اطمینان گفتم)

 

یه نفر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۸:۱۷
مطمئنی؟؟؟
انقدر پایین و دم دست نیست که با خاروندن پاره بشه
اول برو پیش یه پزشک وگواهی سلامت بگیر بعد بشین غصه بخور
احتمال داره واژنت به خاطر خشکی و خاروندن زیاد زخم شده باشه چون خونریزیش اونقدر زیاد نیست که تو میگی
بعدم برفرض که همین طور باشه تو که جسم خارجی وارد واژنت نکردی همش که پاره نشده موقع اولین نزدیکی احتمال خونریزی داری ولی بازم برو دکتر

 

دختر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۸:۳۳
به نظرم حتماً به پزشک زنان مراجعه کنید

شاید پرده شما آسیب ندیده باشه
حتی اگر آسیب هم دیده باشه پزشک در گواهی شما می نویسند غیر مدخوله بوده
که خیلی بهتر از یک پرده ترمیمی هست

 

مسعود 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۲۸
سلام،اول با حفظ خونسردی و کنترل خودت برو دکتر زنان برای معاینه که ببینی بکارتت در چه وضیتیه اگر گفت از دست رفته ،یه دکتر خوب پیدا کن (میتونی از همان دکتر هم کمک بگیری)
که پرده بکارتت رو ترمیم کنی-هیچ هم خودتو ناراحت نکن اتفاقی که افتاده الان باید به دنباله راه حل باشی-وقتی هم این کارو به سلامتی انجام دادی به هیچ یک از خواستگارات چه قبل ازدواج چه بعد ازدواج در این مورد صحبت نکن چون ذهن طرف رو خراب میکنی ،این صداقت نیست بی سیاستیه (یه سری مسائل قبل از ازدواج ربطی به بعد از ازدواج نداره)فکر بد به خودت راه نده و خودتم را هم سرزنش نکن.

 

یه پزشک 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۴
سلام عزیزم.من یه پزشک عمومی هستم.پرده به هیچوجه با خاراندن پاره نمیشه.اگه هم با فروبردن شدید انگشت این اتفاق افتاده باشه کاملا پزشک میتونه از دخول تشخیصش بده

 

امیررضا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۲۹
شما اول برو دکتر ببین واقعا پاره شده یا نه بعدشم اگه پاره شده باشه میری پزشکی قانونی و یه برگه میگیری . پسری که شما رو واقعا دوست داشته باشه و بخواد به این چیزای بیهوده اهمیت نمیده

 

پریسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۵۹

فکر ترمیم رو از سرت بیرون کن،میدونی ترمیم روکسانی انجام میدن که رابطه نامشروع داشتن و میخوان شوهر ایندشون نفهمه که رابطه نامشروع داشتن میان ترمیم میکنن مطمئنن اقایون دید خوبی در مورد کسانی که ترمیم میکنن ندارن و فکر میکنن دختره دروغشون میده در ضمن طلا که پاکه چه منتش به خاک شما که میگی پرده ات بر اثر خارش مثلا پاره شده(که هنوز معلوم نیست پاره شده باشه)وقتی معلومه پاکی و رابطه نداشتی دیگه چه نیاز به ترمیم و اینجور چیزا هست فقط یه گواهی سلامت بگیری کافیه.

به یه دوست خوب

چییییییییییییی!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟معاینه پرده بکارت ۴۵۰۰۰تا ۷۰۰۰۰هزارتومنه؟عزیزم اشتباه نشنیدی یا ننوشتی؟اگه بخوایم از هر کدوم یه صفر برداریم این قیمت درسته ولی ۴۵یا۷۰هزارتومن باشه اشتباست چونکه من خودم رفتم برای معاینه ۳تا ۴هزار تومن غیر از ویزیت پول معاینه شد البته شاید برای شهرهای دیگه یخورده بیشتر باشه مثلا نهایتش۱۰هزار تومن.

 

من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۱۸
سلام شما  اول به ماما و پزشک زنان مراجعه کنید معاینه بشین بعد غصه بخورید–اصن پارگی توسط خارش غیرممکنه-اگه هم باشه توسط ماما یا پزشک زنان علت پارگی قابل تشخیصه

 

به همگی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۳۸
برو پیش ماما یا متخصص زنان بگو من یه گواهی پرده بکارت  میخوام معاینم کنین هیچی هم نگو چی شده چی نشده ببین چی میگه بهت !

تو یکی ازهمین سایتها یه دخترخانمی گفته بود میخواسته نامزد کنه میره دکتر مینویسه پردت این شکلیه این ازدواج سرنمیگیره تا یه هفت هشت سال بعد این خانم بایکی دیگه میره نامزدکنه باز میره دکترزنان گواهی پرده بکارت بده بعد میبینه پرده شو یه نوع دیگه نوشته .دخترخانمه میگفت هیچ وقت هم باکسی رابطه نداشته .
من اینجوری که خودم فهمیدم ازهمین سایتها ومطالب دخترخانمها٫ایناهمش الکیه .دخترا میرن پیش ماما پرده ندارن پول میدن ماما مینویسه پرده ارتجاعی .اصلا پولم نمیدن میرن  پیش ماما پرده ندارن ٫ ماما نمیادابروشو نو ببره که پرده نداره مینویسه بدون خونریزی٫ .الان خودارضایی یا کنجکاوی دخترا زیادشده چون سن ازدواج زیاد شده و پرده هم با بالا رفتن سن تحلیل میره دربرخورد واصطکاک با شستن واب و….. خیلی از دختر ۲۷ ساله ۲۸ ساله چه پرده ای دارن؟! (دختر ۱۶ ٫۱۷؛ساله احتما یه چیزی داشته باشه )البته اونایی که رابطه های زیاددارن زن وشوهرا منظورمه ٫حتما مشخصه از بزرگی وگشادی اون نواحی  . ولی مگه چندنفررابطه های زیاد هرشب یا تو روز چندبارو دارن ؟! فقط رابطه های زیاد قابل تشخیصه که اونم خیلی ها ممکنه به ماماها پول بدن یا  اکثرا هم ماماها محاله بیان ابروی دختررو ببرن. یا بعضی دخترای اینکاره میرن اون نواحی رو تنگتر میکنن اسمشو میذارن جراحی پرده بکارت !!!!
ماماها خودشون تجربه  معاینه انواع افرادو دارن ٫ میشناسن دخترا ی الان چقدر کنجکاون یا  خیلی ها خودارضایی داشتن یا بعضیا دستمالی شدن .از کره مریخ که ماما نمیاد . نمیان سرهرچیزه کوچیک بگن چه خبره که .مینویسن پرده بدون خونریزی !  قاضی وبازپرسم که نیستن کنکاش کنن دلیله پرده نداشتنت چیه وازهمه مهمتر خودشون یه روز دختر بودن ومیفهمن یه دختر چقدر کنجکاوی چقدر اشتیاق به ازدواج چقدر نیازبه رابطه جنسی دارن .
(البته من قصدتوهین به کسی رو ندارم خب خیلی ها طبیعتا پردشون ازنوع بدون خونریزیه ولی نه اینکه ازصدنفر۹۹ نفراین شکلی باشن وخب ماها اونایی که خودشون باخودشون کاری کردن رو جز ناپاکا نمیدونیم  .  بعدش مثل اینکه
انقدراهم خونریزی وجودنداره واون مردایی که خیلی اتیششون تنده ووحشی بازی درمیارن خانمهاشون خونریزی دارن .)
الان پرده کجابود شماهاهم دلتون خوشه . مگه میشه هرکی رو میبینی میگه پردم ارتجاعی بدون خونریزی ٫ واقعا مگه میشه ؟!
پس قدیم نسل پدرومادرای ما که رسم دستمال داشتن رسم رفتن پیش پزشکم نبود خون ازکجا میاوردن ؟ شب اول باید دستمال خونی رو به پدرومادرپسره نشون میدادن . اگه همین قدر که الان همه پردشون شده ارتجاعی بدون خونریزی پس باید به همین اندازه هم تو نسل مادرای ما پرده هاشون ارتجاعی وبدون خونریزی بود ٫ ولی اگه این پرده نسل قبلی ارتجاعی وبدون خونریزی بود که الان نصف پدرومادرای ما باید طلاق میگرفتن .
قدیم تو سن پایین ازدواج میکردن . سرشونم شلوغ بود باید مدام کارای خونه رو میکردن  فکر اندامشونو وفکرنیازهای جنسی نبودن چون وقت نداشتن .تعداد بچه ها هم زیادبود نمیشد توی اون خونه ها کنجکاوی کنی ببینی اندامت چیه .
یه دونه افتابه بود وحموم عمومی ! دوست پسرواین مواردم نبود .
الان حتما میگین میبریم پزشکی قانونی ولی پزشکی قانونی که همینجوری نیست .پزشکی قانونی اگه دونفرنامزد باشن بخوان جداشن میرن پزشکی قانونی معاینه اونم با برگه دادگاه !فقط برای اینکه اگه شمابادختره رابطه نداشته باشین مهریه که به دختره میدین نصفه مهریه اشه .
این پزشکی قانونی هم حکم دادگاه میخواد هرکسی رومعاینه نمیکنن.شماهم جرات داری برو دادگاه بگو من شک دارم به نامزدم تا حکمشو بگیری وببری پزشکی قانونی ٫ ولی بعدش که محاله اون دختربااین کارت زنتون بشه .

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

 

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۵
مرسی از همه ی دوستان بابت جواب هاشون من تصمیم گرفتم ک ب هیچ وجه ترمیم نکنم و بعداز رفتن ب پزشک قانونی عین واقعیتو ب طرف مقابلم بگم تواین سالها خیلی اذیت شدم امیدوارم حرفمو باور کنه فقط ب خدا توکل کردم بازم مرسی ک جواب دادین

 

دانشجوی مامایی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۷:۱۰
سلام دوست خوبم این مسئله ارزش این همه هرس و جوش را نداشته.

فقط در ی صورت امکان پاره شدن وجود داشته که شما برای  خارشی که داشتی انگشت داخل واژن خود کرده باشی
اشتباه اول شما این بود که به مادر خود این قضیه را نگفتی.
به نظرمن اصلا واجب نیس ک در مراسم خاستگاری این موضوع را مطرح کنی. و حتما قبل از هر کاری و حرفی اول با مادرخود به پزشکی قانونی بروی  تا مطمئن شوی.
لازم ب ذکراست که بافت پرده بکارت(هایمن) ترمیم پذیر نیست.وچیزی ب اسم ترمیم بکارت نداریم فقط دوطرف دیواره واژن را به هم نزدبک میکنند وبخیه میزنن تا هنگام نزدیکی خون دیده شود یا روشهای دیگری هم هست که یک کپسول درواژنشان میگدارند و این کپسول هنگام نزدیکی پاره میشودو مایعی شبیه خون جاری میشود و…

 

زن زندگی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۸:۴۸
با سلام.

دوستان عزیز هرچی گفتن همه بنحوی درسته و میشه بعنوان راهکار ازش استفاده کرد
منتهی میخواستم  یچی تعریف کنم بدونید فرق بین یه دختر پاک و ناپاک چیه.
شما نزدیک ۱۰ ساله دارید با عذابی زندگی میکنید که خودتون مسببش بودید نه یپسر و یا هرچیزی که عامله گناهه ،بعد یکی از دوستان من که دم به دقیقه دوست پسر عوض میکنه  و با همش هم رابطه داره با یکیشون تا آخر قضیه و رفت و بکارتشو از دست داد و الان هم داره با خیال راحت میگرده میگه دیگه وقتشه ازدواج کنم . باید روی ازدواج تمرکز کنم.
انگار نه انگار اتفاقی افتاده.
جالبه اگه خاستگاری هم بیاد و ردش کنه میگم اینکه خوب بود چرا ازدواج نمیکنی کلی کلاس میزاره میگه مگه بمیرم با اینجور ادما ازدواج کنم!!!
دنبال لقمه ی چرب و نرمه.
موندم چی بگم. نمیخوام ترویج فساد کنم ولی یه حسی بهم میگه یه شوهر خوب و یه ازدواج خوب پیش روشه چون ته اعتماد بنفس و غروره(الله و اعلم)

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

 

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۳
ب زن زندگی خانم محترم من اعتماد ب نفسم پایین نیست فقط نمیتونم نقش بازی کنمو دروغ بگم منم ی حسی بهم میگه پسری قسمت دوستتون میشه ک مثل خودش باشه . دوستان خواهش میکنم اگه این روزا دلتون شکست واسه منم دعاکنیددیگه خسته شدم

 

پسر۵۲ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۱:۰۵
واقعا متاسفم برای این طرز فکر

 

مژگان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۳
به به همگی

حالت خوبه؟؟پرده تحلیل بره!؟ مگه پارچه اس؟مگه پرده ی پنجره اس روبرو آفتابه؟؟
واااااااا

 

ی دوست خوب 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۱
ب پریسا:

عزیزم صفرش درست بود هزینه ی نامه سلامت ب صورت شفاهی بیست هزار تومن و ب صورت کتبی چهل هزار تومنه .و هزینه ش تو یکی از شهرستانا ۷۰ هزار تومن بود.
ب سوال کننده: عزیزم فعلا نمیخواد پزشکی قانونی بری سخته .اوا برو پیش دکتر زنان معاینه شی اگه از بین رفته بود ازش بپرس ک چطوری؟ اگه نامه بدین بدون دخول مینویسید؟ اگه مشکلت حل نشد بعد برو پزشک قانونی

 

مهدی هستم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۲:۵۳
خواهر عزیزم نگران نباش.موقع معاینه بکارت پارگی بعلت دخول با پارگی بدون دخول قابل تشخیص هست

 

هم درد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۵:۳۶
منم مشکلی شبیه شما داشتم.اول برو دکتر مطمن که شدی بگو برات ترمیم کنه و بعد هم به هیچکی نگو چون مردها مغزشون نخودیه و نمیفهمن که تو باکره ای. اونا یه پرده میخوان که توام براشون امده میکنی جدی گفتم.
از نظر خدا باکره ای پس به خدا توکل کن و ازدواج کن.

 

فرناز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۵:۴۵
پزشکی قانونی! مال وقتی که شوهرت ازت شکایت کنه! یه کاره که نمیشه بری پزشکی قانونی! راهت نمیدن!
دیوونه
حماقت نکن دختر! برو ترمیم کن ازدواج کن.. تو که با مردی نبودی… الان با ۱ تومن برات ترمیم میکنن..من یه جا تو شمال یه جا تو مشهد میشناسم خواستی بگو نجفی ادرس بده بت بگم.

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۱۸:۳۱
به مژگان و پسر۵۲من مشکلمو گفتم و خواستم راهنمایی کنید دیگه چرا توهین می کنیدشما ک تو شرایط من نیستید انقدر راحت دل نشکنید

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۱۸:۳۴
به مژگان و پسر۵۲من مشکلمو گفتم و خواستم راهنمایی کنید دیگه چرا توهین می کنیدشما ک تو شرایط من نیستید انقدر راحت دل نشکنید

 

به خود خودش توکل کن 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۷ آبان ۹۴
  • ۲۳:۰۵
تو همین سایت خانومی مطرح کرده بودن که پرده ایشون هم به دلیلی(غیر از رابطه جنسی)پاره شده بود و ترمیم کرده بودن و حالا نامزدش ازش میخواد ببره معاینه و این خواهرمون هم میترسن که بهش تهمت بزنن که به علت رابطه نامشروع پرده پاره شده
مطالعه بفرمایین:
khbartar.blog.ir/post/6237/

 

به مژگان و پسر۵۲ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۸ آبان ۹۴
  • ۰۱:۱۸
خواهشا حرفاتونو منترل کنین که کسی رو ناراحت نکنین

 

نازنین 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱۵ آبان ۹۴
  • ۱۳:۵۴
وا این چه حرفایی آخه چرا خودتو اذیت میکنی مگه دختر به پردشه شان خودتو این جوری پایین نیار به خاستگارت هم اصل ماجرا رو بگو اطمینان میدم اصلا هیچ اتفاقی نمیوفته

 

نازنین زهرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۱۸ آبان ۹۴
  • ۲۰:۱۳
سلام من یه مدتی کشاله رانم کاندیدای پوستی داشت وعفونت داشت بیمارستان بستری شدم چن روز وخواب شدم ولی عفونت مثانم خوب نمیشه یه خورده ترشح سبزرنگ دارم وخارش دارم توروخدا نظربدید بگید چیکارکنم خوب بشم؟درضمن مجردم ودختری۱۸ساله ام.

 

دختر همدرد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱۳ آذر ۹۴
  • ۰۵:۵۸
منم یک بار از سر کنجکاووی داخل واژنم  شئی کردم.اونم تو سن ۱۴ سالگی.ولی نه درد داشتم ونه خونریزی.
الان که ۵ سال از اون ماجرا میگذره تاز ه فهمیدم پرده چی هست.یک مدت خیلی نگران بودم ولی حرف های بعضی شما ها ارومم کرد.حتما یک سری به ماما یا دکتر زنان میزنم.
دسته‌ها
ازدواج

رابطه تلفنی یا مجازی با نامزد خود

رابطه تلفنی یا مجازی با نامزد خود

در ارتباط بودن با عشق خود ,رابطه پیامکی با دوست دختر ,حرف زدن تلفنی با نامزد

سلام

از متاهلا میخوام تجربه واقعیشون و از مجردا هم تصورشون

یا دیده هاشون از اطرافیانشون را راجب سوالم بگن.

من دختری هستم که چند ماهه عقدم. من و شوهرم معمولا در هفته ۳-۴ شب

با هم هستیم مثلا از عصر میاد خونمون یا من میرم

خونشون تا صبح روز بعد که از هم جدا میشیم پیش هم هستیم .

ولی دیگه در طول روز هیچ رابطه پیامکی با هم نداریم و اگه اون روز نریم پیش

هم فقط عصر یا سر شب به هم تلفن میزنیم یعنی کلا حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه

در شبانه روز رابطه تلفنی که اون هم بیشتر احوال پرسی و خبر گرفتن معمولی هست.

بعضی روزا میشه که من همون یک بار تماس روزانمونو باهاش میگیرم و بعضی

وقتا هم شده من دو روز پشت سر هم تماس میگیرم ولی رو بعد که منتظر تماسشم

زنگ نمیزنه و باز خودم زنگ میزنم وقتی هم که زنگ میزنم و میپرسم

چکار میکردی میگه بیکار یا مثلا تلوزیون می دیده ولی به من زنگ نمیزده.

( البته شاید اگه بیشتر صبر میکردم شاید خودش بعدش باهام تماس میگرفت. نمیدونم )

وقتی میشنوم بعضی شوهرا روزی چند بار به خانومشون زنگ میزنن یا پیام میدن

ولی ما اینطوری هستیم با خودم میگم اگه یک روز من زنگ زدم حداقل روز بعد و اون

سراغمو بگیره یا اگه دو روز پشت سر هم من زنگ زدم از دلم میگذره

که دیگه اگه اون زنگ نزد منم نزنم و سرسنگین شم.

ولی نمیدونم درسته یا نه. البته روی هم رفته اگه حساب کنم

بیشتر اون زنگ زده نسبت به من.

اصلا باید این حساب کتابا و فکرها را با خودم بکنم یا بی اهمیت از کنارش بگذرم .

نظرات (۱۹) – نمایش (۱۰۱۱) – بخش نوشتن نظر

 

س 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۲
بعضی مردها دوست دارن که مورد توجه باشن یعنی توقع دارن تو تو فکرشون باشی و بهشون زنگ بزنی ولی بعضی ها هم برعکسن دوست دارن خودشون شروع کننده باشن دوست پسر من شدیدا دوست داره من اول تماس بگیرم بعدش معلوم میشه اون دلش پرتره و بیشتر صحبت میکنه ولی دوست داره همیشه من شروع کنم از اینایی هست که دوست داره مورد توجه باشه منم دیگه عادت کردم.

 

سیدمحمد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۵۳
سلام خواهرگرامی
همسربنده هم دقیقأعین شماست وهمینطوری حساب کتاب میکنه ومثلأمیگه چرافلان ساعت زنگ نزدی یاچراپیام ندادی
ولی بخدامن منظوری ندارم وخب آدم همیشه که حس زنگ زدن وحرف زدن وپیامک دادن نداره
خواهشأبه مرداتواین زمینه هازیادگیرندین
یاعلی مدد

 

شباهنگ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۹
این افکار بی اهمیت رو که هر کدوم چقدر زنگ زدید بریزید دور و بجاش به آیندتون و چیزای مهمتر فکر کنید

 

نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۵۳
سوالت خیلی سخته

آخه ما که طرف رو نمیشناسیم
حدس یک: اون از تلفن خوشش نمیاد
خودت ببین کم حرفه یا فقط با تلفن کم حرفه ؟
حدس دوم: شما نوع صحبتت یه جوریه که اون تلفنی رو دوست نداره
خودت چند شب برنامه بریز هر شب یه مدل باش ببین اون چیکار میکنه تغییر میکنه یا نه؟
مثلا یه شب بی حوصله باش
یه شب شبیه خانم های سرد و افاده ای
یه شب مثل آن شرلی مدام حرف بزن
یه شب خیلی مهربون باش و قربون صدقش برو
یه شب حرف خاک بر سری بزن
یه شب رویاپرداز شو
حدس سوم: مشغله کاری داره یا فکرش در گیر چیزیه یا استرس ازدواج و … رو داره
خب اینو خودت اول حرفت بپرس
دقت کن ببین از اول آشناییتون همین طوری بوده یا تغییر کرده
حدس چهارم:کلا آدم سردیه
ببین آیا همیشه نسبت به تو بی تفاوته یا نه

 

امیر – متاهل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۲
بسم الله

این چیزا واسه آقایون می تونه طبیعی باشه
البته خوب نیستا… یه مرد با این که در حالت کلی این ویژگی رو نداره و این یک ویژگی زنانه ست، اما خوبه که یاد بگیره نسبت به همسرش این ویژگی زنونه رو داشته باشه.
اما به نظر من از نبودنش برداشت بدی نکنید، شاید از روی کم تجربگی باشه و کسی هم بهشون نگفته باشه این مسئله برای خانم ها مهمه.

 

عطیه۱۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۸:۵۵
سلام دوست عزیز . بی حساب کتاب بگذر. شیرینی زندگی رو که نباید با این فکرها خراب کرد . اگه مشکلی با هم ندارید یا وفتی با همید خوب و گرم رفتار میکنه پس وقتی زنگ نمیزنه یا پیامک نمیده  به این معنی نیست که فراموشت کرده . خب بعضی ها اینطوریند . تو گرمی رابطتون حفظ کن وفتی که بهت زنگ میزنه خیلی استقبال کن کلی خوشحالی کن تعریف کن بگو چقدر خوشحال میشی از شنیدن صداش و این حرفها … یا به جای زنگ زدن یه پیامک بده دلم برات تنگ شده برای شنیدن صدات …. ولی کلا زیاد سخت نگیر ……..و نکته اساسی هیچ وقت هیچ وقت زندگی خوب خودت رو با زندگی  دیگران مقایسه نکن . مقایسه در هر موردی آدم رو نابود میکنه …..

 

عطیه ۱۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۳
یه نکته ای هم یادم رفت در کامنت قبلی بگم اصلا مستقیم بهش نگو که بهتره بهت بیشتر زنگ بزنه بعنی من خودم دوست ندارم بخواد به خاطر حرف من این کار رو انجام بده دوست دارم از طرف خودش باشه ….میتونی بهش بگی این قدرخوبه که آدم یکی رو داره که هر روز حالشو بپرسه یا مثلا اینطوری حس مبکنی متعلق به کسی هستی که همیشه به یادته و کلا حرفهایی که حس اقتدارش رو برانگیخته کنی……….

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۱۶

معلومه که باید حساب کتاب کنی. وقتی آقایون سر هر چیز کوچکی حساب کتاب می کنن، چرا ما حساب کتاب نکنیم؟

دیگه بهش زنگ نزن. از بس بهش زنگ زدی پررو شده. اون قدر زنگ نزن تا خودش زنگ بزنه. وقتی هم زنگ زد خودت رو لو نده که به چه دلیلی زنگ نزدی. بلکه بگو سرم شلوغ بود یا چند روزه فلان کار رو دارم انجام میدم.

اگه رفتار درست رو یاد بگیری سر یه تلفن زدن ساده هی خودت رو ناراحت نمی کنی و حساب کتاب نمی کنی.

 

عروس خلیج فارس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۳
سلام

یاد نامزدی خودم افتادم.
امروز سرصبح به همسرم پیام میدادم فردا منتظر بودم اون اول پیام بده.خخخخ
بعد فردا بهش پیام نمیدادم ظهر ک میشد عوض اینکه من شاکی بشم ،همسر عزیز زنگ میزدن  شکایت میکردن ک تا الان چرا سراغی ازمن نگرفتی.سرت کجا گرم بودک نشد ی زنگ بزنی یا پیام بدی؟
اوووووه چقد ازاین حساب کتابا داشتیم.البته همسرم کارداشت و زنگ نمیزد بیکار میشد اولین کارش زنگ زدن به من بود.اما چقد طول میکشید تا سرش خلوت شه.ای خدااااا
اما تو همسرای خیلی ازدوستام دیدم ک بیشتر ازدودقه حرف نمیزدن ،یا اصلا پیامی چیزی نمیدادن.
خیلی ازمردها ازاینکارا دوس ندارن .یعنی اکثر مردهایی ک دورو برم دیدم اینجوری بودن .
 پس فک کنم طبیعیه تاحدودی .
نگرانی و ناراحت شدن سر همچین چیزایی بنظرم ارزش نداره.
حالا اولشه بذار یمدت بگذره عادت میکنی.

 

تازه عروس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۴
سلام

به نظرم این چیزا طبیعی اه.چون همسر منم هم این طوری بود یعنی بیشتر اول های ازدواجمون الان از بس بهش تذکر دادم خیلی بهتر شده از سره کار هم بهم زنگ میزنه. اوایل عقد یه دفعه سه روز زنگم نزد فقط یکی دوبار چت کردیم تو این سه روز داشتم دیونه میشدم کارم شده بود گریه بعدا بهش گفتم میگفت هنوز عادت نکردم و تلفن زدن برام مشکله . هر دفعه هم زنگ میزد اولش یه کم بد خلی میکردم و ناراحتی ام رو نشون میدادم. یعنی اول ها خیلی حرف خاصی نداشتیم پشت تلفن بزنیم باید کلی فکر میکردیم چی بگیم ولی خوب الان بعد از یک سال و چند ماه بهتر شده . مردها چون اهل تلفن زدن نیستن براشون یه کم سخته . شما اگه واقا اذیت میشی بهش تذکر بده و بگو وقتی زنگ نمیزنه چی میکشی خوب میشه

 

پری 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۶
عزیزم منم مثه تو حساب میکشیدم درکتمیکنم اما اصلا گیر نده وقتی زنگ زد تحویلش بگیر کم کم عادت میکنی

 

honey 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۱۳
مردا زیاد تو قید این جور چیزا نیستن اصن فکر هم نمیکنن که ممکنه ما از بعضی کارا بدمون بیاد یا ناراحت بشیم
ولی زمان مکالمه خیلی بستگی به خودت داره که بتونی با توجه به فرد بحثی رو پیدا کنی که خوشش بیاد و حرف بزنه
من خودم با هر کسی موقع تلفن حرف زدن بحثایی میکنم یا موضوعاتی رو میگم که خوشش میاد وکسل کننده نیس معمولا تا حالا مکالمه کمتر از نیم ساعت با هیچ یک از آشنایان نداشتم(مدیونی اگه فک کنی پرحرفمD:)
دوران عقدم ۱٫۵ ساعت صحبت میکردیم
الانم که طرح ایرانسل اومده ۵۰۰۰۰ هزار تومن مکالمه داریم دیگه خب محدودیت یخد شده تا بیکار شدیم زینگ زینگ D:
این طرحها خیلی کمک حاله ها
اون موقعم از طرحه ۴ تا ۸ صب بهره میگرفتیم
بگو یکی از اینا بگیره ببین تغییری احساس میکنی یا نه
اگه تغییری احساس کردی که دیگه فک کنم حساب کتاب از نوع اقتصادی بوده
ولی خب خیلی باحاله این طروح:/

 

بارن 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۴
واقعا اقایون اهل زنگ زدن نیستن مگر این که تازه نامزد کرده باشن کلا مردا درونگراین

من خودم گاهی اوقات میرم جایی کار دارم شوهرم یادش میره زنگ بزنه یکدفعه یادش
میوفته میگه چی شدرفتی کی برگشتی منم جواب نمیدم میگه باورکن یادم رفته بود
شاید نامزدشماهم مشغله کاری زیادداره زیادسخت نگیر

 

معصومه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۶:۱۸
حست رو درک میکنم

آقایون این تلفن زدن برای خانم ها خیلی مهمه خیلی بهتر اگر دوستشون دارید  این کار رو براشون انجام بدین و باعث دلگرمیشون تو زندگی بشید

 

المیرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۲
من از گوشی بدم میاد خیلیییی دیگه صحبت کنم کار واجب باشه نیم ساعت بعدش عصبی میشم گوشم داغ میکنه حوصله ندارم خخخخ همیشه رو سایلنته یا خونه جا میذارم همه شبکه های اجتماعی تلگرام واینستا که نصب کردم بعدش پاک کردم از تکنولوژی بیزارررررم

 

ارش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۶
من حدس بزنم طرف مقابل کاری به جز مرگ و زندگی داره گوشیمو جواب نمی دم. کلا خوشم نمیاد از صحبت زیاد. ترجیح میدم زیاد تلفنی حرف نزنم. عوضش کسیو که دوس دارم میخوام کنارم باشه. مردا همشون از یک کنار عین منن

 

مریم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۱۲:۲۵
عزیزم شرایط منم کاملا مثل شماس ولی نگران نباش چون باشوهرم که دراین مورد حرف زدم گفت زنگ نزدن من دلیل به بی اهمیت بودن تونیس من علاقمو جور دیگه ابراز میکنم واسه همینم منم بااین مسله کنار اومدم وخودم بیشتر بازنگ واس وابسته اش میکنم طوری که اگه یه روز زنگ نزنم کلافه اس

 

باران 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۳ آبان ۹۴
  • ۱۸:۳۱
عزیزم مردها با هم متفاوتند همون جور که زن ها باهم متفاوتند ودر بروز احساسات هم با هم متفاوتند هیچ وقت شوهرتو با کسی مقایسه نکن شوهر هر کسی باید در چشم زنش بهترین مرد دنیا باشه

 

یگانه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۰ دی ۹۴
  • ۲۲:۵۵
منم همین مشگل رو دارم همش گریه میکنم
دسته‌ها
اطلاعات جنسی

چگونه بگم قبلا رابطه داشتم؟

چگونه بگم قبلا رابطه داشتم؟

چگونه بگم قبلا رابطه نامشروع داشتم؟ ,چگونه بگم قبلا ازدواج کردم؟

سلام.

من چهار سال پیش یه رابطه ی نا مشروع داشتم.

خودم میدونم کارم اشتباه بود نمیخواد بیاید باز سرکوفت بزنید. به نظرم گذشته ی

خودمه و به خودم ربط داره و اگه همسر آیندم بخواد بحثشو پیش بکشه

مطمئنن قرار ازدواجمو باهاش به هم میزنم.

یه چیزی بوده بین خودم و خدام . به بندش هم ربط نداره.

الان سه ساله توبه کردم و یه با خدای واقعی شدم.

حالا به نظرتون خواستگار که میاد من کی باید این موضوعو باهاش مطرح کنم؟؟

روز اول که نمیشه اعتماد کنم و بگم. اگرم بگذره و تصمیم بگیرم به دردم میخوره

بعد بهش بگم میگه چرا زودتر نگفتی؟ تازه ممکنه وابستگی هم پیش اومده باشه

میدونم از لحاظ دینی نیاز نیست بهش بگم ولی از پنهان کاری خوشم نمیاد.

با اینکه میگم حق نداره بهم بگه چرا و …. اما این حقشه که بدونه.

ممنون

نظرات (۹۳) – نمایش (۲۰۸۹) – بخش نوشتن نظر

 

مهسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۶
وای چه سوال سختی …. ولی بنظرم بهش نگی بهتره … چون بقول خودتون یه چیزیه بین خودت وخدااال توبه هم کردین …. اگه نپرسید  شماهم چیزی نگین…….

 

یه پسر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۷
خانم کارتون جایه تقدیر داره واقعا از این همه فهمتون لذت بردم

 

به سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۲۷
اکه میکی بهش ربط نداره پس چرا دیگه بهش بگی.اگه رابطه خاصی نبوده اصلا نگو

 

س 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۴
اگه منظورت خواستگار سنتی هست که بی خیال شو ولی اگه با پسره دوستی وسط های دوستی بهش بگو که همچین اتفاقی افتاده.
وقتی پسری سنتی اقدام میکنه برای ازدواج یعنی حتما میخواد زنش باکره باشه و شما هم دیگه خیلی پرتوقعی که میگی یه کاری کردم و توبه کردم به نظرم همچین کاری رو با خواستگار سنتی نکن.

 

شیرین 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۶
عزیزم شما نباید پیش بنده ی خدا اعتراف کنید،همون که پیش خدا توبه کردید ودیگه گناهتون روتکرار نکنید کافیه…خدا ستارالعیوب یعنی پوشاننده ی عیب هاست…

 

اوهوم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۲
مگه توبه نکردی؟

خب دیگه واسه چی میخوای بگی؟
خدا بخشیده خودت نمیبخشی؟

 

محمد۲۸ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۰
خدا ازین مدل دخترا تو مسیر قرار نده ببخشیدااا. ولی اگه بود بستگی به طرف داره اما من شاید نمیتونم قبول کنم. خدا سیارالعیوب. توبه پذیره. هرکسی به نوعی خطایی مرتکب شده. کسی معصوم نیست جز ائمه. پس خطا اندازه داره. یکی بالاتر یکی پایین تر. هر کسی گذشتش مربوط به خودشو اما نه گذشته ای که به طرفتم مربوط بشه و تاثیرش در همسر باشه. پس باید گفت حتی رابطه دوستی ساده. و کسی نمیتونه خودشو مبرا از هر خطایی بدونه چراکه اگه همون فردی که خودش رو پاکدامن میدونه تو اون موقعیت قرار بگیره از فرد خطاکار بدتر باشه. پس کسیو بخاطر خطاش سرزنش نکنیم. برامنم پیش اومده ادعا کردم اما بعد دچار همون خطا شدم. خدا از سره تقصیراتمون بگذره.خدا بخشندس اما ما بنده ها کاسه داغتر از آشیم.

 

پارسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۳۲
کی گفته : گذشته هر کی به خودش ربط داره!!!
این گذشته س که آیندو رو میسازه..
یک جمله شنیدی به معنیش نرسیدی!!!

 

زن 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۳
اگه اشنایی سنتی دارید جلسه های اخر قبل ایجاد روابط عاطفی وقتی حس کردی پسندیده شدی و خودتم میپسندیش بگو.

 

بعضی وقتا ناامید میشم بدجور 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۴
گفتی سر زنش نکنیم هیچ ، تو یه خطایی کردی و الانم توبه واقعی کردی درست اما چند مورد هست ، ۱٫ اینکه با کسی که رابطه نامشروع داشتی الان بازم ازش خبر داری یا نه و اگه خبر داری ازدواج کرده یا نه

۲٫ اینکه پردت از بین رفته یا نه
۳٫ احسنت که توبه واقعی کردی در توبه همیشه باز هست و خدا توبه پذیر
اما عزیزم حالا که پاک شدی چون کسی که توبه واقعی کنه انگار از مادر زاییده شده به همین خاطر میگم التماس دعا ازت دارم چون واقعا ناامیدم و دوست دارم با یکی در دل کنم که خیالم راحت باشه حافظ سر هست و نمیخواد نصیحت کنه فقط گوش بده دعا کن چون درسته همه مرتکب گناه میشن و هیچ کس نمیتونه مدعی بشه که من گناه نکردم اما توفیق توبه به هرکسی داده نمیشه ، اما عزیزم پیشنهاد من اینه اگه بکارتت از بین نرفته و حالا که توبه واقعی کردی و همیشه وفادارانه با همسرت هستی چیزی نمیخواد بگی این یه رازی هست بین خودت و خدات ،،،

 

n1 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۶
in mozooe kheyli moheme. hatmane hatman ba ye moshavere ba tajrobe mashverat konid.

 

بارن 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۷
مگه واجب مگه شما نمیگید بین خودتون خداس پس چرا باید بگید فقط باخودتون وخدا قرار بذارید که توزندگیتون باایشون پاک زندگی کنید من اصلا نمیدونم چرا ما باید گذشتمون به خواستگارمون بگیم من خودم تواین سالها به اندازه اتگشت یه دستم به همسرم دروغ نگفتم اما هر چی بشه به اشون نمیگم اگه ربط نداشته باشه .

 

سعید۷ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۱
اره حقشه بدونه

 

شباهنگ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۵
از نظر شرعی مجاز نیستید گناه خودتون رو به کسی بگید. مطمئن باشید اگه به هر کدوم از خواستگارهاتون بگید دو حالت بیشتر نداره. ۱_ میره و پشت سرش هم نگاه نمیکنه و حتی ممکنه آبروتون رو هم ببره و موقعیتهای بعدی ازدواجتون رو هم نابود کنه ۲_ در ظاهر بیخیال میشه و ازدواج میکنید اما بعدش واسه همیشه یه نقطه ضعف بزرگ دارید و اون هر کاری خواست انجام میده و در جواب اعتراض شما رابطه قبلیتون رو به روتون میاره. تازه ممکنه از نظر رفت و آمد بسیار به شما سخت بگیره و به شدت کنترلتون کنه و شما نمیتونید هیچکاری انجام بدید چون سابقه خودتون رو بهش گفتید. معمولا مردها کاری به اینکه توبه کردید ندارن و فقط گناهتون رو میبینن و با خودشون میگن از کجا معلوم توبش رو نشکنه؟؟

لطفا همچین ریسکی نکنید و به هیچکس چیزی نگید. احتمالش خیلی کمه یه نفر گیر بیاد که با وجود دونستن ارتباط شما باهاتون ازدواج کنه و تا آخر عمر چیزی بهتون نگه و به روتون نیاره

 

مریم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۹
سلام،

به نظر من باید در این مورد احتیاط کنید و ابتدا از شایستگی، رازداری و ظرفیت بالای خواستگارتان مطمین شوید. بعد مطلب را با یک مشاور در میان بگذارید و سپس به همراه آقا به جلسه مشاوره بروید. پس از تشخیص مشاور به مناسب بودن شما دو نفر از همه ابعاد، به تشخیص مشاور، مطلب را در جلسه مشاوره مطرح کنید. بسته به شرایط، می تواند توسط شخص شما، یا مشاور با حضور شما یا عدم حضور شما مطرح شود. باید در همان جلسه به همه پرسش ها پاسخ داده شود و پرونده ماجرا، فارغ از نتیجه خواستگاری، برای همیشه ختم شود.
انتخاب شما برای مطرح کردن موضوع با خواستگارتان بسیار سنجیده و درست است و شخصا شجاعت شما را برای اعتراف به گناه، توبه و قاطعیت در حفظ حریم بسیار خصوصی تان تحسین می کنم.
فقط یک نکته، که اگر در جریان آن رابطه، بکارت شما از دست رفته باشد و خواستگارتان مطلع نباشد و به شرط یا فرض بکارت (همان لفظ دوشیزه در خطبه عقد) با شما ازدواج کند، هرگاه مطلع شود از لحاظ دینی و قانونی مجاز به فسخ ازدواج است. (حتی صیغه طلاق هم لازم نیست. البته اگر مطلع باشند، آوردن لفظ دوشیزه به گمانم بلا مانع باشد.)
امیدوارم که خوشبخت و سعادتمند باشید.

 

پرنده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۰
اصلا نگو نیازی نیست مگه ندیدی پسرا چه راحت صیغه هاشونو پنهان میکنن و میگن برای حفظ زندگی

 

م 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۳
سلام بهش اصلا نگو، چون اگه بگی یا از ازدواج باهات صرف نظر میکنه، یا اگه هم باهات ازدواج کنه تا اخر عمر بهت بدبین میشه و زندگیتو برات جهنم میکنه، یه کار اشتباهی قبلا کردی و توبه هم کردی پس چرا میخوای این اشتباهتو نبش قبر کنی و آبروتو ببری، بنظرم اگه خواستکارت بفهمه کلا از ازدواج باهات خودداری میکنه پس به صلاح خودته این اشتباهتو خودت هم فراموش کنی چه برسه به اینکه با خواستگارت مطرح کنی

 

نیل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۲
شما الان توبه کردی ینی پاکی لازم نیست چیزی بگید ….اگه بگید هم باعث میشه خواستگاره بپره هم ابروتون تو خطر بیفته اگه طرف قضیه رو لو بده چی ….گفتن این موضوع اشتباهه…اعتراف به گناه خودش  یه گناه محسوب میشه گفتن شما هیچ مشکلی رو که حل نمیکنه باعث سخت شدن زندگیتون میشه …فک نمیکنم حق داشته باشید این موضوعو بگید .وقتی توبه کردید باید فک کنید اصلا اون گناهو انجام ندادید هیچ مردی با این موضوع کنار نمیاد اگرم الان بیاد که احتمالا باید عاشق باشه بعدا پشیمون میشه و زندگیرو به کام دوتاتون تلخ میکنه …

 

یه متاهل 

۰۱

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۵
ببین خانم من اصلا در مقامی نیستم که بخوام در خصوص این کار تو نظری بدم،ولی یه چیزی بدون اگه حتما حنما بهش نگید اگه خدای ناکرده یک درصد احتمالا بفهمه حتی ممکنه جون خوت به خطر بیفته،من با یه خانمی نامزد بودیم،حتی برام گواهی بکارت هم آورد ولی سه ماه به ازدواجمون معلوم شد تو دوران دانشگاه با یه پسر دوست بوده و معاشقه داشتن و… .من نزدیک بود بزنم اون خانم رو بکشم،بعدشم باهاش بهم زدم و انتقامم رو ازش گرفتم و همه علم رو از غلطی که کرده بود پر کردم چون فقط میخواستم دلمو خنک کنم چون فکر میکردم اون پیش خودش گفته من حسابی حال و حول کردم و الانم میخندم به ریش این،تو هم اگه با زبون خودت نگی مطمئن باش عواقبی خیلی خطرناکی برات داره خیلی خیلی،راستی اینم اضافه کنم من الان دوتا بچه دارم که هر دو مدرسه ای هستن ولی تا اون جایی که خبر دارم اون خانم بدکاره هنوز هم شوهر گیرش نیومده و ترشیده.

 

عشق من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۰
اشتباهات و گناه دوران قبل از ازدواج که فرد بخاطرش توبه کرده و بعضی از اسرار زندگی فرد نباید مطرح بشه. مگر اینکه طوری باشه زندگی مشترک رو تحت تاثیر قرار بده. گناه و خطای انسان به خودش و خدای خودش مربوطه ونباید فاش بشه. این شفارش دینی هست پس نگفتنش خیانت محسوب نمیشه وقتی که خود خدا اینو گفته دیگه شما نگران چی هستی برو راحت زندگیتو کن. اما اگر روابطت گذشته ات ممکنه زندگی مشترکت رو تحت تاثیر قرار بده مثلا دیگران ازش مطلع اند و بعدا به شوهرت میگن که مشکلاتی رو واسه تون درست میکنن یا مثلا  بکارتت رو از دست دادی باید بگی. در غیر این صورت نیازی به گفتنش نیست طبق تعالیم اسلام. اگه بگی هیچ کس حاضر نمیشه باشرایطتت کنار بیاد و قبول نمیکنه اگرم قبول کنه تا اخر عمرت بهت سرکوفت میزنه و همیشه بهت شک و تعصب شدید داره. خلاصه طرف باید روح خیلی بزرگ و یه مومن و خداشناس حقیقی باشه که با بیان گذشته ات مشکلی نداشته باشه و بپذیره که گذشته شما مربوط به گذشته است الان شما یه انسان پاکید. تصمیمی که میگری سرنوشتت رو تعیین میکنه پس تصمیم عاقلانه و درست بگیر.  موفق باشید

 

مرد امروز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۸
رابطه نا مشروع تا چه حدی؟نمیدونم چی بگم.بیچاره اون بنده خدا.

درست و غلطش رو نمیدونم ولی اینو میدونم که اگه به خواستگارات بگی یا تا آخر عمر مجرد میمونی و یا همیشه همسرت بهت مشکوک خواهد بود زندگی شیرینی نخواهید داشت.تازه اگه بهت سر کوفت نزنه و تازه اگه عقل تو کله اش باشه و آبروی خودت و خانوادت رو نبره.
بازم فکر کن به کارت.

 

امیر – متاهل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۷
بسم الله

۱٫ الحمدلله که توبه کردید، بهتون تبریک می گم… درسته گناه کردن خیلی بده اما توبه واقعی کردن هم واقعا توفیق می خواد. خداروشکر که خدا این منت رو سرتون گذاشته.

۲٫ علاوه بر این که از نظر دینی نیاز نیست بهشون بگید، بلکه تا جایی که بنده خبر دارم از نظر دین اسلام حرامه که بهشون بگید. چون اعتراف به گناه پیش بنده های خدا حرامه، شاید در صورتی جایز باشه که مصلحت بالاتری در میون باشه(که علی الظاهر اینجا نیست، و پنهون کاری نکردن اونقدر مصلحت بالایی نیست که این کار رو انجام ندید)

۳٫ حقوق رو دین مشخص می کنه. کجای اسلام گفته که همسر آدم حقشه از گذشته یی که آدم ازش پشیمونه چیزی بدونه؟!

۴٫ تا جایی که من شنیدم حتی مشاورهایی که مبنای دینی ندارن هم حرفشون اینه که اگه احتمال نمی دید که طرف بفهمه بهش نگید.

 

کسی که توبه کرده مانند کسی است که گناه نکرده(امام علی) 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۳۰
حتی اگه مدتی از ازدواجتون هم بگذره و صاحب فرزند شده باشید هم تو فرهنگ ما متاسفانه و متاسفانه و بازهم متاسفانه تعداد بسیار معدودی میتوتن این رو باهاش کنار بیاین
جای شما بودم نمیگفتم و دعا میکردم که اون کسی که قبلا باهاش ارتباط داشتم هم توبه کرده باشه و بعدها دوباره آفتابی نشه که بیاد و به شوهرتون بگه
یه ازمایش ایدز هم بدین(ادم از برادر یا خواهر خودش خبر نداره که دیروز کجا و با کی بوده و چه کار کرده چه برسه به یه غریبه که ممکنه بیماری قابل انتقالی داشته
در ثانی تو اسلام از اعتراف به گناه نهی شدیم

 

نفس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۳:۰۹
اصلا اصلا نگو

پنهان کاری داریم تا پنهان کاری!
مگه نمیگی یه چیزی بوده بین خودت و خدای خودت؟
خب پس! نمیخواد بگی
اگه هم از این میترسی که بعدا بفهمه یا …. اگه واااقعا توبه کرده باشی, خدا هم ستارالعیوب هست 🙂

 

یه نفر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۸:۲۱
به نظرم گذشته ی خودمه و به خودم ربط داره و
الان سه ساله توبه کردم و یه با خدای واقعی شدم.

مگه خودت اینارو نمیگی ؟؟؟؟؟ اگه بین خودت و خداست لطفا نگو
نزار تا اخر عمر دل چرکین باشه و بهت مشکوک باشه
اگه توبه کردی دیگه بین خودت و خدا بمونه

 

عباس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۱۶
سلام جلسه اول بگو

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۲۵

اصلا هیچ وقت بهش نگو. از این ماجرا غیر از خودت و خدا هیچ کس خبر نداره و شما توبه هم کردی. هر وقت هم چیزی پرسید باز چیزی نگو.

این حرفها رو هم بریز دور که حقشه بدونه و از این جور حرف های مفت.

اگه بهش بگی مطمئن باش همیشه بهت شک می کنه و همیشه بهت سرکوفت می زنه.

پسرها هزار تا کار می کنن و یه دختر همه چی تموم می خوان. فکر کردی اگه بهش بگی میگه چه دختر خوبی هستی؟ نخیر یا میذاره میره و پشت سرت حرف می زنه و یا می مونه هر روز زندگی رو برات جهنم می کنه.

 

عباس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۲۵
سلام جلسه اول بگو

نه خواهرمجترم شما حق نداری گناه گذشته ات را برملا کنی.
اخراین چه حرفیه که اون حق داره.
اخرکدام جونی می تونه از این قضیه مطلع بشه وبا اون کناربیاد.
پس ذهن خواستگارت را خراب نکن چون امکان انجام چنین ازدواجی صفردرصداست.
پس بیا وپرده پوشی کن تا خدا هم برایت پرده پوشی کنه.
شما توبه کرده ای ادمی که توبه کرده مانندادمیه که گناه نکرده است.
اگرتوبه ات را باورداری چنین کاری نکن.
چون اقراربه گناه خودگناهی بزرگی است.
پس توکل به خدا داشته باش تا خودش مشکل شما راحل کند.

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۲۷
بعد دو سه جلسه که دیدید هم شما خوشتان آمده و هم طرف مقابل قبل از اینکه وابستگی عاطفی ایجاد شود موضوع را مطرح کنید، درست است که شما توبه کرده اید و انشاالله پذیرفته شده است اما کار بسیار درستی میکنید که پنهان کاری نمیکنید. این حق همسر آینده شماست که با دانستن مسائل مهم مربوط به شما، انتخابتان کند.
موفق باشید

 

میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۵۰
لازم نیست بهش بگی.

همه آدما یه چیزایی برای مخفی کردن دارن.درسته قراره همسر آیندت بشه، اما قرار نیست از گناهی که قبلا توبه کردی بهش چیزی بگی.
بعید میدونم اگر بهش بگی موافقت کنه باهاش ازدواج کنی، نمیگم غیر ممکنه ها، اما امکانش خعععععععععلی کمه، خود دانی

 

پرنسس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۵۲
هرگز نگو.چه بسا خود اون فرد هم رابطه ای داشته که شما ازش خبر نداری و هیچوقتم خبردار نشی.اقایون که میگن بگو خودشون قبل ازدواج خیلیاشون تو رابطه بودن حالا زن باکره و صادق میخوان

 

خجالتی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۲۷

به نظر من نیخواد واضح بهش بگی من رابطه نامشروع داشتم.اصلا درست هم نیست.حالا خارج از بحث شرعی بحث منطقیش هم درست نیست.اخه ادم احساس میکنه طرف اصلا پشیمون نشده!!!!!نمیدونم حسه منه.

فقط بهش بگو گذشته تو اصلا واسه من نیست.هر کی بودی هر کاری کردی هر چی گفتی !!از الانت برای من مهمه.و انتظار دارم  شما هم همچین دیدی نسبت به من داشته باشید. چیز خاصی تو گذشته من نبوده گناه کردم توبه کردم بالا داشته زندگیم پایین داشته ولی الانم خداروشکر خوبه خوبه.

 

رضا سرچشمه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۶
بابا من اصلا نظراتو میخونم حالم به هم میخوره.

اصلا نگو. هیچوقت نگو. بیچاره خواستگار. بیچاره دخترش در آینده.
خانم محترم کی گفته همه چی به خودت مربوطه؟ خب اگه اینجوریه چرا دور هم زندگی می کنیم؟

وقتی دبستان تموم شد و اومدیم راهنکایی یه دبیر داشتیم بد اخلاق. جلسه اول اومد گفت تمرینا رو با خودکار قرمز مینویسین جوابارو با آبی اگه کسی با مداد نوشت هرچی دیده از چشم خودش دیده.
ماه اول جلسه ای نبود که کسی کتک نخوره. همه از دبستان عادت داشتن با مداد بنویسن. الان کلی با اون دبیر رفیقم یه بار میگفت اون سال شما باید یاد می گرفتین که همیشه نمیشه اشتباه کرد و پاکش کرد. بعضی وقتا اشتباه که میکنی مجبوری خط خطی کنی. خط خطی نکنی باید صفحه رو پاره کنی.
سوال کننده شما نباید اشتباه می کردی حالام که کردی نمیتونی راحت پاکش کنی. باید خط خطی کنی. حالا معلم شما (خدا) بد اخلاق نیست یه حالی بهت داده کتک نخوردی دلیل نمیشه حق به جانب حرف بزنی.

 

رضا سرچشمه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۷
راستی بهش نگی یه روز یکی دیگه بهش میگه. (یکی دیگه …)

 

امیررضا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۸
از اون کسی که باهاش رابطه داشتین خبر دارین ؟ اگه از بابتش خیالتون راحته که هیچ نمیاد و زندگیتون رو بهم بزنه اشکالی نداره که بهش نگید اما اگه بگید ممکنه طرف نیمه پر لیوان رو ببینه از صداقتتون خوشش بیاد ولی شاید بعد از ازدواج بهتون بدبین بشه یا حتی یه بار که با هم دعواتون شد این قضیه رو به روتون بیاره

 

الهام 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۴۱
آخه دختره خوب تو داری خودت میگی که توبه کردی دیگه گناه نکردی سه سال گناه نکردی خب تو اصلا این کار از نامه اعمالت پاک شده برا چی میخوای خودتو شرمنده یه بنده خدا کنی عزیزم شما یه عمر مدیونه خدا باشی به خاطره کارت خیلی بهتره تا بخوای با اعتراف یه عمر سرفکنده و شرمنده بنده خدا باشی

اصلا ببین خدا خودش گفته کاره تو حروم بوده درسته ؟تو اول متعلق به خدایی درسته؟
حالا همون خدا میگه من توبه کنید و گناه نکنید و جبران کنید میبخشم خب خدا میبخشه پاک میکنه برا چی به یه بنده خدا بگی که نمیتونه اصلا وضعیته تورو درک کنه اصلا نمیتونه قضاوته درستی از قضیه داشته باشه
اصلا نگو هیچوقت نگو همیشه مثله یه راز بذار بینه خودتو خدا باشه حتی اینجا یا هر جایی با اسمه خودت یا با هر اسمی به گناهت اعتراف نکن از چی میترسی؟ از اینکه اون آقا ناراحت بشه؟ از چی؟ خب اگر اون هیچوقت نمیفهمه خب ناراحتم نمیشه اون دنیا هم که دیگه نمیفهمه چون انقد اینجا جبران میکنی که اصلا تو نامه اعمالت نباشه
یکم فک کن خودت ببین این الان از نامه اعمالت خط خورده تو پاکی خوده خدا اصلا تورو بازخواست نمیکنه مطمئن باش اجازه اینکارو به هیچکسه دیگه هم نمیده
این پنهون کاری نیست دروغ نیست شوهرت فقط شوهرته خدای تو که نیست که بترسی و انقد بخوای براش همه چیزو بازگو کنی عزیزم اون یه آدمه پر از اشتباه و خطا و دارای یه درکه ناقص از قضایا برا چی باید اعتراف کنی هیچوقت اینکارو نکن ولی به خودت قول بده برا همسرت جبران میکنی بیشتر گذشت میکنی بیشتر بهش محبت میکنی بیشتر اطاعتشو میکنی همه جور خدمتی بهش بکن تا جبران بشه
عزیزم همیشه رضایت و خشم خدارو در نظر داشته باش و زندگی کن رضایت و خشم بقیه مرتبه پایینتره شما میخوای با اعتراف خدارو ناراحت کنی که یکی دیگه ناراحت نشه!
فکرت اشتباس بعضی اعترافا صداقت نیست وقاحته و اصلا کاره درستی نیست خدا هیچوقت همچین چیزیو از بنده هاش نمیخواد
اگر حتی خواستگارت پافشاری و تجسس کرد توی گذشتت بهش نگو اعتراف به گناه نکن ولی خیلیم خودتو پاک و معصوم جلوه نده البته پاک و معصوم هستی الان ولی منظورم اینه خودت باش در اعتدال هر کس تو زندگیش اشتباهاتی کرده
فقط تحته شرایطی حقیقتو بگو که احتمال میدی خودش یه روز بفهمه وگرنه نگو
بخون اینارو مخصوصه تو پیدا کردم :
امام رضا (ع) : پنهان کننده کار خوب و نیک ( کردارش ) برابر هفتاد حسنه است ( هرچه کار نیک  مخفیانه تر انجام شود حسنات و ثوابش بیشتر است ) ، و آشکار کننده کار بد مخذول است ( زیرا بر گناهی که می کند پافشاری و بی باکی می کند و در مقابل خدا غیوری می کند و برای دیگران تعریف می کند )، و پنهان کننده کار بد آمرزیده است ( این سخن دلالت بر این دارد که اگر کسی هم گناهی انجام داد برای کسی تعریف نکند و توبه واقعی کند ). اصول کافی جلد ۴ صفحه ۱۶۰

شرح :مجلسى (ره ) گوید: فاش کننده گناه از نظر بى باکى نسبت بشرع مقدس و بى شرمى مخذول است و توفیق از او گرفته شود، و پنهان کننده آن از نظر شرمى که  دارد آمرزیده شود نه از جهت نفاق و دو روئى ، و این خبر دلالت دارد که پنهان داشتن طاعات بهتر از آشکار نمودن آن است چون از ریاء و سمعه دور است.

ائمه اطهار (ع) : خدای عزوجل به توبه کنندگان سه خصلت داده است که اگر یکی از آنها را به تمامی اهل آسمانها و زمین بدهد به سبب آن همگی نجات یابند : ۱٫ خداوند توبه کنندگان را دوست دارد ۲٫ فرشتگان برای توبه کنندگان آمرزش خواهند ۳٫ خداوند به توبه کنندگان نوید امن و رحمت داده است. اصول کافی جلد ۴ صفحه ۱۶۶

 

به هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۴۳
برعکس کاره درستی نیست ایشون توبه کردن اعتراف به گناه فقط برای خدا جایزه نه بنده خدا

 

آرزوی مرگ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۱:۰۲
منم همچین مشکلی دارم خیلی پشیمونم چندسال میگذره ازش ولی هیچ سمت گناهی نرفتم از مردها فراریم احساس خیلی بدی نسبت بخودم دارم عذاب وجدان سخت توبه کردم زیاد اما انگار خودم خودمو نمی تونم ببخشم از خودم بیزارم  دلم میخواد بمیرم اگه خودکشی گناه نبود خودمو کشته بودم از زندگی بیزارم هرروز صبح دعا میکنم کاش بمیرم هیچ چیز زندگی برام ارزش نداره این اقا منو برای ازدواج میبخواست اما من نمی تونم خودم خودمو ببخشم دعا کنید من بمیرم از خودم از اون اقا از همه مردها بیزارم زده شدم دلم مرگ میخواد هرکس صدای منو شنید دعا کنه من بمیرم چون طاقت زندگی رو ندارم همش فکر میکنم کثیفم و یک اشغالم ازم سواستفاده کرد تا بخودش برسه هیچوقت ازش نمیگذرم هیچوقت امیدوارم خدا جواب حقهای منو از اون اقای دروغگو شیاد و حقه باز  بگیره

 

مهدی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۳۰
سلام
به نظر من دومین جلسه اگه دیدین ازتون خوشش اومده حتما و حتما بهش بگین چون نباید بین زن و مرد چیز ناگفته ای باشه درسته شما توبه کردین اما طرف مقابل هم شریک زندگی شماست باید در جریان باشه بالاخره به اون هم مربوط میشه موفق و خوشبخت باشید

 

مصطفی به پرنسس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۵۸
شما مطمئنی پسرها خیلیاشون خیلی رابطه داشتن؟؟

رو چه حسابی این حرف میزنی؟؟؟

 

علی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۵۸
واقعا آدم میمونه . اونهایی که میگین نگو اگر کسی با خود شما هم همین کار رو بکنه خوبه .واقعا این موضوع کم اهمیتیه که نباید بگه . یک درصد فقط یک درصد احتمال بدید اون آدم بعدا بفهمه . شماها که الان میگید نگو به اون آدم چه حقی میدید وقتی فهمید . هی میگید خدا و اسلام . چرا این خدا و اسلام رو برای اون جوون بدبخت نمیگید که با دل پاک اومده خواستگاری و دنبال یه زندگیه پاکه . اون حقشه که بدونه . اگر بعدا بفهمه زندگیش نابود میشه . شما حق نداری با زندگی کس دیگه ای بازی کنی . این خودخواهیه . خواهرم بلاخره ما باید جوابگوی کارهامون باشیم و اثرات اون رو قبول کنیم

 

خدا گر پرده بردارد ز روی کار آدم ها 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۰۸
اینکه بخوای در مورد گذشته خودتون به همسرت بگی یا خیر به خودتون ربط داره . البته این موضوع ۱۰۰%حق اون آقا هست که بدونه و با علم به اون انتخاب کنه . اما به عدالت خدا شک نکن اگر نگی منتظر روزی باش که همسرت هم چیزی رو از شما پنهان کنه ..(چقدر جامعه روشن فکر شده ) جا داره از همین تریبون به همه روشن فکرها سلام و عرض ادب داشته باشیم . خدا قوت . خسته نباشید o_O

 

محمد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۰
نباید بگید

به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی
بزارید برای همیشه بین خودتون و خداتون باشد

 

سید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۸
شما اگر از گناه توبه کردید !
اصلا نیازی نیست راجع به گذشته حرف بزنید

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۳۶
مریم: پیشنهادتون خوب بود. خودمم چند بار به این موضوع فکر کردم ولی نمیدونم میتونم فشار ناشی از باز گو کردنشو تحمل کنم . نمیدونم شایدم همین کارو انجام دادم…

یه متاهل: نظرتون خیلی ناراحت کننده بود. انشالله خوش بختی بچه هاتونو ببینید. اون خانومم امیدوارم تا الان توبه کرده باشه و خدا بخشیده باشدش…

 

پریسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۵:۰۴

اگه بهش نگی خب قطعا موقع رابطه وقتی خون نیاد میفهمه اون موقع دیگه زنده موندت با خداست چونکه مردا تو اینجور مواقع خیـــــــــــلی مثل مار زخمی میشن.

اگه بهش بگی:۱-ازدواج روبهم میزنه۲-ابروت رو میبره۳-باهات ازدواج میکنه.

منظورم اینکه که اگه بخوای بهش بگی باید انتظار این ۳مورد رو داشته باشی.

 

معصومه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۵:۲۶
شما مگه نمیگید دین گفته نگو؟

تکلیف ما انسانها تبعیت محض از خدا و دینش هست
ما از دین نه میتونیم جلوتر بیفتیم و نه عقب تر  اگر بهشون بگید یعنی  جلوتر افتادین !
حالا تصمیم با خودتون

 

نیل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۷:۱۳
کسایی که میگن بگو فقط به فکر خودشونن و هم جنساشون …اصلا نگو …اگه نمیتونی باهاش کنار بیای بی خیال ازدواج شو …ابرو مهم تر از ازدواجه

 

پسر۵۲ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۷:۳۹
یک نکته را من بگم  به نظر مهمه و کمتر بهش توجه میشه

اونم اینه توبه  و  ازدواج دو مقوله ی جدا از هم هستند
توبه به معنویات ربط دارد
مثلا فرص کنید یک زن بدکاره بخاد توبه کنه   اگه توبش از ته دل باشه  ممکنه قبول بشه وحتی در بعد معنوی رشد و تعالی داشته باشه
ولی کدام مردی میره با اون ازدواج کنه
 
پس در ازدواج گذشته طرف مهمه  سوال کننده هم باید این موضوع رو به خاستگارش بگه

 

سایه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۷:۴۹
جالبه از نظر بعضیا اگه پسر خطایی کرده باشه گذشتش به خودش مربوطه و نباید پیش بنده خدا(همسر آینده) حرفی ازش بزنه.اما اگه دختر خطا کنه باید به پسر بگه چون حق داره بدونه!!

 

یک رفیق قدیمی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۸:۲۱
حتی اشاره هم نکن اصلا اصلا خانه خراب میشی

 

علیرضا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۸:۲۷
سلام

کی گفته گذشته ادم به خودش مربوطه ؟ مثلا شوهرت می خواد بشه .
واقعا متاسفم . طرف هر گاری می خواد می کنه بعد می گه به خودم مربوطه . به شخصه از زنی که حتی خود ارضایی کرده خوشم نمیاد. دیگه چه برسه به این که …  اگه این طوری بود همه می رفتن دنبال خوش گذرونی بعد هم یه توبه و تمام ! اگه یه مرد مسلمون اومده خواستگاری اونم سنتی اگه بهش نگی بعدا بفمه مطمین باش بی چاره ات می کنه !!!!!

 

برتراند راسل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۹:۱۵
خیلی جالبه خانمها متفق القول گفتن که چون توبه کردی اصلا لازم نیست به خواستگارت بگی!! یاد اون داستان معروف مراتب توبه افتادم. الله اعلم…
البته بنده پیشنهادم اینه که خانمها قبل از راهنمایی کردن این سوال کننده عزیز، سری به پست ( اگر پسری بیاد خواستگاریتون که قبلا صیغه داشته جوابتون چیه؟) بزنن و جوابهایی رو که اونجا دادن هم یه مروری بکنن.

 

شکوفه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۹:۴۴
باباچرامتنه سوال کننده رودرست نخوندید؟این خانوم باکرس باپسرم رابطه نداشته بادوسته دخترش اونم به زورداشته یع خطایی کرده به اسمه همجنس بازی،به همسرت چیزی نگوخدابخشیدتت،چون رابطتت به اون اسیبی نمیزنه،بگی یانگی فرقی به حالش نداره

 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۴
اینطور که من فهمیدم شما همجنس گرایی کردین اینورتر حتما باید چون برای من همجنس گرایی دختران قابل بخشش ولی زنا نه!  اگر بگوید یا دختر بوده احتمالا مشکل پیش نماید به عنوان یک پسر مرگم!

 

نارنجی .. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۶
خانوم سوال کننده اخلاقیش اینه که بگید. دینیش اینه که نگید….. اکثر ماها از نظر دینی متوسطیم و ممکنه نتونیم ح رف دین رو در این باره بپذیریم.. ضمن اینکه اگه بعدا بفهمه طرفمون اوضاع خیلی بدتر میشه…..

میتونید با اینطوری شروع کنید که توی گذشته یه اشتباه بزرگی کردید و چند ساله توبه کردید و خیلی پشیمونید .! یا نظرشو بپرسید  بنظرت اگه یکی توی گذشتش یه اشتباه بزرگ کرده باشه و توبه کرده باشه  باید به طرفش بگه یا نه ..یا نظرشو در مورد توبه ادما بپرسید، ببینید عکس العملش چیه ؟ کنجکاوی میکنه و جزیاتو میپرسه  یا اینکه میگه اگه توبه کردی نگو بهم! باید تیز باشی و بفهمی نظرش راسته یا دروغ… اگه حس کردی در مورد جواب سوالت کنجکاوی کرد یا خیلی مقید نبود و توبه رو در همه موارد قبول نداشت  اصلا مستقیم چیزی نگو و ابروی خودتو نبر ولی قبولشم نکن …… اگه گفت مهم نیست  یا همچین چیزایی فکر کنم توی لفافه یه چیزهایی غیر مستقیم  بگی بهتر باشه ..
از خدا ناامید نشو …….چقدر توی موقعیت سختی هستی .. برای خودت دعا کن و از خدا ناامید نشو .
پسر ۵۲
کجای دین گفته توبه و ازدواج دو مقوله جداست ؟؟؟؟؟؟؟؟  فتوا صادر میکنید ؟؟ دین فقط گفته توبه . دیگه نیومده نگفته ازدواج استثناست ک برادر من !! اینکه ماها ترجیح میدیم همچین مواردی گفته بشه مربوط به ضعف ایمانمون و سلیقه شخصیمونه ! وگر نه هیچ جای دین نگفته توبه و ازدواج دو مقوله جدان…

 

به سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۹
اصلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا نگووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

 
توبه کن خودتو ببخش در اینده هم براش جبران کن نظرات الهام خانم عالی بود بهش توجه کن
فکر کردی حالا خواستگارت خیلی خودش پاک بوده؟؟؟؟؟؟؟عمرااااااا
اقایونی که دارن اینجا تحریکت میکنن که بری بگی چون میخوان تو این سایت مد نشه دخترا عادت کنن پنهان کاری کنن میخوان این فرهنگ جا نیوفته چون نگران اینده خودشون هستن در حالی که دقیقا خود اقایون به طرز ماهرانه ای پنهان میکنن
به هیچ وجه نگو مردای ایرانی حتی روشنفکر ترین و عاشق ترینشون و خطاکارترینشون فقط فقط دختر دست نخورده میخوان با این فکر بزرگ شدن
فقط بهش بگو با یه نفر در حد اشنایی دوست بودی بعد که ردش کردی با کینه رفت.که اگه ١درصد فرداروز پسره خواست بیاد تو زندگیت بیوفته که احتمالش ١در هزار هست اونوقت انکار کن بگو از کینه و حرص اینکارو کرد
جوگیر نشو نمیخواد صادق باشی به قیمت ابروت و از دست دادن اینده و زندگیت

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۱۰
آقای رضا سر چشمه: 

بنده خودم میدونم بین منی که گناهکارم و کسی که پاک زندگی کرده زمین تا آسمون فرق هست!!! اما به هیچ عنوان به شما اجازه نمیدم منو به سلابه بکشید و اینطور باهام صحبت کنید.. در ضمن شما از کجا میدونید که خدا منو تنبیه نکرد؟؟؟ شما چه میدونید توی این چند سال چی به من گذشت!!!! چرا ندانسته قضاوت میکنید؟؟؟ بله بنده حق به جانبم… از ته قلبم آرزو میکنم هیجوقت اشتباه نکنید اما هیجوقتم دیگرانو اینطور باز خواست نکنید و خودتونو مبرا از هر اشتباهی ندونی که خدا اینجور بنده هارو بد سر جاش میشونه…
خجالتی:
نظرت عالی بود. حتما روش فکر میکنم.. ممنون
 
الهام:
الهام جان من از اون شخص نمیترسم اما خودمو که میذارم جای اون میبینم ناراحت میشم بهم نگه.. حقمه بدونم.. راستی مرسی واسه احادیث مهربونم موفق باشی… اینو از ته قلبم میگم..
آرزوی مرگ:
من یک سال کامل مث شما بودم اما یه شب دیگه از دنیا بریده بودم داغون بودم. رفتم کلی حدیث خوندم… دیدم چقد گناهم بزرگه داشتم از ناراحتی میمردم… بعد دیدم خدا راه توبه را باز گذاشته… خدا شاهده وقتی به توبه فکر کردم نفسم گرفت!!! به ته خط رسیده بودم…. اما اون لحظه حس کردم یه نور باریکی دارم میبینم… حس کردم راه نجات بازه… سعی کردم از نو شروع کنم… سعی کردم همه چیزو درست کنم.. حجابم، نمازم، نگاهم، الان خیلی احساس سبکی میکنم… میدوںی با خدا دوست شدم. 
وقتی ناراحتم باهاش حرف میزنم. هیچکسو نفرین نمیکنم اما باش درد و دل میکنم… خیلی حس خوبیه بدونی یه نفر که کلی قدرت داره و میتونه هر کاری کنه پشتته و هواتو داره..
واست سر نماز دعا میکنم بتونی با خودت کنار بیای همین که پشیمونی نصف راهو طی کردی.. 
علی:
حرفتون منطقیه…
نیل:
دقیقا بیخیال شده بودم. اما نصف دین با ازدواج کامل میشه.. تنهاییم خیلی سخته .. 
ممنون دوستان.. در پناه حق باشید..
 
 

 

نارنجی .. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۶
خانوم سوال کننده من الان کامنت دومت رو خوندم !!!!!!!!! !!!!!!! ممن فکر میکردم با یه پسر رابطه داشتید ! و کامنت اولم رو بر همون اساس نوشتم

اگه اینطوره نمیخواد چیزی بگی عزیز من !!! لازم نیست گفته بشه !!!
میخوای چی بگی به پسرره دختر خوب ؟!!!! خواهشا چیزی نگو .!  اصلا لزومی نداره !!
بیخودی پسر مردم رو حساس نکن ……
اگه همچنان مصری که بگی فقط بگو یه اشتباهی کردم و توبه کردم ..همینقدر بسه ! لازم نیست بزرگنمایی کنی و پسره رو مشکوک کنی  ! اونم نه جلسه اول… جلسه دوم سوم به بعد !

 

المیرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۸
ینی چی؟؟؟؟؟!!!!!خانم سوال کننده ینی اون طرف خانوووووم بود؟؟!!!مگه میشه ؟؟؟؟میشه توضیح بدین ینی همجنس گرا بود ؟؟؟؟؟؟!!!واااای مو به تنم سیخ شده :(

منم با نظر مریم خانم موافقم با مشاور صحبت کنید واز قبل بهشون مشکلتون بگید جلسه بعد با اون اقا برید مشاور بهش بگه ینی مستقیما نگو اگه خیلییی اذیت میشی مشاور رو واسطه کنید کسی که شما وخانوادتون هم نشناسه ومشاور خانوم باشه .به نظرم ماه پشت ابر پنهون نمیمونه وبالاخره دیر یا زود گند قضیه درمیاد از همون اول بهش قضیه رو بگید وصداقت داشته باشید شاید اصلا طرف هم از صداقتتون خوشش اومد وخلاصه جنگ اول به از صلح اخره اگه نگی این کابوسش تو زندگیت هیچ وقت رهات نمیکنه وهمیشه تو اضطرابی که مبادا بفهمه.

 

امیررضا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۰
شما توبه کردید خدا شما رو میبخشه اما خودتون که بنده خدا هستید خودتون رو نمیبخشید شما با لذت این کار رو انجام ندادید گناه شما این بود که نتونستید نه بگید و همین موجب این اتفاق شد شما اول تلاش کنید که خودتون رو ببخشید مشکل شما هم همینه که نمیتونید خودتون رو ببخشید

 

؟؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۱۳
به حرفه پسرا گوش نکن اصلا نمیخواد به کسی بگی

شما بهت تجاوز شده خودت که نخواستی حالا هم پشیمونی خب توبه کردی
خدا به همون بدکاره های لوط هم فرصت داد شما که خودت نمیخواستی
من نمیخوام بگم گناهت کوچیکه نه خیلیم بزرگه ولی اصلا ربطی به یه آدمه دیگه نداره
این چیزیه بینه خدا و شما
یه روانشناسم برو باهاش صحبت کن
به حرفه پسرا ابدا گوش نکن اونا یه ذره به فکره شما نیستن یه مشت مخ پلاستیکی هستن که فقط میخوان یه جارو فتح کنن و اصلا شرایط و احساسات یه نفرو درک نمیکنن اونا نمیفهمن شما تو چه وضعیتی بودی
به حرفاشون گوش نکن
به کسی نگو اصلا از حافظت پاکش کن

 

به برتراند راسل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۱
شما گویا اصلا جوابارو نمیخونی که بازم برات سوال پیش میاد

بله این جواب داره چندین بارم تو همون پست چند نفر نوشتن
صیغه برا این قابله بخشیدن و گذشت نیست چون یه پسر با کلی ادعا که من کاره خوبی کردم صیغه کردم حتی با گفتنه اینکه ثوابم کردم هیچوقت اینکارو ترک نمیکنه و همیشه احتماله خیانت ازش هست کلا میشن یه مشت خیانت کار مثلا مذهبیه پر ادعا که هیچجوره نمیشه بهشون اعتماد کرد
کسی که گناه میکنه توبه میکنه دیگه سراغه اون کار نمیره قابله اعتماد تره
حالا میپرسی پس گناهکار بهتره ؟ نه بهتر نیست بینه بد و بدتر اونکه صیغه کرده بدتره از نظره ما خیلی شیک و مجلسی صب کنید تا ازدواج دایم کنید نه صیغه نه دوست دختر حالا هی نیاید بپرسید شما پس پسری که رابطه با دوستش داشته قبول میکنی؟ نه اونم رده ولی حداقل با احترامه بیشتری ردش میکنیم
از نظره من یکی کسی که به اسمه اسلام میره دنباله شهوترانی پست تر از اونه که گناه میکنه
حالا تو بگو از نظره خدا اینجوری نیست به من ربطی نداره برو صیغه کن خدا ازت راضیه حتما یه حوری خودش بهت میده ولی بدون خدا از دله ادماش خبر داره میدونه کی داره به اسمه اسلام میره دنباله هوسبازیاش
اینجا هم اگر دختری بود که صیغه شده بود میگفتیم به همسرت بگو ولی چون صیغه نشده نباید بگه و اصلانم به شوهرش ربطی نداره
بخون انقد برات سوال پیش نیاد چرا شما پسرا هر چی براتون توضیح میدیم باز میپرسید
تو این موارد آی کیو کلا تعطیل میشه!

 

به برتراند راسل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۷
سلام  اون پستی که شما میگی قضیش فرق داره اون آقا اصلا پشیمون نبود و حتی یک بار نگفت پشیمونم ودیگه این کار و نمیکنم تازه میگفت خدا گفته ثوابم داره من میرم بهشت خخخخ یا یه پستی بود آقا میگفت آیا خانم ها حاضرن با کسی که بعد ازدواج هم صیغه کنه ازدواج کنند?!!!!

ولی این خانوم میگه من خودم میدونم اشتباه کردم الان پشیمونم و توبه کردم .

 

مهناب 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۸
بهت جدی توصیه میکنم طرفتو حساس نکنی من همه نظرا رو خوندم  و فکر میکنم باید اول خودتو ببخشی بعد اون اتفاق رو  فراموش کنی

من اولش فک ر کردم بکارتتو از دست دادی !!!!!حالا که توبه کروی وچیزی از دست نرفته دیگه بهش فکر نکن  آینده خودتو نا بود نکن

 

پاییز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۵۳
خیلی ناراحت شدم از وضعیتتون 🙁 ، نمیخوام سرزنشت کنم ولی آخه چرا بهش اعتماد کردی ؟؟ به نظر من هر کس اومد خواستگاریت حتما حتما بهش بگو ، حالا لازم نیست تو جلسه ی اول بهش بگید ، ولی تو جلسه ی سوم به بعد حتما این موضوع رو مطرح کنید، به نظرم اون آقا حقشه که بدونه ، اینطوری خودتونم راحت ترید ، فکر کن اگه بهش نگید ، همیشه یه دلهره و ترسی تو وجودتون هست که نمیزاره راحت زندگی کنید ، همیشه عذاب وجدان دارید، اصلا ممکنه همسرتون بعد از یه مدت خودش بفهمه ، عزیزم اون موقع وضعیتت از اینی که هست بدتر میشه ، اشتباه نکن و به حرف بچه هایی که گفتن نگو ، گوش نکن ، چون ممکنه خودت ضرر کنی ،  انشاله هیچ کس اینطوری امتحان نشه ، خیلی سخته، توکل کن به خدا ، خدا خودش کمکت میکنه.

 

نرگس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۶
خیلی غمگین شدم،نگو ،من دقیقا نمیدونم اینی ک گفتی دقیقا چیه ولی هممون گناهکاریم ،نمیدونم زنگ بزن مرجع تقلیدت بپرس شاید واقعاگفتنش حتی اشکال هم داشته بباشه :'(

 

مریم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۷
سلام

تجربه اتان مرا واقعا ناراحت کرد. به نظر من شما در آن رابطه، چون از شما سوءاستفاده شده، از نظر روحی آسیب دیده اید. آنچه درگیر آن بوده اید در بسیاری از کشورهای غربی تجاوز محسوب می شود. چون نه فقط فرد شما را برای رسیدن به رضایت جنسی خودش تحت فشار روحی قرار داده، بلکه خود را به عنوان یک همجنس به شما تحمیل کرده در حالیکه با توجه به گفتارتان شما تمایل جنسی به همجنس ندارید. بهتر است به مشاور مراجعه کنید و درمان مناسب را دریافت کنید. بعد از آن در مورد سایر موارد تصمیم گیری کنید.
شما توبه کرده اید و در پیشگاه خدای بزرگ همچون فرد گناه نکرده هستید. بکارت شما نیز سالم است و متاسفانه یا خوشبختانه در فهم عامه مردم، عمل جنسی فقط بین دو غیر همجنس تعریف شده است. برای تصمیم گیری صحیح و اجتناب از تبعات اجتماعی، فردی و خانوادگی آن ماجرا علاوه بر کمک حضوری یک روانشناس، از یک مشاور خانواده مذهبی کمک بگیرید. تا آنجا که می دانم مشاورین قابل اعتمادی خدمات آنلاین ارایه می دهند و شما می توانید بدون نگرانی از مواجهه رو در رو مطلب خود را با ایشان در میان بگذارید.

 

دخترطلا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۶
اول از همه تبریک میگم که توبه کردین و به سمت خدا برگشتین. به نظر من حتما باید بهش بگین. خودتونو جای اون بذارین ببینین دوست دارین اون همچین چیز مهمی رو از شما پنهان کنه؟ ولی خب شاید اگه جلسه اول بگین طرف شوکه بشه و جلسات ادامه پیدا نکنه. به نظرم جلسه سوم خوبه که تا اون موقع دستش اومده شخصیت الان شما چه جوریه و به گفته خودتون ی آدم معتقد شدین. اون موقع شاید بتونه از این مورد بگذره. ولی سعی نکنین تو این دوسه جلسه وابستگی ایجاد کنین فقط شخصیت واقعی الانتونو بهش بشناسونین.دیگه بعدش تصمیم باخودشه.
اکثر آقایون راحت از این موارد نمیگذرن ولی از طرفی آدمایی هستن که اگه طرفو بپسندن چشم پوشی میکنن. درهرصورت خودتونو آماده جواب منفی اونا باشنیدن این مسئله بکنین.
اگه از جزئیاتش پرسیدن بگین ناراحت میشین درموردش صحبت کنین. مهم اینه که طرف اصل قضیه رو بدونه جزئیاتش لازم نیست گفته بشه. اصرار کرد دلیلش چیه بگین شیطون گولم زد و دوست ندارم بیشتر درموردش صحبت کنم.

 

شباهنگ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۵
اونطور که من از حرفهاتون فهمیدم شما همجنسبازی کردید. الان هم که توبه کردید و بکارتتون هم از دست نرفته پس دیگه چه لزومی داره به خواستگارتون بگید؟؟ ممکنه فکر کنه با پسرها هم دوست بودید یا فکر کنه آدم کثیفی هستید. بهتره گناهتون رو به کسی نگید و آینده و آبروی خودتون رو به بازی نگیرید.

 

مگ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۸
به برتراند راسل

آفرین زدی تو خال.میخوام ببینم خانمایی که اینجا گفتن لازم نیست سوال کننده به خواستگارش چیزی بگه میتونن جوابتو بدن یا نه.من که بعید میدونم.اگه یک نگاه مجدد به اون پست بندازن و جوابای خانما رو بخونن همه چیز واسشون روشن میشه
حالا من اینجا از اون خانما میپرسم: اگه پسری قبلا صیغه داشته ( که شرعا حلاله ولی تو عرف کار ناپسندیه) و این پسر توبه کرده باشه آیا باید این موضوع رو توی جلسه خواستگاری به دختر خانم بگه؟

 

سعید۷ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۷

اها مشکلت این بود!

لازم نیس بگی به شوهر ایندت . واقعا جدی میگم. همین توبه کردی  کافیه. من خیال میکردم با پسری بودی و ازله بکارت داشتی و….

ولی این مسله شما درسته که اشتباه بوده لکن لازم نیس با مرد ایندت درمیان بزاری . خیال بد نکن و زندگی رو به کامت تلخ نکن

امیدوارم خوشبخت شی

 

محمد حسن پور 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۷:۵۴
باسلام

من دنبال مچگیری نیستم
دوستان عزیز هم جنس و غیر همجنس به خطر اینکه دیگران درست رفتار نکردن می خواهید کار درست انجام نشه؟
چون دخترها در مورد صیغه گفتن باید بگی شما یه این خواهر عزیز میگید بگو اونم زمانیکه واقعا توبه کرده این کمال بی انصافیه
خواهر عزیز اگر بکارتتو ازدست داده بودی چون به همسر اینده ات مربوط میشد و بلاخره میفهمید همون ابتدا زمانیکه تصمیم خودت و اون به ازدواج هست به خدا و ۱۴ معصوم قسمش بده که بین خودمون بمونه اگر نقض کردی حسابت با خدا و بهش میگفتی حالا تصمیم با خود اون فرد
ولی شما که از دست ندادی مطمئن باش اگر واقعا توبه خالصانه کرده باشی خدای ستارالعیوب محاله کاری بکنه که ابروی بنده پاکش بره محاله محاله اینو با تمام وجودم میگم این برای مرد کناهکاری که توبه کرده هم صدق میکنه (منظورم زناست)
شماخانم محترم خداوند میگوید زمانیکه توبه خالصانه کردی پاکی و انسان به هیچ دلیلی اجازه بردن ابروی خود را ندارد نگو ومطمئن باش خدا محاله ستار العیوب نباشه محاله

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۹:۵۶

این گناهی که شما عنوان کردی دیگه اصلا به خواستگارت ربطی نداره.

حرف های این آقایون رو هم جدی نگیر. به قول یکی از خانم های همین سایت آقایون بلدن برای منافع خودشون طومار بنویسن.

اگه بهش بگی فقط آینده خودت رو خراب کردی و آبروی خودت رو بردی.

 

ساحل…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۴
اصلا موافق اینکه بچه ها میگن گذشته نباید گفته بشه نیستم ……

بله گذشته به شریک زندگی مربوطه !!!! چون توی خیلی از موارد ممکنه اتفاقاتی که در گذشته افتاده زندگی حال رو تغییر بده و مسایلی بوجود بیاره …پس گذشته زن و شوهر به هم مربوطه …

اومدیم اقا پسر خودشو از هر گناهی حفظ کرده انتظار یه همسری داره که اولین رابطه جنسی رو با هم تجربه کنن نه دختر خانم قبلا تجربه اش رو داشته باشه و ناخوداگاه اون افراد توی ذهنش بیان ….

این انصاف نیست …در مورد اقایون همینطور …. زنای های مختلف داشته یا صیغه های متعدد داشته بعد بگه گذشتم به خودم مربوطه!!!!

خانم سوال کننده عزیز:

شما نیازی نیست که خودت به اقا پسر بگی که گذشتت چی گذشته تا وقتی که خود اقا پسر ازت چیزی نپرسیده ….

ولی اگه میبینی تاکید داره که همسری پاک و دست نخورده ارزوش بوده و گذشته براش مهمه ..و مستقیما در مورد گذشته شما داره ازت میپرسه اونموقع هم اعتراف به گناهت نکن ولی خواستگاری رو به یه علت دیگه بهم بزن …

ولی اگه میبینی خودش هم نمیخواد از گذشتش حرفی بزنه یعنی خودشم یه موردهایی داشته دیگه پس با هم بی حساب میشین ….

 

مونوم میگونم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۱:۰۳
دوستانی که میگید نباید بگه چون حقشه یادتون باشه که طلاق گرفتن در سه سوت

 
 
 
 
 و درنتیجه توضیح دلیل جدایی به عالم و ادم هم حق هر پسریه…

خواستم به این نکته ناز اشاره کرده باشم

 

…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۴:۰۹
خانمی شما چند سال داری؟وقتی این کار رو با دوستت انجام دادی چند سالت بود ؟من هم متاسفانه وقتی۱۵ ۱۶ ساله بودم وقبل تر از اون وقتی کوچکتر بودم این کار رو انجام دادم البته معاشقه بدنی داشتیم و معاشقه ی جنسی نداشتیم  نمیدونم کنجکاوی با لذت بود ویا هر چه بود اما واقعا اون موقع سنگینی گناهش رو نمیفهمیدم. امااز زمانی که ۱۸ ساله شدم واقعا متوجه اشتباهم شدم و توبه کردم و ازکارم بشدت ناراحت وبیزار بودم ودیگه این حرکت زشت رو تا به الان که ۲۷ ساله هستم انجام ندادم. شما از من جلوتری چون این رفتار رو دوست نداشتی اما من تو بچگی وقتی این کار رو انجام میدادم ازش لذت میبردم.مطمئن باش وقتی توبه کردی .خدا بخشیده .من با یک روانشناس هم درمورد این موضوع صحبت کردم دکتر هم گفت  هم نباید این موضوع رو بگی چون حتی با جنس مخالف هم این رفتار اتفاق نیفتاده و موضوع برمیگرده به دوره ی بچگی وقبل از ۱۸ سالگیت.اصلا نیازی نیست به خواستگارت بگی .سعی کن خودت رو ببخشی وفراموش کنی ،یکی از راههاش این هست که اتفاق اون روز رو کامل بنویسی وبعد برگه رو اتش بزنی خیلی موثره واز لحاظ روانشناسی تایید شده.امیدوارم خوشبخت بشی و بانزدیکی به خدا واهل بیت زندگی خوبی داشته باشی و مادر خوبی هم باشی .من مطئنم که هم همسر خوب وهم مادر خوبی میشوی خانمی گل.

 

‏!‏ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۴:۲۸
من درست متوجه نشدم یعنی شما که خانم هستید با یه خانم رابطه داشتید؟ لطفا جواب بدید؟ مگه میشه اخه چه جوری‏!‏‏!‏‏!‏

 

دل و خشت 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۵:۲۱
من گیج شدم شما خانومی سه یال پیش با یه خانوم رابطه داشتی :/ نفهمیدم

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۱
دوستان همه ی نظرات رو خوندم و درست فکر کردم…. ازش نظرشو میپرسم غیر مستقیم ببینم چی میگه… بعد اگر گفت برام مهمه و با اون انوم ازوا نمیکنم خب دیگه بهش نمیگم و مطابق نظر یکی از دوستان میگم به این نتیجه رسیدم به درد هم نمیخوریم. اگرم گفت برام مهم نیست بهش میگم خیلی خوب زندگی نکردم و بهش میگم اگر تو هم تو گذشتت خطاهایی داشتی که رو زندگیمون اثر نمیذاره

بهت اعتماد میکنم و اصن نمیخواد بهم بگی… دیگه نمیام مستقیم و با جزعیات بهش بگم…
دوستی که سنم رو پرسیدی اون موقع زیر ۱۸ بودم الان بالای ۲۰ ام
!:آره… 
عزیزم اصن بش فکر نکن.. وقتی ذهنت انقد پاکه که باور نداری سعی کن همینطور بمونی… 
ذهنتو درگیر این موضوعات کثیف نکن.
 
دوستان خیلی کمکم کردید… از همتون ممنونم اجرتون با امام حسین..

 

الهام 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۱
بری پیشه روانشناس تا اون بهش بگه (در آینده) ممکنه ناراحت بشه که چرا گذاشتی یکی دیگه هم خبردار بشه یا قضیه رو بزرگش کنه روانشناسه به نظره من تا بعد از نامزدی و آشنایی کامل نگو
اصلا منظورم این نیست که ایجاد علاقه کنه و اینا
ببین برا پسرا از این نظر زیاد مشکلی نداره درسته شما گناهتون حتی از زنا هم بدتره ولی کلا حکم ما ادما با خدا فرق داره
مثلا از دیده دخترا صیغه بدتر از دوستیه
شما الان که گناهکار محسوب نمیشی و پاکی
تازه همون موقع هم پاک بودی چون به زور بوده و فقط برا حفظ آبرو و شرایطه بدی که داشتی از لحاظه احساسی تن به این کار دادی
مستقیما نگو بهش منظورم اینه موضوعه بحثت این نباشه که براش پررنگ بشه
اصلا لازم نیست با این موضوع شروعش کنی
مثلا با این موضوع شروعش کن بگو دوس دارم دختر دار بشم ولی بزرگ کردنه دختر سخته
چون جامعه بد شده یه دختر حتی ممکنه از طرفه دوسته خودشم بهش تجاوز بشه و چون کلا دخترا خیلی حساس هستن تا عمری تو ذهنش بمونه و براش یه کوچولو تعریف کن یعنی یه اشاره کن بهش وارده جزییات نشو بهش بگو چقد حست بد بوده بهش بگو چقد برات سخت بوده و نذاشتی ادامه بده فقط بگو اون خواست بهم نزدیک بشه
البته اینارو الان میگی من مطمئنم پیشه یه پسر عمرا بتونی از اینچیزا بحرفی منکه متاهلم به شوهرم نمیتونم درمورده اینچیزا صحبتی بکنم
فقط چون اصرار داری بگی وگرنه از نظره من نگی بهتره

 

پسر۵۲ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۴
به نارنجی

شما نظر منو درست بخون میفهمی
به سوال کننده
درسته گناه همجنس بازی شاید از زنا بیشتر باشه ولی به نظر من خیلی از پسرا با این موضوع کنا ر میان
یعنی براشون خیلی اهمیتی نخواهد داشت
خدواند گناهان هممونو ببخشه

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۷
نجفی جان چرا کامنت بنده تایید نشده؟؟؟؟؟ آرزوی مرگ شما قسل جنابت کردی؟؟؟؟ بنده واقعا برای  ایشون نگرانم……..!!!!

دوستات من الآن هیئتم. برای همتون دعا میکنم… انشالله خدا جای تنگ دستتونو بگیره و نا امید و سردر گم نمونید هیجوقت….

 

!!!!!!! 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۵
چقدر بچه ای که میخوای بری بهش بگی.باشه بابا تو خوبی،باشه تو صادقی،خب حالا که چی؟نکن نکن

نگو.یعنی چی تو گذشتم خطا داشتم،نه خیلی کار خوبی کردی میخوای بری جار هم بزنی؟اصلا نگو.

 

م**********۸۰ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۸
ب هیچ عنوان نباید بگی تمام مشاوران خانواده و مشاوران مذهبی و تجربه و تماما میگن ک ب هیچ عنوان نباید بگی. حتی اگرم اون لحظه قبول کنه و باهاش کنار بیاد، بعدها ک تو زندگی ی اشتباه کوچیک بکنی یا ی مشاجره کوچیک بشه حتما میکوبه سرت و خودت هزاربار پشیمون میشی!

و خیلی هم بهت شکاک میشه و تو رابطه زناشوییت هرکاری برای شوهرت بکنی مثلا اورال یا لب گرفتن یا هرچیز دیگه پیش خودش فکر میکنه ک با قبلی هم همینکارو کردی و این مدلی باهاش بودی!!
و تو این حالات جنسی تو رو با غریبه تصورت میکنه و کم کم دیگه نمیتونه باهات کنار بیاد و ازت زده میشه. ی مرد هرچقدرم روشن فکر و خوبم ک باشه بازم شاید اولش قبول کنه و کنار بیاد اما بعد ک تو رابطه برید زندگی براش غیر قابل تحمل میشه!!!

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۳:۰۲
دوست خوبم هیچوقت این موضوع رو نگو هیچوقت

این رابطه نبوده این تجاوزه
اصلا اصلا نگو حتی اگر پرسید

 

….. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۸
عزیرم شما سنت زیر ۱۸ بود ودیگر اینکه خودت مایل نبودی حتی اگر هم بودی به نظرم سنت کم بوده ومهمتر اینکه توبه کردی ودیگر تکرارش نکردی .یادت باشه تو احادیث اومده کسی که توبه میکند مانندکسی ست که گناه نکرده ووقتی که دیگر انجامش ندهی به معنای این است که خدا قطعا وحتما بخشیده. خانمی به نظرم سعی کن حتی غیر مستقیم هم نظرش رو در مورد این موضوع جویا نشی وبه طور کلی صحبت کن مثلا بگو “همه ی ما کم وزیاد گناه میکنیم اما مهم اینه که از گناه واشتباهمون احساس انزجار کنیم وتوبه کنیم و تمام تلاشمون رو بکنیم که دیگر تکرارش نکنیم و نباید درگفتن گناه راحت باشیم چون ممکنه قبح گناه بریزه واگر اون اشتباه وگناه درزندگی مشترک واینده موثر نیست وبه خود طرف فقط برمیگرده نیازی به گفتن نیست” اینطوری به طور غیر مستقیم هم به اشتباه وگناه خودت اشاره کردی وهم ممکنه خواستگارت مثل خودت اشتباه وگناهی داشته باشه که فقط مربوط به خودشه و این اطمینان رو به خودتون میدید که درمورد این موضوع استرس نداشته باشید .فقط یک نکته اینکه به هیچ عنوان مستقیم نگو ویا نگو درگذشته ی من گناهی بوده که توبه کردم چون همین هم ظن وحس بد به طرف مقابلت میده ودیگر اینکه درمورد این موضوع جلسه ی اول صحبت نکن بگذار چند جلسه بگذرد وکمی تو را بشناسد وبداند دخترمعتقدی هستی .خوشبخت وعاقبت بخیر شوی.

 

حجت 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۳:۵۴
هیچ وقت چنین کاری نکنید شما توبه کردید و دیگه دنبال این کار نرفتید اینکار خودش گناه هست

 

فرناز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۶
من که میگم خدا گفته یکی مث خودتو بت میدم.. خب پس تموم!
نگووووووووووووو معلومه بدترین پسرم باشه قبول نمیکنه! تو خودخواهی مردا رو ببین!
خدا گفته توبه کردید انگار کاری نکردید..اگه واقعا توبه کردی نگو
مطمن باش طرفتم یه لغزش هایی داشته تو زندگیش و توبه کرده که دلش پیش شما گیر کرده و با هم دارید ازدواج میکنید.

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۵ آبان ۹۴
  • ۱۳:۰۸
سلام دوست عزیز

منم عین شما گیر کردم میشه منم راهنمایی کنید.پسری منو۴سال به بازیچه گرفته و داره از سادگی و ترس آبروم ازم سواستفاده میکنه.اوایل میگفت قصدش ازدواج ولی بعد ۴سال هنوز قدمی برنداشته و هی بهانه میاده چطور از شرش خلاص بشم بخدا خودمم خسته شدم نه میخام گناه کنم نه میخام آبروم بره

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۵ آبان ۹۴
  • ۱۳:۰۹
سلام دوست عزیز

منم عین شما گیر کردم میشه منم راهنمایی کنید.پسری منو۴سال به بازیچه گرفته و داره از سادگی و ترس آبروم ازم سواستفاده میکنه.اوایل میگفت قصدش ازدواج ولی بعد ۴سال هنوز قدمی برنداشته و هی بهانه میاده چطور از شرش خلاص بشم بخدا خودمم خسته شدم نه میخام گناه کنم نه میخام آبروم بره

 

سوال کننده به الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۷ آبان ۹۴
  • ۲۲:۳۲
الهه جان بگو بیاد خواستگاری بعدش طبق اصول پیش برین. بگو اگرم شرایط تشکیل خانواده رو نداره باز بیاد خواستگاری  تا مدتی که شرایطش جور میشه برا  ازدواج شما هم زیر نظر خانوادتون با هم بیشتر آشنا میشید با خانوادشم آشنا میشید. اگه قبول نکرد فکر میکنم ادامه ی این رابطه درست نیست ممکنه شما هم خواستگارای بهتری بیاد واستون. تکلیفتونو مشخص کنید اینطور بین زمین و هوا به نفع هیچکدومتون نیست. موفق باشی عزیزم.

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۴ فروردين ۹۵
  • ۰۳:۲۹
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام آقای نجفی **** **** *** *** ** ** * ****** **** ***** *** **** ***** ** *** ****** *** **** *****

*** *** ****** * **** *** *** ***** ***** ***** *** *** ****
*****

سلام
تاریخ و ساعت ارسال ؟